Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 167 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
supporting goods
U
کالاهای حمایتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
consolidation container
U
کانتینر کالاهای عمومی جعبه حمل کالاهای مشترک
branded goods
U
کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
producer's goods
U
کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
protective barrier
U
سد حمایتی
supportive
U
حمایتی
protective
U
حمایتی
collective goods
U
کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
supportive therapy
U
درمان حمایتی
protective tariffs
U
تعرفه حمایتی
protective measure
U
اقدام حمایتی
support price
U
قیمت حمایتی
protective barrier
U
مانع حمایتی
protectionism
U
مکتب حمایتی
perishable goods
U
کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
protective duty
U
حقوق و عوارض حمایتی حقوق گمرکی حمایت کننده حقوقی که جهت حمایت ازکالاهای داخلی وضع میگردد
consumption goods
U
کالاهای مصرفی
producer goods
U
کالاهای تولیدی
nondurable goods
U
کالاهای بی دوام
producer goods
U
کالاهای سرمایهای
consumables
U
کالاهای مصرفی
producer's goods
U
کالاهای مولد
complementary goods
U
کالاهای مکمل
prohibited goods
U
کالاهای ممنوعه
mixed goods
U
کالاهای مختلط
merit goods
U
کالاهای ایده ال
differentiated products
U
کالاهای متفاوت
goods in transit
U
کالاهای عبوری
goods receiving
U
کالاهای دریافتی
goods on consignment
U
کالاهای امانی
hazardous goods
U
کالاهای خطرناک
heavy goods
U
کالاهای سنگین
intermediate goods
U
کالاهای واسطهای
intermediate goods
U
کالاهای واسطه
goods inwards
U
کالاهای دریافتی
fancy goods
U
کالاهای تجملی
investment goods
U
کالاهای سرمایهای
expendable supplies
U
کالاهای مصرفی
inwards goods
U
کالاهای وارداتی
labor intensive goods
U
کالاهای کاربر
durables
U
کالاهای بادوام
durable goods
U
کالاهای بادوام
merit goods
U
کالاهای مطلوب
differentiated products
U
کالاهای ناهمگن
goods intake
U
کالاهای دریافتی
proprietary goods
U
کالاهای اختصاصی
social good
U
کالاهای اجتماعی
consumer goods
U
کالاهای مصرفی
visibles
U
کالاهای مرئی
purpose made
U
کالاهای خاص
luxury goods
U
کالاهای تجملی
substitute goods
U
کالاهای جانشین
exports
U
کالاهای صادراتی
imports
U
کالاهای وارداتی
spot goods
U
کالاهای موجود
necessities
U
کالاهای ضروری
soft goods
U
کالاهای بی دوام
social good
U
کالاهای عمومی
luxury goods
U
کالاهای تشریفاتی
collective goods
U
کالاهای جمعی
capital goods
U
کالاهای سرمایهای
available goods
U
کالاهای موجود
attractive goods
U
کالاهای جذاب
public goods
U
کالاهای عمومی
commercial items
U
کالاهای تجارتی
Consumer ( consrmers ) goods .
U
کالاهای مصرفی
soft goods
U
کالاهای مصرف شدنی
stock accounting
U
حساب کالاهای موجود
visibles
U
کالاهای قابل رویت
goods receiving
U
کالاهای درحال تحویل
intermediate stock
U
کالاهای نیمه تمام
goods inwards
U
کالاهای درحال تحویل
service stock
U
اماد و کالاهای جنگی
perishable goods
U
کالاهای فاسد شدنی
overdue goods
U
کالاهای تحویل نشده
nonessential goods
U
کالاهای غیر اساسی
nondurable consumer goods
U
کالاهای مصرفی بی دوام
secondhand goods
U
کالاهای دست دوم
prohibited goods
U
کالاهای منع شده
man made goods
U
کالاهای ساخت بشر
semi durable goods
U
کالاهای نیمه بادوام
semi finished goods
U
کالاهای نیمه ساخته
semi luxury goods
U
کالاهای نیمه تجملی
principle of exclusion
U
در مورد کالاهای خصوصی
goods intake
U
کالاهای درحال تحویل
consumer durable goods
U
کالاهای مصرفی بادوام
fabrication
U
کالاهای ساخته شده
consumer nondurables
U
کالاهای مصرفی بی دوام
competitive goods
U
کالاهای مورد رقابت
commodity loading
U
بارگیری کالاهای مختلف
damaged shipments
U
کالاهای اسیب دیده
stock markets
U
بورس کالاهای مختلف
stock market
U
بورس کالاهای مختلف
finished goods
U
کالاهای ساخته شده
durable consumption goods
U
کالاهای مصرفی بادوام
consumer durables
U
کالاهای مصرفی پر دوام
finished goods
U
کالاهای اماده فروش
free list
U
صورت کالاهای بی گمرک
spot goods
U
کالاهای اماده تحویل
consumer credit
U
اعتباربرای خرید کالاهای مصرفی
general cargo rates
U
نرخهای حمل کالاهای متفرقه
cataloging
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
job lot
U
کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
ten cent store
U
