English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
job lot U کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
job lots U کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
combination carrier U کشتی که کالاهای گوناگون حمل مینماید
warehousing system U روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
panopticon U نمایشگاه کالای گوناگون اسبابی که دوربین و ریزبین هردودران جمع میشود
bonded store U انباری که کالاهای وارداتی در ان نگهداری میشود
redundant information U یک پیام بیان شده به روشی که اساس اطلاعات بطرق گوناگون یافت میشود
just in time U روشی درتدارک مواد که در ان کالاهای مورد نظر درست در زمان نیاز دریافت میشود
consolidation container U کانتینر کالاهای عمومی جعبه حمل کالاهای مشترک
branded goods U کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
producer's goods U کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
collective goods U کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
perishable goods U کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
top U روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
sector U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sectors U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal U آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
heterochromous U گوناگون
protean U گوناگون
varicolored U گوناگون
variate U گوناگون
odd and ends U گوناگون
multifarious U گوناگون
variegated U گوناگون
miscellaneous U گوناگون
various U گوناگون
sundry U گوناگون
sundries U گوناگون
pied U گوناگون
varied U گوناگون
mixtilineal U گوناگون خط
diverse U گوناگون
multiple U گوناگون
varietal U گوناگون پر از تنوعات
undervarious U بعناوین گوناگون
multiple U چندلا گوناگون
variant U گوناگون مختلف
under various titles U به عناوین گوناگون
here and there <idiom> U درمکانهای گوناگون
varia U مطالب گوناگون
diversifies U گوناگون ساختن
wide-ranging U متنوع - گوناگون
varia U اشیا گوناگون
oddments U مواد گوناگون
diversifying U گوناگون ساختن
versicolor U برنگهای گوناگون
variegated colours U رنگهای گوناگون
miscellaneously U بطور گوناگون
diversified U گوناگون ساختن
diversify U گوناگون ساختن
humoursomeness U حالات ویژه گوناگون
miscellany U مجموعهای از مطالب گوناگون
sundry U اقلام متفرقه گوناگون
miscellanies U مجموعهای از مطالب گوناگون
various books U کتابهای گوناگون یا مختلف
heterochromous U دارای رنگهای گوناگون
manifoldly U بطور متعدد یا گوناگون
variform U گوناگون مختلف الشکل
polyphagia U خورنده غذاهای گوناگون
polyvalent U دارای پادگن ها یا پادتنهای گوناگون
symposia U مقالات گوناگون درباره یک موضوع
symposium U مقالات گوناگون درباره یک موضوع
symposiums U مقالات گوناگون درباره یک موضوع
varied U دارای رنگهای گوناگون رنگارنگ
to compare apples and oranges <idiom> U چیزهای کاملا گوناگون را با هم برابرکردن
catchall U فرف یامخزن اشیاء گوناگون
moto scramble U مسابقه چند بخشی درمسیرهای گوناگون
redundancy U تکراراطلاعات میان فایلهای گوناگون افزونگی
redundancies U تکراراطلاعات میان فایلهای گوناگون افزونگی
progressive attack U پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
multi purpose vehicle U وسیله نقلیه برای اهداف گوناگون
omnibus bill U لایحه قانونی که مسائل گوناگون در بر دارد
Reforms are needed in various directions. U تغییراتی ؟ رجهات گوناگون لازم است
universal provider U سوداگری که در همه چیزیادرکالاهای گوناگون معامله میکند
varriform U دارای چندین شکل گوناگون مختلف الشکل
He gets paid wering different hats . U به عنوان های گوناگون حقوق دریافت می کند
input output table U بین بخشهای گوناگون اقتصادی را مشخص و اندازه گیری میکند
hexapla U کتاب شش متنی که متنهای گوناگون رادرستونهای موازی نشان دهد
heteromorphic U جور بجور شونده دارای شکلهای گوناگون جانوران دگردیس
to ring the changes U کاری راتا انجا که بتوان باشکال گوناگون انجام دادن
consumption goods U کالاهای مصرفی
heavy goods U کالاهای سنگین
mixed goods U کالاهای مختلط
necessities U کالاهای ضروری
investment goods U کالاهای سرمایهای
capital goods U کالاهای سرمایهای
consumables U کالاهای مصرفی
complementary goods U کالاهای مکمل
intermediate goods U کالاهای واسطه
intermediate goods U کالاهای واسطهای
inwards goods U کالاهای وارداتی
collective goods U کالاهای جمعی
commercial items U کالاهای تجارتی
merit goods U کالاهای مطلوب
nondurable goods U کالاهای بی دوام
social good U کالاهای اجتماعی
durables U کالاهای بادوام
social good U کالاهای عمومی
soft goods U کالاهای بی دوام
luxury goods U کالاهای تجملی
luxury goods U کالاهای تشریفاتی
durable goods U کالاهای بادوام
goods on consignment U کالاهای امانی
