Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
credit squeeze
U
کاهش مقدار اعتبار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
credit squeeze
U
کاهش دادن اعتبار
credit squeeze
U
کاهش حجم اعتبار
long run
U
مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه
half life period
U
مدت زمان لازم برای فعالیت یک ماده رادیواکتیو است که به نصف مقدار اولیه خود کاهش یابد
truncates
U
انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
truncated
U
انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
truncating
U
انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
truncate
U
انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
slutsky theorem
U
براساس این قضیه با کاهش قیمت یک کالا مقدار تقاضا برای ان افزایش یافته و این امر بعلت اثر درامدی و اثر جانشینی امکان پذیر است
overdraft
U
حواله بیش از اعتبار دریافتی اضافه بر اعتبار
overdrafts
U
حواله بیش از اعتبار دریافتی اضافه بر اعتبار
tax friction
U
کاهش تولید ناشی از تغییر رفتاراقتصادی بمنظور کاهش بارمالیاتی
kerning
U
کاهش دادن فضای خالی میان دو حرف معین کاهش فاصله دخشه ها
compression
U
روش کاهش اندازه بلاک داده با کاهش فضا وحذف فضاها و مواد بی استفاده
unfinanced
U
بدون اعتبار تضمین اعتبار نشده
craft revolving fund
U
حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
decreases
U
کاهش یافتن کم شدن کاهش
decrease
U
کاهش یافتن کم شدن کاهش
decreased
U
کاهش یافتن کم شدن کاهش
set
U
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
sets
U
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up
U
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer
U
دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
tabling
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
credit system of supply
U
سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
defaulting
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
paasche price index
U
یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
decreases
U
کاهش دادن کاهش
decrease
U
کاهش دادن کاهش
decreased
U
کاهش دادن کاهش
retardation
U
[افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین]
[در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
economic of scale
U
کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
accelerationists
U
شتاب گرایان مکتبی که براساس اعتقاد انها هر گونه اقدام در جهت کاهش نرخ طبیعی بیکاری بدون اینکه قادر باشد این نرخ را کاهش دهد باعث تسریع تورم خواهدشد .میلتون فریدمن و ادموندفلپس از پیروان اصلی این گروه میباشند
dosages
U
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosage
U
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
law of demand
U
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
bandwidth
U
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money
U
مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
acid reduction
U
کاهش در محیط اسیدی کاهش اسیدی
request for discharge
U
عرضحال اعاده اعتبار دادن عرضحال اعاده اعتبار
pigou effect
U
اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
estimate
U
اعتبار
estimates
U
اعتبار
estimated
U
اعتبار
crediting
U
اعتبار
credited
U
اعتبار
credits
U
اعتبار
estimating
U
اعتبار
prestigious
U
با اعتبار
budget
U
اعتبار
budgeted
U
اعتبار
budgets
U
اعتبار
influencing
U
اعتبار
influences
U
اعتبار
influenced
U
اعتبار
influence
U
اعتبار
credibility
U
اعتبار
validation
U
اعتبار
reputability
U
اعتبار
value
U
اعتبار
creditability
U
اعتبار
advance
U
اعتبار
advances
U
اعتبار
advancing
U
اعتبار
authenticity
U
اعتبار
values
U
اعتبار
credit line
U
حد اعتبار
creditless
U
بی اعتبار
entitlements
U
اعتبار
validity
U
اعتبار
importance
U
اعتبار
esteem
U
اعتبار
invalid
U
: بی اعتبار
prestige
U
اعتبار
funded
U
اعتبار
