Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
secondary item
U
کالای تدارکاتی فرعی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
secondary item
U
اقلام فرعی تدارکاتی
labeled cargo
U
کالای برچسب دار کالای علامت داری که معمولا خطرناک است
bears
U
کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
bear
U
کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
storeship
U
ناو تدارکاتی
supply port
U
درگاه تدارکاتی
tender ship
U
کشتی تدارکاتی
logistic support
U
پشتیبانی تدارکاتی
beef boat
U
ناو تدارکاتی
logistic route
U
راههای تدارکاتی
auxiliary fleet
U
ناوگان تدارکاتی
auxiliary ship
U
کشتی تدارکاتی
giffen good
U
نوعی کالای پست که اثر درامدی ان بزرگتر ازاثر جانشینی بوده و تقاضا بابالا رفتن قیمت افزایش مییابدمنحنی تقاضا در مورد کالای گیفن صعودی است
subspecies
U
قسم فرعی جنس فرعی از یک نژاد
item manager
U
مدیریت اقلام تدارکاتی
supply manifest
U
بارنامه اقلام تدارکاتی
supply manuals
U
ایین نامههای تدارکاتی
supply catalog
U
ایین نامه تدارکاتی یا امادی
assemblages
U
جمع اوری اقلام تدارکاتی
assemblage
U
جمع اوری اقلام تدارکاتی
supply arms
U
یکانهای تدارکاتی یا ادارات وقسمتهای امادی
by pass
U
بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
by pass
U
گذرگاه فرعی مسیر فرعی
ecotype
U
بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
common items
U
اقلام تدارکاتی عمومی اقلام مشترک
stbtitle
U
عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
sublease
U
اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
supply economy
U
صرفه جویی در مصرف اماد صرفه جویی تدارکاتی
frustrated cargo
U
کالای متروکه
consignment
U
کالای امانی
labeled cargo
U
کالای ویژه
smuggled merchandise
U
کالای قاچاق
consignments
U
کالای امانی
commodity
U
کالای مصرفی
frustrated cargo
U
کالای سرگردان
free good
U
کالای رایگان
stolen goods
U
کالای مسروقه
commodities
U
کالای مصرفی
smuggled goods
U
کالای قاچاق
general cargo
U
کالای معمولی
scaron
U
کالای کمیاب
in wards
U
کالای رسیده
normal good
U
کالای عادی
normal good
U
کالای معمولی
naval stores
U
کالای دریایی
luxury good
U
کالای لوکس
inferior good
U
کالای پست
knit goods
U
کالای کش بافت
contraband
U
کالای قاچاق
importing
U
کالای وارده
importing
U
کالای رسیده
giffen good
U
کالای گیفن
purpose made
U
کالای سفارشی
goods afloat
U
کالای در راه
goods in pledge
U
کالای گروی
import
U
کالای رسیده
import
U
کالای وارده
imported
U
کالای رسیده
imported
U
کالای وارده
contraband
U
کالای غیرمجاز
shoddy
U
کالای تقلبی
class ii property
U
کالای طبقه 2
flotsam
U
کالای اب اورده
merchandise
U
کالای تجارتی
consigned inventory
U
کالای امانی
stapling
U
کالای عمده
stapled
U
کالای عمده
staple
U
کالای عمده
class i property
U
کالای طبقه 1
jetsam
U
کالای اب اورد
bonded good
U
کالای گمرکی
business goods
U
کالای تولیدی
delivery
U
کالای ارسالی
consumer goods
U
کالای مصرفی
end item
U
کالای ضروری
economic good
U
کالای اقتصادی
rip-offs
U
کالای قلابی
easy commodity
U
کالای نا مرغوب
wage good
U
کالای مزدی
rip-off
U
کالای قلابی
dead stock
U
کالای بنجل
limited editions
U
کالای محدود
Contraband goods.
U
کالای قا چاق
consumer's goods
U
کالای مصرفی
final goods
U
کالای نهائی
consignment
U
کالای ارسالی
the goods in question
U
کالای موردبحث
fakement
U
کالای قلب
limited edition
U
کالای محدود
shipment
[American]
U
کالای ارسالی
consumer brand
U
کالای پر مصرف
finished product
U
کالای اماده فروش
inwards
U
واردات کالای رسیده
ban item
U
کالای ممنوع الورود
inbound cargo
U
کالای تخلیه نشده
importable
U
کالای قابل واردکردن
consignment
U
محموله کالای ارسالی
consignments
U
محموله کالای ارسالی
shipments
U
کالای در حال حمل
shipment
U
کالای در حال حمل
consignments
U
کالای امانت فروش
scrap-heap
U
انبار کالای قراضه
commodity market
U
بازار کالای مصرفی
consignment
U
کالای امانت فروش
commercial loading
U
بارگیری کالای تجارتی
perishable
U
کالای فاسد شونده
perishable
U
کالای فاسد شدنی
perishable
U
کالای سریع الفساد
dead stock
U
کالای بدون خریدان
scrap heap
U
انبار کالای قراضه
the free list
U
صورت کالای بی گمرک
delivery
U
کالای ارسال شده
consignment
U
کالای ارسال شده
shipment
[American]
U
کالای ارسال شده
we ran out of these goods
U
این کالای ما تمام شد
staple goods
U
کالای بسیار ضروری
stock in trade
U
موجودی کالای مغازه
we d. in silks
U
ما کالای ابریشمی میفروشیم
velveting
U
کالای مخملی مخمل
to make a market of
U
با کالای دیگرمعاوضه کردن
swag
U
کالای دزدیده شده
consignee
U
گیرنده کالای ارسالی
wreckage
U
کالای بازیافتی از کشتی و.....