فروشگاه دارای کالاهای ارزان
catalogs
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
job lots
U
کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
catalogue
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
articlcs of virtu
U
کالاهای صنعتی و کهنه وکمیاب
catalogues
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
silk manufactures of home
U
کالاهای ابریشمی ساخت میهن
cataloged
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloguing
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
surplus
U
مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
rationed goods
U
کالاهای جیره بندی شده
surpluses
U
مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
jetsam
U
کالاهای به دریا ریخته شده
catalogued
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
marketable goods
U
کالاهای قابل عرضه به بازار
Nothing to declare
U
همراه نداشتن کالاهای گمرکی
extreport trade
U
صادرات مجدد کالاهای وارداتی
farm price supports
U
حمایت از قیمت کالاهای کشاورزی
intermediate stock
U
موجودی کالاهای درحال ساخت
delivery note
U
فهرست کالاهای در حال حمل
excise taxes
U
مالیات برفروش کالاهای کثیرالمصرف
Goods to declare
U
همراه داشتن کالاهای گمرکی
index of consumer prices
U
شاخص قیمت کالاهای مصرفی
finished goods stock
U
موجودی کالاهای تمام شده
consumer price index
U
شاخص قیمت کالاهای مصرفی
combination carrier
U
کشتی که کالاهای گوناگون حمل مینماید
finished
U
کالاهای تولیدی که آماده فروش هستند
salvor
U
نجات دهنده کشتی یا کالاهای ان در دریا
consumable
U
اقلام مصرف شدنی کالاهای مصرفی
demand factors
U
جمعیت سلیقه قیمت کالاهای دیگر
cornering the market
U
خرید کلی و یکجای کالاهای بازار
packing list
U
صورت کالاهای بسته بندی شده
bonded store
U
انباری که کالاهای وارداتی در ان نگهداری میشود
goods on approval
U
تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
window shop
U
به کالاهای درون ویترین مغازه نگاه کردن
durable goods
U
کالای بادوام یا فاسد نشدنی کالاهای دیرپای
stores
U
کالاهای ذخیره شده در انبار انبارها فروشگاهها
field stockade
U
کالاهای انبار شده در صحرا یا میدان جنگ
discriminating tariff
U
شیوهای که در ان حقوق گمرکی کالاهای وارداتی متفاوت بایکدیگرست
flag discrimination
U
مخالفت یک کشور با حمل کالاهای خود توسط کشتیهای غیر
window shopper
U
کسی که فقط از پشت ویترین کالاهای عرضه شده راتماشا میکند
Best before:
U
تا این تاریخ مصرف شود :
[برچسب روی کالاهای فاسد شدنی]
group contracts
U
قراردادهای کلی قراردادهایی که دران کالاهای مختلف موردمعامله قرار میگیرد
prize of war
U
کشتیها یا کالاهای به غنیمت گرفته شده در بندر یا دریا درزمان جنگ
just in time
U
روشی درتدارک مواد که در ان کالاهای مورد نظر درست در زمان نیاز دریافت میشود
trade restrictions
U
جلوگیری از ورود کالاهای خارجی به کشور است از طریق وضع قوانین گمرکی و سودبازرگانی
customs union
U
مجموعهای از چند کشور که کالاهای یکدیگر را بدون حقوق وعوارض گمرکی وارد و صادرمی کنند
dead weights
U
کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
abc analysis
U
طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
dead weight
U
کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
work in progress
U
کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
work in process
U
کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
ship's manifest
U
صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
pilot line operation
U
کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
commodity groups
U
گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
vendor
U
فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
vendors
U
فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
picking list
U
فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب
excise
U
مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
futures goods
U
کالاهایی که در معامله سلف خرید و فروش می گردد کالاهای مورد معامله سلف
warehousing system
U
روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
economic nationalism
U
ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
tacit collusion
U
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
combat cargo officer
U
افسر مسئول ترابری رزمی افسر مسئول بارگیری کالاهای رزمی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com