fund
U
اعتبار
line of cerdit
U
خط اعتبار
entitlement
U
اعتبار
invalids
U
: بی اعتبار
reputation
U
اعتبار
standing
U
اعتبار
appropriation symbol
U
کد اعتبار
valuing
U
اعتبار
void
U
بی اعتبار
reputations
U
اعتبار
credit
U
اعتبار
checksum
U
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
check total
U
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
settlement of credit
U
تسویه اعتبار
funded
U
اعتبار مالی
fund
U
اعتبار مالی
committment
U
تامین اعتبار
validity coefficient
U
ضریب اعتبار
under the credit
U
تحت اعتبار
validation of a hypothesis
U
اعتبار یک فرضیه
validation of a model
U
اعتبار یک الگو
validity check
U
مقابله اعتبار
credit term
U
مدت اعتبار
invalidity
U
عدم اعتبار
validity criterion
U
ملاک اعتبار
validity index
U
شاخص اعتبار
issuance credit
U
افتتاح اعتبار
validity of a contract
U
اعتبار قرارداد
void result
U
نتیجه بی اعتبار
a company of good standing
U
شرکتی با اعتبار
concurrent validity
U
اعتبار همزمان
factorial validity
U
اعتبار عاملی
blank credit
U
اعتبار نامحدود
validity check
U
بررسی اعتبار
factoring of credit
U
نمایندگی اعتبار
issue a credit
U
افتتاح اعتبار
factoring of credit
U
عاملیت اعتبار
revolving credit
U
اعتبار گردان
expenditure credit
U
اعتبار هزینه
bad
U
ناصحیح بی اعتبار
in force
U
دارای اعتبار
construct validity
U
اعتبار سازه
credit transfers
U
انتقال اعتبار
credit transfer
U
انتقال اعتبار
test validity
U
اعتبار ازمون
tax credit
U
اعتبار مالیاتی
imprest fund
U
اعتبار مساعده
revolving fund
U
اعتبار در گردش
stock funds
U
اعتبار خریدنقدی
insecure
U
بی اعتبار متزلزل
countervailing credit
U
اعتبار اتکائی
external validity
U
اعتبار برونی
credit expansion
U
گسترش اعتبار
counter credit
U
اعتبار متقابل
trade credit
U
اعتبار تجاری
credit sale
U
اعتبار در معامله
credit rating
U
میزان اعتبار
countervailing credit
U
اعتبار متقابل
content validity
U
اعتبار محتوا
reliableness
U
اعتبار موثقیت
budget credit
U
اعتبار بودجه
bridging leon
U
اعتبار موقت
roll over credit
U
اعتبار گردان
consensual validity
U
اعتبار وفاقی
face validity
U
اعتبار صوری
consumption credit
U
اعتبار مصرفی
credit insurance
U
بیمه اعتبار
convergent validity
U
اعتبار همگرا
credited
U
اعتبار مالی
open credit
U
اعتبار نامحدود
item validity
U
اعتبار پرسش
authority
U
اجازه اعتبار
on trust
U
بر مبنای اعتبار
on tick
U
روی اعتبار
rehabilitation
U
اعاده اعتبار
cumulative credit
U
اعتبار تراکمی
ervolving credit
U
اعتبار گردان
cross validation
U
وارسی اعتبار
crediting
U
اعتبار مالی
expired
U
بدون اعتبار
credit
U
اعتبار مالی
appropriation title
U
عنوان اعتبار
trusts
U
اعتقاد اعتبار
trusted
U
اعتقاد اعتبار
trust
U
اعتقاد اعتبار
l/c
U
اعتبار نامه
credits
U
اعتبار مالی
appropriation reimbur sement
U
تامین اعتبار
documentary credit
U
اعتبار اسنادی
authenticity of a document
U
اعتبار سند
letter of credit
U
برگه اعتبار
back to back credit
U
اعتبار اتکایی
letter of credit
U
ورقه اعتبار
agricultural credit
U
اعتبار کشاورزی
validity
U
صحت اعتبار
discriminant validity
U
اعتبار افتراقی
differential validity
U
اعتبار افتراقی
advising of credit
U
ابلاغ اعتبار
letter of credit
U
اعتبار اسنادی
military funds
U
اعتبار نظامی
ex post
U
به اعتبار گذشته
line of cerdit
U
میزان اعتبار
requirements of the credit
U
شرایط اعتبار
issuing of the credit
U
افتتاح اعتبار
credentials
U
اعتبار نامه
creditably
U
از روی اعتبار
apportionment
U
واگذاری اعتبار
expenditure credit
U
اعتبار مصرف
bank credit
U
اعتبار بانکی
credit terms
U
شرایط اعتبار
shrinkage
U
کاهش
spoil
U
کاهش
imminution
U
کاهش
depreciatory
U
کاهش
concession
U
کاهش
subrtraction
U
کاهش
subraction
U
کاهش
slow down
U
کاهش
diminution
U
کاهش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com