proprietary goods U کالاهای اختصاصی
public goods U کالاهای عمومی
visibles U کالاهای مرئی
consumer goods U کالاهای مصرفی
goods in transit U کالاهای عبوری
goods intake U کالاهای دریافتی
fancy goods U کالاهای تجملی
expendable supplies U کالاهای مصرفی
goods inwards U کالاهای دریافتی
purpose made U کالاهای خاص
goods receiving U کالاهای دریافتی
spot goods U کالاهای موجود
hazardous goods U کالاهای خطرناک
available goods U کالاهای موجود
exports U کالاهای صادراتی
imports U کالاهای وارداتی
labor intensive goods U کالاهای کاربر
prohibited goods U کالاهای ممنوعه
merit goods U کالاهای ایده ال
producer goods U کالاهای سرمایهای
Consumer ( consrmers ) goods . U کالاهای مصرفی
substitute goods U کالاهای جانشین
producer goods U کالاهای تولیدی
supporting goods U کالاهای حمایتی
producer's goods U کالاهای مولد
attractive goods U کالاهای جذاب
differentiated products U کالاهای متفاوت
differentiated products U کالاهای ناهمگن
jumble shop U دکانی که خرده ریز و کالای گوناگون ارزان و نیمدار دران میفروشند
stock accounting U حساب کالاهای موجود
free list U صورت کالاهای بی گمرک
finished goods U کالاهای اماده فروش
finished goods U کالاهای ساخته شده
secondhand goods U کالاهای دست دوم
consumer nondurables U کالاهای مصرفی بی دوام
fabrication U کالاهای ساخته شده
semi luxury goods U کالاهای نیمه تجملی
visibles U کالاهای قابل رویت
durable consumption goods U کالاهای مصرفی بادوام
prohibited goods U کالاهای منع شده
semi durable goods U کالاهای نیمه بادوام
semi finished goods U کالاهای نیمه ساخته
competitive goods U کالاهای مورد رقابت
principle of exclusion U در مورد کالاهای خصوصی
spot goods U کالاهای اماده تحویل
goods receiving U کالاهای درحال تحویل
perishable goods U کالاهای فاسد شدنی
goods inwards U کالاهای درحال تحویل
soft goods U کالاهای مصرف شدنی
damaged shipments U کالاهای اسیب دیده
goods intake U کالاهای درحال تحویل
service stock U اماد و کالاهای جنگی
consumer durable goods U کالاهای مصرفی بادوام
consumer durables U کالاهای مصرفی پر دوام
commodity loading U بارگیری کالاهای مختلف
nondurable consumer goods U کالاهای مصرفی بی دوام
stock market U بورس کالاهای مختلف
overdue goods U کالاهای تحویل نشده
man made goods U کالاهای ساخت بشر
nonessential goods U کالاهای غیر اساسی
stock markets U بورس کالاهای مختلف
intermediate stock U کالاهای نیمه تمام
echoed U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoing U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
forms U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
perfoliate U درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
form U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
formed U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
averaged U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
trace U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traced U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traces U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
averaging U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averages U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
average U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
montages U قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
instructional computing U فرایند اموزشی تدریس مراحل گوناگون علم کامپیوتر وپردازش داده به افراد
montage U قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
loads U برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
load U برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
soft U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
dummies U متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
dummy U متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
softer U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
softest U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
surplus U مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
rationed goods U کالاهای جیره بندی شده
articlcs of virtu U کالاهای صنعتی و کهنه وکمیاب
silk manufactures of home U کالاهای ابریشمی ساخت میهن
farm price supports U حمایت از قیمت کالاهای کشاورزی
extreport trade U صادرات مجدد کالاهای وارداتی
general cargo rates U نرخهای حمل کالاهای متفرقه
excise taxes U مالیات برفروش کالاهای کثیرالمصرف
cataloging U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogued U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
consumer price index U شاخص قیمت کالاهای مصرفی
catalogues U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com