English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
semi finished goods U کالاهای نیمه ساخته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fabrication U کالاهای ساخته شده
finished goods U کالاهای ساخته شده
semi luxury goods U کالاهای نیمه تجملی
semi durable goods U کالاهای نیمه بادوام
intermediate stock U کالاهای نیمه تمام
p channel mos U تکنولوژی نیمه هادی اکسیدفلزی نسبتا" قدیمی برای دستگاههایی که با تکنولوژی LSI ساخته شده اند
overlap U نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlaps U نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlapped U نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
consolidation container U کانتینر کالاهای عمومی جعبه حمل کالاهای مشترک
branded goods U کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
cost plus contracts U قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
producer's goods U کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
collective goods U کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
interlap U چگونگی چند چیز که نیمه نیمه روی هم قرار میگیرند
seahorse U رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
seahorses U رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
perishable goods U کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
cmos U روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
pmos U ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
semipublic U نیمه عمومی نیمه دولتی
semilustrous U نیمه درخشان نیمه مجلل
spliced U نیمه نیمه رویهم گذاشتن
imbricate U نیمه نیمه روی هم گذاشتن
splicing U نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splices U نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splice U نیمه نیمه رویهم گذاشتن
semi naufragium U نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
half life U نیمه عمر تشعشعی موادرادیواکتیو نیمه عمر
production U ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
productions U ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
beneficial occupancy U اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
from mid may to mid june U از نیمه ماه تا نیمه ماه جون
modular construction U ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
collective goods U کالاهای جمعی
visibles U کالاهای مرئی
goods inwards U کالاهای دریافتی
spot goods U کالاهای موجود
goods intake U کالاهای دریافتی
capital goods U کالاهای سرمایهای
goods in transit U کالاهای عبوری
available goods U کالاهای موجود
commercial items U کالاهای تجارتی
fancy goods U کالاهای تجملی
social good U کالاهای اجتماعی
soft goods U کالاهای بی دوام
consumption goods U کالاهای مصرفی
consumables U کالاهای مصرفی
differentiated products U کالاهای متفاوت
necessities U کالاهای ضروری
differentiated products U کالاهای ناهمگن
complementary goods U کالاهای مکمل
durable goods U کالاهای بادوام
durables U کالاهای بادوام
expendable supplies U کالاهای مصرفی
substitute goods U کالاهای جانشین
supporting goods U کالاهای حمایتی
social good U کالاهای عمومی
merit goods U کالاهای ایده ال
producer's goods U کالاهای مولد
luxury goods U کالاهای تجملی
luxury goods U کالاهای تشریفاتی
inwards goods U کالاهای وارداتی
investment goods U کالاهای سرمایهای
Consumer ( consrmers ) goods . U کالاهای مصرفی
intermediate goods U کالاهای واسطه
intermediate goods U کالاهای واسطهای
exports U کالاهای صادراتی
heavy goods U کالاهای سنگین
hazardous goods U کالاهای خطرناک
imports U کالاهای وارداتی
producer goods U کالاهای سرمایهای
producer goods U کالاهای تولیدی
nondurable goods U کالاهای بی دوام
goods receiving U کالاهای دریافتی
purpose made U کالاهای خاص
goods on consignment U کالاهای امانی
public goods U کالاهای عمومی
proprietary goods U کالاهای اختصاصی
attractive goods U کالاهای جذاب
consumer goods U کالاهای مصرفی
mixed goods U کالاهای مختلط
labor intensive goods U کالاهای کاربر
prohibited goods U کالاهای ممنوعه
merit goods U کالاهای مطلوب
commodity loading U بارگیری کالاهای مختلف
stock accounting U حساب کالاهای موجود
perishable goods U کالاهای فاسد شدنی
man made goods U کالاهای ساخت بشر
competitive goods U کالاهای مورد رقابت
spot goods U کالاهای اماده تحویل
consumer durables U کالاهای مصرفی پر دوام
consumer nondurables U کالاهای مصرفی بی دوام
overdue goods U کالاهای تحویل نشده
nonessential goods U کالاهای غیر اساسی
service stock U اماد و کالاهای جنگی
