Perdic | کالاهای موجود | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (2 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	available goods U	کالاهای موجود
	spot goods U	کالاهای موجود

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	abc analysis U	طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
	stock accounting U	حساب کالاهای موجود
Other Matches

	consolidation container U	کانتینر کالاهای عمومی جعبه حمل کالاهای مشترک
	branded goods U	کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
	producer's goods U	کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
	polymorph U	عضو یا موجود چند شکلی موجود زنده ایکه چندین مرحله تغییر ودگردیسی داشته باشد
	collective goods U	کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
	current ratio U	نسبت دارایی موجود به بدهی موجود
	implied malice U	سوء نیتی است که به موجب نشانههای موجود در قانون درصورت سرزدن اعمال خاص از فرد و یا به وجود امدن شرایط خاص در موضوع موجود فرض میشود
	perishable goods U	کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
	exports U	کالاهای صادراتی
	luxury goods U	کالاهای تشریفاتی
	purpose made U	کالاهای خاص
	goods in transit U	کالاهای عبوری
	luxury goods U	کالاهای تجملی
	consumer goods U	کالاهای مصرفی
	fancy goods U	کالاهای تجملی
	mixed goods U	کالاهای مختلط
	social good U	کالاهای اجتماعی
	social good U	کالاهای عمومی
	soft goods U	کالاهای بی دوام
	public goods U	کالاهای عمومی
	proprietary goods U	کالاهای اختصاصی
	merit goods U	کالاهای مطلوب
	labor intensive goods U	کالاهای کاربر
	inwards goods U	کالاهای وارداتی
	investment goods U	کالاهای سرمایهای
	nondurable goods U	کالاهای بی دوام
	intermediate goods U	کالاهای واسطه
	intermediate goods U	کالاهای واسطهای
	necessities U	کالاهای ضروری
	hazardous goods U	کالاهای خطرناک
	goods on consignment U	کالاهای امانی
	goods receiving U	کالاهای دریافتی
	goods inwards U	کالاهای دریافتی
	producer goods U	کالاهای تولیدی
	producer goods U	کالاهای سرمایهای
	producer's goods U	کالاهای مولد
	imports U	کالاهای وارداتی
	prohibited goods U	کالاهای ممنوعه
	merit goods U	کالاهای ایده ال
	Consumer ( consrmers ) goods . U	کالاهای مصرفی
	collective goods U	کالاهای جمعی
	durables U	کالاهای بادوام
	durable goods U	کالاهای بادوام
	attractive goods U	کالاهای جذاب
	differentiated products U	کالاهای ناهمگن
	differentiated products U	کالاهای متفاوت
	heavy goods U	کالاهای سنگین
	consumption goods U	کالاهای مصرفی
	capital goods U	کالاهای سرمایهای
	consumables U	کالاهای مصرفی
	complementary goods U	کالاهای مکمل
	expendable supplies U	کالاهای مصرفی
	visibles U	کالاهای مرئی
	goods intake U	کالاهای دریافتی
	supporting goods U	کالاهای حمایتی
	commercial items U	کالاهای تجارتی
	substitute goods U	کالاهای جانشین
	principle of exclusion U	در مورد کالاهای خصوصی
	goods receiving U	کالاهای درحال تحویل
	durable consumption goods U	کالاهای مصرفی بادوام
	perishable goods U	کالاهای فاسد شدنی
	man made goods U	کالاهای ساخت بشر
	intermediate stock U	کالاهای نیمه تمام
	free list U	صورت کالاهای بی گمرک
	stock market U	بورس کالاهای مختلف
	nondurable consumer goods U	کالاهای مصرفی بی دوام
	nonessential goods U	کالاهای غیر اساسی
	stock markets U	بورس کالاهای مختلف
	consumer durable goods U	کالاهای مصرفی بادوام
	commodity loading U	بارگیری کالاهای مختلف
	overdue goods U	کالاهای تحویل نشده
	competitive goods U	کالاهای مورد رقابت
	goods inwards U	کالاهای درحال تحویل
	consumer durables U	کالاهای مصرفی پر دوام
	consumer nondurables U	کالاهای مصرفی بی دوام
	finished goods U	کالاهای ساخته شده
	finished goods U	کالاهای اماده فروش
	service stock U	اماد و کالاهای جنگی
	semi luxury goods U	کالاهای نیمه تجملی
	semi finished goods U	کالاهای نیمه ساخته
	semi durable goods U	کالاهای نیمه بادوام
	secondhand goods U	کالاهای دست دوم
	damaged shipments U	کالاهای اسیب دیده
	soft goods U	کالاهای مصرف شدنی
	goods intake U	کالاهای درحال تحویل
	visibles U	کالاهای قابل رویت
	fabrication U	کالاهای ساخته شده
	spot goods U	کالاهای اماده تحویل
	prohibited goods U	کالاهای منع شده
	consumer price index U	شاخص قیمت کالاهای مصرفی
	excise taxes U	مالیات برفروش کالاهای کثیرالمصرف
	marketable goods U	کالاهای قابل عرضه به بازار
	extreport trade U	صادرات مجدد کالاهای وارداتی
	farm price supports U	حمایت از قیمت کالاهای کشاورزی
