Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
capital intensive goods
U
کالاهایی که سهم عامل سرمایه در انها بیش از سهم عامل کار یا سایر عوامل تولید است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cobb doglas production function
U
ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
derived demand
U
تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
intensive cultivation
U
اضافه کردن مقدار تولید از طریق افزایش عامل کار یا سرمایه بدون اینکه سطح زیر کشت زیادشود
increasing cost industry
U
حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
marginal productivity law
U
قانون بازدهی نهائی قانون بهره وری نهائی ب_راساس این ق__انون با اف_زایش یک عامل تولید با ف_رض ثابت بودن سایر ع__وامل تولیدنهائی نهایتا کاهش خواهدیافت
factor of production
U
عامل تولید
cyanogen agent
U
عامل لخته کننده خون عامل شیمیایی سیانوژن
factor cost
U
هزینه عامل تولید
reserved character
U
حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود
factor cost
U
قیمت تمام شده عامل تولید
two input firm
U
بنگاه تولیدی باد و عامل تولید
actuator
U
محرک بازوی عامل مکانیسم عامل
chooser
U
امکانی در سیستم عامل Apple Macintosh که در آن کابر میتواند نوع چاپگر ها شبکه و سایر وسایل جانبی متصل را انتخاب کند
shelling
U
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shell
U
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shells
U
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
physiocratic system
U
روش اقتصادی فیزیوکراتها عقیده به اینکه تنها زمین عامل تولید است
piggyback
U
سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
blood agent
U
عامل شیمیایی لخته کننده خون عامل ضدحرکت خون
piggybacks
U
سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
class a agent officer
U
افسر عامل پرداخت حقوق وجیره نقدی افسر عامل
acceleration principle
U
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
EXE file
U
در یک سیستم عامل مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان میکند فایل حاوی داده دودویی برنامه است . فایل مستقیم از طریق سیستم عامل قابل اجراست
Novell
U
شرکت بزرگ که نرم افزار شبکه تولید می :ند. و برای سیستم عامل Netware معروف است که روی سرور PC اجرا میشود
slow moving
U
کالاهایی که فروختن انها مدت زیادی طول میکشد
MS DOS
U
سیستم عامل کامپیوترهای شخصی IBM PC که داده ذخیره شده روی دیسک را مدیریت میکند و خروجی و ورودی کاربر را نمایش میدهد.DOS-MS سیستم عامل تک کاربر و تک کار کاره است و توسط واسط خط دستور در کنترل میشود
elasticity of factor substitution
U
کشش جانشینی عوامل مقیاسی از درجه قابلیت جانشینی بین عوامل تولید در هر فرایند تولیدی
euler theorem
U
در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
functional distribution of income
U
توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
job lots
U
مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
job lot
U
مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
declassified cost
U
هزینه کالای تولید شده که دران سهم هر یک از عوامل تولید مشخص شده باشد
production factors
U
عوامل تولید
factors of production
U
عوامل تولید
agents of production
U
عوامل تولید
factor markets
U
بازارهای عوامل تولید
factor cost line
U
خط هزینه عوامل تولید
mobility of factors of production
U
تحرک عوامل تولید
factor earnings
U
درامد عوامل تولید
fixed factor
U
عوامل ثابت تولید
factor mobility
U
تحرک عوامل تولید
inputs
U
عوامل تولید منابع
fixed factor
U
عوامل تولید ثابت
elements of expense
U
عوامل تولید هزینه
factor payments
U
پرداختهای عوامل تولید مانند
non specific factors of production
U
عوامل غیر اختصاصی تولید
variable factors
U
عوامل قابل تغییر تولید
input output table
U
این جدول جریان عوامل تولید
neutral technology
U
تکنولوژی بی طرف در رابطه با عوامل تولید
families
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
FMS
U
ربات و سایر وسایل خودکار در تولید
functionery
U
عامل
parameter
U
عامل