soft goods U کالاهای مصرف شدنی
damaged shipments U کالاهای اسیب دیده
nondurable consumer goods U کالاهای مصرفی بی دوام
consumer durable goods U کالاهای مصرفی بادوام
principle of exclusion U در مورد کالاهای خصوصی
secondhand goods U کالاهای دست دوم
free list U صورت کالاهای بی گمرک
stock market U بورس کالاهای مختلف
stock markets U بورس کالاهای مختلف
prohibited goods U کالاهای منع شده
visibles U کالاهای قابل رویت
goods intake U کالاهای درحال تحویل
durable consumption goods U کالاهای مصرفی بادوام
finished goods U کالاهای اماده فروش
goods receiving U کالاهای درحال تحویل
goods inwards U کالاهای درحال تحویل
general cargo rates U نرخهای حمل کالاهای متفرقه
silk manufactures of home U کالاهای ابریشمی ساخت میهن
finished goods stock U موجودی کالاهای تمام شده
catalogs U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
consumer credit U اعتباربرای خرید کالاهای مصرفی
surplus U مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
marketable goods U کالاهای قابل عرضه به بازار
rationed goods U کالاهای جیره بندی شده
surpluses U مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
articlcs of virtu U کالاهای صنعتی و کهنه وکمیاب
jetsam U کالاهای به دریا ریخته شده
consumer price index U شاخص قیمت کالاهای مصرفی
extreport trade U صادرات مجدد کالاهای وارداتی
Goods to declare U همراه داشتن کالاهای گمرکی
Nothing to declare U همراه نداشتن کالاهای گمرکی
intermediate stock U موجودی کالاهای درحال ساخت
job lot U کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
farm price supports U حمایت از قیمت کالاهای کشاورزی
job lots U کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
ten cent store U فروشگاه دارای کالاهای ارزان
excise taxes U مالیات برفروش کالاهای کثیرالمصرف
index of consumer prices U شاخص قیمت کالاهای مصرفی
cataloged U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloging U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogue U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogued U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogues U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloguing U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
delivery note U فهرست کالاهای در حال حمل
semifinal U مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
bonded store U انباری که کالاهای وارداتی در ان نگهداری میشود
combination carrier U کشتی که کالاهای گوناگون حمل مینماید
consumable U اقلام مصرف شدنی کالاهای مصرفی
cornering the market U خرید کلی و یکجای کالاهای بازار
finished U کالاهای تولیدی که آماده فروش هستند
packing list U صورت کالاهای بسته بندی شده
salvor U نجات دهنده کشتی یا کالاهای ان در دریا
demand factors U جمعیت سلیقه قیمت کالاهای دیگر
goods on approval U تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
window shop U به کالاهای درون ویترین مغازه نگاه کردن
field stockade U کالاهای انبار شده در صحرا یا میدان جنگ
stores U کالاهای ذخیره شده در انبار انبارها فروشگاهها
durable goods U کالای بادوام یا فاسد نشدنی کالاهای دیرپای
framed U ساخته
wrought U ساخته
discriminating tariff U شیوهای که در ان حقوق گمرکی کالاهای وارداتی متفاوت بایکدیگرست
manufactured head U سر ساخته شده
precast U پیش ساخته
paved ford U گدار ساخته
bamboos U ساخته شده از نی
irowork U اهن ساخته
it is made U ساخته میشود
officinal U ساخته واماده
makable U ساخته شدنی
made U ساخته شده
haniwork U دست ساخته
self constituted U خود ساخته
self formed U خود ساخته
fecit U ساخته است
ruled surface U سطح خط ساخته
pukka U ساخته شده
artificalism U ساخته پنداری
i do not have it in me U از من ساخته نیست
pucka U ساخته شده
simulated U شبیه ساخته
prefabs U پیش ساخته
prefab U پیش ساخته
prefabricate U پیش ساخته
hand made U ساخته دست
bamboo U ساخته شده از نی
self-made U خود ساخته
immature U نیم ساخته
prefabricated U پیش ساخته
self made U خود ساخته
soi disant U خود ساخته
flag discrimination U مخالفت یک کشور با حمل کالاهای خود توسط کشتیهای غیر
intermediate product U محصول نیم ساخته
unregenerated U دوباره ساخته نشده
stanchion U ستون پیش ساخته
man-made U ساخته دست انسان
man made U ساخته دست انسان
built up beam U تیر ساخته شده
build up beam U تیر ساخته شده
pre cast concrete U بتن پیش ساخته
high wrought U با استادی ساخته شده
heparin U که در کبد ساخته میشود
pre fabricated U پیش ساخته شده
cellulosic U ساخته شده از سلول
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com