	finished goods stock U	موجودی کالاهای تمام شده
	index of consumer prices U	شاخص قیمت کالاهای مصرفی
	general cargo rates U	نرخهای حمل کالاهای متفرقه
	intermediate stock U	موجودی کالاهای درحال ساخت
	delivery note U	فهرست کالاهای در حال حمل
	consumer credit U	اعتباربرای خرید کالاهای مصرفی
	surpluses U	مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
	surplus U	مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
	articlcs of virtu U	کالاهای صنعتی و کهنه وکمیاب
	silk manufactures of home U	کالاهای ابریشمی ساخت میهن
	job lot U	کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
	rationed goods U	کالاهای جیره بندی شده
	ten cent store U	فروشگاه دارای کالاهای ارزان
	jetsam U	کالاهای به دریا ریخته شده
	cataloged U	فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
	cataloging U	فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
	catalogs U	فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
	catalogued U	فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
	catalogues U	فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
	catalogue U	فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
	job lots U	کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
	Goods to declare U	همراه داشتن کالاهای گمرکی
	Nothing to declare U	همراه نداشتن کالاهای گمرکی
	cataloguing U	فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
	packing list U	صورت کالاهای بسته بندی شده
	bonded store U	انباری که کالاهای وارداتی در ان نگهداری میشود
	finished U	کالاهای تولیدی که آماده فروش هستند
	demand factors U	جمعیت سلیقه قیمت کالاهای دیگر
	consumable U	اقلام مصرف شدنی کالاهای مصرفی
	cornering the market U	خرید کلی و یکجای کالاهای بازار
	salvor U	نجات دهنده کشتی یا کالاهای ان در دریا
	combination carrier U	کشتی که کالاهای گوناگون حمل مینماید
	stores U	کالاهای ذخیره شده در انبار انبارها فروشگاهها
	goods on approval U	تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
	durable goods U	کالای بادوام یا فاسد نشدنی کالاهای دیرپای
	field stockade U	کالاهای انبار شده در صحرا یا میدان جنگ
	window shop U	به کالاهای درون ویترین مغازه نگاه کردن
	discriminating tariff U	شیوهای که در ان حقوق گمرکی کالاهای وارداتی متفاوت بایکدیگرست
	flag discrimination U	مخالفت یک کشور با حمل کالاهای خود توسط کشتیهای غیر
	existing U	موجود
	to the fore U	موجود
	existent U	موجود
	available U	موجود
	entity U	موجود
	entities U	موجود
	extant U	موجود
	in store U	موجود
	bound U	موجود
	handier U	موجود
	lives U	موجود
	life U	موجود
	on hand U	موجود
	going U	موجود
	inesse U	موجود
	disposal U	موجود
	stock U	موجود
	stocked U	موجود
	handiest U	موجود
	handy U	موجود
	Best before: U	تا این تاریخ مصرف شود : [برچسب روی کالاهای فاسد شدنی]
	window shopper U	کسی که فقط از پشت ویترین کالاهای عرضه شده راتماشا میکند
	group contracts U	قراردادهای کلی قراردادهایی که دران کالاهای مختلف موردمعامله قرار میگیرد
	prize of war U	کشتیها یا کالاهای به غنیمت گرفته شده در بندر یا دریا درزمان جنگ
	fleet in being U	ناوگان موجود
	inexistent U	غیر موجود
	presents U	موجود اماده
	presenting U	موجود اماده
	presented U	موجود اماده
	thing U	لباس موجود
	to be there U	موجود بودن
	present U	موجود اماده
	gremlin U	موجود وهمی
	availability U	موجود بودن
	biotype U	موجود همزیست
	real U	واقعی موجود
	to have in stock U	موجود داشتن
	gremlins U	موجود وهمی
	effective strength U	استعدادرزمی موجود
	available balance U	مانده موجود
	existing circumstances U	شرایط موجود
	status quo U	وضع موجود
	records available U	اطلاعات موجود
	wight U	موجود زنده
	ready money U	پول موجود
	preexistent U	ازلیت موجود از قبل
	polyembryony U	موجود چند جنینی
	water hardness U	[میزان املاح موجود در آب]
	hygroscopic moisture U	رطوبت موجود در هوا
	on hand U	وسایل موجود درانبار
	microorganism U	موجود ذره بینی
	uric U	موجود در ادرار پیشابی
	dermatome U	قسمت خارجی یک موجود
	hemophile U	موجود خون دوست
	The root of exisiting differences. U	ریشه اختلافات موجود
	undertone U	ته صدا موجود در زمینه
	anaerobe U	موجود غیر هوازی
	back order U	اماد غیر موجود
	available supply rate U	نواخت اماد موجود
	virtual U	موجود بالقوه تقدیری
	undertones U	ته صدا موجود در زمینه
	all available U	تمام توپخانه موجود
	organisms U	ترکیب موجود زنده
	organism U	ترکیب موجود زنده
	nonentities U	چیز غیر موجود
	nonentity U	چیز غیر موجود
	microorganisms U	موجود ذره بینی