opportunity cost
U
هزینههای کالای تولیدی
permit goods coveredby
U
کالای موضوع پروانه
pilefered shipment
U
کالای حراج شده
standard
U
کالای جانشین رزمی
standards
U
کالای جانشین رزمی
r. ofanyone's chattles
U
پس دادن کالای کسی
ware
U
کالای فروشی پرهیز کردن از
bulk cargo
U
کالای بسته بندی نشده
jettison
U
بدریا ریزی کالای کشتی
stockists
U
فرد یا شرکتی که کالای خاصی را
jettisoned
U
بدریا ریزی کالای کشتی
jettisoning
U
بدریا ریزی کالای کشتی
jettisons
U
بدریا ریزی کالای کشتی
I have nothing to declare.
کالای گمرکی همراه ندارم.
contract shipment number
U
شماره بارنامه کالای ارسالی
stockist
U
فرد یا شرکتی که کالای خاصی را
common goods
U
کالای مورد نیاز عموم
wares
U
کالای فروشی پرهیز کردن از
finish stock
U
موجودی کالای ساخته شده
roll out
U
معرفی یک کالای تجارتی به بازار
exported
U
بیرون بردن کالای صادره
export
U
بیرون بردن کالای صادره
found shipment
U
کالای بدون بارنامه یا رسید
shipment
U
کالای حمل شده باکشتی
shipments
U
کالای حمل شده باکشتی
ocean manifest
U
بارنامه حمل کالای دریایی
exporting
U
بیرون بردن کالای صادره
ship ton
U
وزن کالای ارسالی با کشتی به تن
merchandies
U
معامله کردن کالای تجارتی
pilefered shipment
U
کالای فرسوده حراج شده
complete substitution
U
وقتی یک کالاجای کالای دیگر را بگیرد
bulk carriers
U
کشتی که کالای فله حمل مینماید
stolen goods
U
مال دزدی کالای دزدیده شده
wreckage piece
U
تکه کالای بازیافتی از کشتی و غیره
inbound cargo
U
کالای پیاده نشده از کشتی یاهواپیما
bulk carrier
U
کشتی که کالای فله حمل مینماید
sea borne goods
U
کالای حمل شده بوسیله دریا
joint product offer
U
فروش یک کالا همراه با کالای دیگر
Do you have nothing to declare?
U
آیا کالای گمرکی همراه دارید؟
exclusion principle
U
درانصورت کالا یک کالای غیر عمومی
to take inventory
U
صورت سالیانه از کالای موجودی برداشتن
fixed supply
U
ذخیره معین کالای فاسد شدنی
cost of sales
U
قیمت تمام شده کالای فروش رفته
dock warrant
U
سند مالکیت کالای موجود در انبار لنگرگاه
durable goods
U
کالای بادوام یا فاسد نشدنی کالاهای دیرپای
bulk carrier
U
وسیله حملی که کالای فله حمل میکند
general stores
U
فروشگاههایی که کالای متفرقه را میفروشند فروشگاه عمومی
efficiency point
U
حد مطلوبیت کالای تولید شده با حداقل هزینه
obligated stocks
U
کالای تضمین شده یا تعهدشده از نظر تدارک
back order
U
قسمتی از کالای مشتری که به علتی تحویل نشده
shipment
U
ارسال کالا باکشتی کالای ارسالی با کشتی
deck department
U
قسمت اداره امور باربری و کالای ناوگان
spot sale
U
فروش نقدی وتحویل فوری کالای موردمعامله
staple
U
کالای اصلی بازارمصنوعات مهم واصلی یک محل
stapled
U
کالای اصلی بازارمصنوعات مهم واصلی یک محل
shipments
U
ارسال کالا باکشتی کالای ارسالی با کشتی
stapling
U
کالای اصلی بازارمصنوعات مهم واصلی یک محل
tie in sales
U
فروش یک کلا به شرط خریدن یک کالای دیگر
bulk carriers
U
وسیله حملی که کالای فله حمل میکند
by-effect
U
اثر فرعی
adverse reaction
U
اثر فرعی
fall-out
[side effect]
U
اثر فرعی
minor
U
فرعی
byeffect
U
اثر فرعی
accessorial
U
فرعی
second class
U
فرعی
secondary effect
U
اثر فرعی
min
U
فرعی
spillover effect
U
اثر فرعی
sub dam
U
سد فرعی
succursal
U
فرعی
half deck
U
پل فرعی
extrinsic
U
فرعی
incidents
U
فرعی
subsidiaries
U
فرعی
lateral
U
فرعی
inferiors
U
فرعی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com