agent representative
U
عامل
propellant
U
عامل
agencies
U
عامل
agency
U
عامل
principals
U
عامل
parameters
U
عامل
principal
U
عامل
propellants
U
عامل
v factor
U
عامل وی
propellent
U
عامل
operatives
U
عامل
operative
U
عامل
operator
U
عامل
attorney
U
عامل
agents
U
عامل
attorneys
U
عامل
operators
U
عامل
agent
U
عامل
assignee
U
عامل
operant
U
عامل
active
U
عامل
device
U
عامل
coagent
U
هم عامل
factor
U
عامل
factors
U
عامل
element
U
عامل
elements
U
عامل
devices
U
عامل
actions
U
عامل
action
U
عامل
procurators
U
عامل
procurator
U
عامل
doer
U
عامل
acting
U
عامل
doers
U
عامل
operating
U
عامل
fission products
U
عوامل تولید شده در اثر تجزیه اتمی بقایای شکافت هستهای
executive agent
U
عامل اجرایی
fixing agent
U
عامل تثبیت
reactors
U
عامل واکنش
prime mover
U
عامل محرک کل
acid function
U
عامل اسیدی
unique factor
U
عامل یگانه
pesticide
U
عامل ضد طاعون
active defense
U
دفاع عامل
active defense
U
پدافند عامل
developer agent
U
عامل فهور
structure factor
U
عامل ساختار
disbursing officer
U
افسر عامل
foaming agent
U
عامل کف زای
releasing agent
U
عامل رهاکننده
depressant
U
عامل پریشانی
acting company
U
شرکت عامل
extrinsic factor
U
عامل خارجی
dispersing agent
U
عامل پاشنده
demasking agent
U
عامل عریانساز
accountable disbursing officer
U
افسر عامل
factors
U
عامل مشترک
prime movers
U
عامل محرک کل
firing device
U
عامل منفجرکننده
factorization
U
عامل بندی
factor
U
عامل مشترک
factoring agent
U
عامل تنزیل
reactor
U
عامل واکنش
distilled mustard
U
عامل خردلی
distractor
U
عامل حواسپرتی
cyanogen agent
U
عامل سیانید
reducer
U
عامل کم کننده
dual agent
U
عامل دو جانبه
reducing agent
U
عامل کاهنده
sealant
U
عامل درزگیر
safety factor
U
عامل تامین
factoring
U
عامل یابی
absorbing agent
U
عامل جذب
factor of safety
U
عامل تامین
factor of safety
U
عامل اطمینان
psychochemical agent
U
عامل عصبی
pull device
U
عامل کششی
aborticide
U
عامل سقط
passive
U
غیر عامل
passives
U
غیر عامل
blowing agent
U
عامل پف کننده
self execuiting
U
عامل فی نفسه
preventive
U
عامل جلوگیری
managing directors
U
مدیر عامل
combination influence
U
عامل ترکیبی
OS
U
سیستم عامل
operating system
U
سیستم عامل
managing director
U
مدیر عامل
insurance agent
U
عامل بیمه
mouthpiece
U
سخنگو عامل
mouthpieces
U
سخنگو عامل
operating system/
U
سیستم عامل دو
human factor
U
عامل انسانی
hypo
U
عامل محرک
operating handle
U
دستگیره عامل
idle characters
U
کاراکترهای عامل
igniting agent
U
عامل احتراق
impelent
U
عامل محرک
operating agency
U
شعبه عامل
sense organ
U
عامل احساس
operating systems
U
سیستم عامل
limiting factor
U
عامل محدودکننده
chemical agent
U
عامل شیمیایی
characteristic action
U
عامل مشخصه
potential
<adj.>
U
عامل بالقوه
absorbent
U
عامل جذب
presses
U
عامل موثر
leaven
U
عامل کارگر
interleave factor
U
عامل جاگذاری
lacrimatory factor
U
عامل اشک زا
biological agent
U
عامل میکربی
biological agent
U
عامل زیستی
coefficients
U
عامل مشترک
coefficient
U
عامل مشترک
leavens
U
عامل کارگر
leavening
U
عامل کارگر
bleaching agent
U
عامل رنگبر
blister agent
U
عامل تاول زا
press
U
عامل موثر
growth factor
U
عامل رشد
pesticides
U
عامل ضد طاعون
working fluid
U
سیال عامل
air entraining agent
U
عامل هوادهنده
galactogogue
U
عامل شیرزایاشیرافزا
general factor
U
عامل عمومی
effective
U
عامل موثر
be-all and end-all
U
عامل عمده
agents
U
عامل اطلاعاتی
agents
U
واسطه عامل
noises
U
عامل مخل
noise
U
عامل مخل
active material
U
مواد عامل
addition agent
U
عامل افزودنی
precipitating factor
U
عامل اشکارساز
precipitant
U
عامل رسوب
adhesion agent
U
عامل چسبندگی
masking agent
U
عامل پوشاننده
fusing agent
U
عامل ذوب
parasiticide
U
عامل طفیلی کش
oxidizing agent
U
عامل اکسنده
agent
U
واسطه عامل
common factor
U
عامل مشترک
executives
U
مدیر عامل
anticrop agent
U
عامل ضد غلات
active element
U
عنصر عامل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com