Perdic | کاغذ ویژه عزاداری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	mourning paper U	کاغذ ویژه عزاداری

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	idiosyncrasy U	طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
	idiosyncrasies U	طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
	sprocket feed U	محل نگهداری کاغذ که چاپگر کاغذ را باچرخ دندانه دار در سوراخهای مقدار لبه هر کاغذ می چرخاند
	tractor feed U	روش وارد کردن کاغذ در چاپگر که سوراخهای لبه کاغذ در دندانههای چاپگر قرار می گیرند تا کاغذ به جلو برود
	friction feed U	تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
	bereavement U	عزاداری
	bereavements U	عزاداری
	mourning U	عزاداری
	wellaway U	عزاداری
	deep mourning U	عزاداری سنگین
	sympathies [bereavement] U	همدردی [تسلیت] [در عزاداری]
	To be dressed in black. To go into mourning. U	سیاه پوشیدن ( عزاداری )
	howled U	فریاد زدن عزاداری کردن
	howl U	فریاد زدن عزاداری کردن
	howls U	فریاد زدن عزاداری کردن
	to watch for certain symptoms U	توجه کردن به نشانه های ویژه [علایم ویژه مرض ]
	special interest groups U	گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
	speciality U	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
	specialty U	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
	specialities U	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
	skip U	حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
	sheets U	سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
	skipped U	حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
	sheet U	سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
	skips U	حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
	plotter U	وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
	plotters U	وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
	sprocket holes U	مجموعه سوراخ کوچک در هر لبه مجموعهای کاغذ که امکان چرخیدن و قرار گرفتن کاغذ در چاپگر میدهد
	idiocrasy U	طبیعت ویژه طرز فکر ویژه
	NCR paper U	کاغذ خاص تلقیح شده با مواد شیمیایی که به صورتهای مختلف استفاده میشود. پس از چاپ گرفتن این کاغذ با چاپگر impact
	flow U	درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
	flowed U	درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
	flows U	درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
	page U	انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
	paged U	انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
	pages U	انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
	scratch paper U	کاغذ مسوده کاغذ سیاهه
	praetorial U	متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
	toner U	که در چاگر لیزری استفاده میشود. تونر با بر الکتریکی روی کاغذ منتقل میشود و سپس با نوک آن به طور موقت روی کاغذ قرار می گیرد
	feed U	روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
	feeds U	روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
	sidelay U	تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
	paticular U	ویژه
	idiocrasy U	ویژه
	particulars U	ویژه
	expert U	ویژه گر
	experts U	ویژه گر
	specifics U	ویژه
	specific humidity U	نم ویژه
	priviege U	حق ویژه
	express U	ویژه
	expresses U	ویژه
	special character U	ویژه
	adhoc U	ویژه
	particular U	ویژه
	expressing U	ویژه
	peculiar U	ویژه
	specialist U	ویژه گر
	specialists U	ویژه گر
	specific U	ویژه
	extra special U	ویژه
	expressed U	ویژه
	specially U	ویژه
	prerogatives U	حق ویژه
	nett U	ویژه
	privilege U	حق ویژه
	net U	ویژه
	nets U	ویژه
	special <adj.> U	ویژه
	special U	ویژه
	extra <adj.> U	ویژه
	prerogative U	حق ویژه
	characteristic root U	ویژه مقدار
	proper value U	ویژه مقدار
	characteristic number U	ویژه مقدار
	characteristic function U	ویژه تابع
	net profit U	سود ویژه
	cariologist U	ویژه گر قلب
	bylaw U	قانون ویژه
	specialization U	ویژه کاری
	monographs U	ویژه نگاشت
	byelaw U	قانون ویژه
	body guard U	هنگ ویژه
	monograph U	ویژه نگاشت
	lachrymal U	ویژه اشک
	ecotype U	بوم ویژه
	labeled cargo U	کالای ویژه
	kink U	ویژه گی فرریز
	indicium U	نشانه ویژه
	lacrimal U	ویژه اشک
	habiliments U	جامه ویژه
	life guard U	هنگ ویژه
	gastronomist U	ویژه گرخوراک
	monkish U	ویژه راهبان
	favourite or vor U	ویژه مخصوص
	specialization U	ویژه گری
	monocular U	ویژه یک چشم
	extra equipment U	متعلقات ویژه
	equity capital U	ارزش ویژه
	endemical U	ویژه یک قوم
	electrical resistivity U	مقاومت ویژه
	eigenvalue U	ویژه مقدار
	eigenfunction U	ویژه تابع
	acoustician U	ویژه گر اواشنود
	characteristically U	نشان ویژه
	specialising U	ویژه گری
	specialize U	ویژه گری
	specialities U	ویژه گری
	specializes U	ویژه گری
	specializing U	ویژه گری
	prerogatives U	دارای حق ویژه
	prerogatives U	حق یا امتیاز ویژه
	specific heat U	دمای ویژه
	prerogative U	دارای حق ویژه
	specialty U	ویژه گری
	zoologist U	ویژه گرجانورشناسی
	specialises U	ویژه گری
	nutritionists U	ویژه گر تغذیه
	juvenile U	ویژه نو جوانان
	speciality U	ویژه گری
	lingo U	زبان ویژه
	lingoes U	زبان ویژه
	characteristic U	نشان ویژه
	juveniles U	ویژه نو جوانان
	version U	شرح ویژه
	versions U	شرح ویژه
	prerogative U	حق یا امتیاز ویژه
	nutritionist U	ویژه گر تغذیه
	specific gravities U	گرانی ویژه
	stalling U	لژ جایگاه ویژه
	stall U	لژ جایگاه ویژه
	specific gravity U	گرانی ویژه
	idiom U	زبان ویژه
	idiom U	تعبیر ویژه
	idioms U	زبان ویژه
	rarely U	بااستادی ویژه
	characteristics U	نشان ویژه
	lineament U	نشان ویژه
	morbid U	ویژه ناخوشی
	standing order U	اوامر ویژه
	standing orders U	اوامر ویژه
	specialists U	ویژه کار
	lineaments U	نشان ویژه
	specialist U	ویژه کار
	booth U	جای ویژه
	booths U	جای ویژه
	idioms U	تعبیر ویژه
	special party U	گروه ویژه
	special passport U	پاسپورت ویژه
	special symbol U	نماد ویژه
	special verdict U	تصمیم ویژه
	species specific U	نوع- ویژه
	specific cost U	هزینه ویژه
	specific donor U	دهنده ویژه
	specific drawdown U	افت ویژه
	specific heat U	گرمای ویژه
	special duty U	کار ویژه
	special drawing rights U	حق برداشت ویژه
	special drawing right U	حق برداشت ویژه
	self weight U	ویژه وزن
	specific humidity U	رطوبت ویژه
	singular matrix U	ماتریش ویژه
	singular matrix U	ماتریس ویژه
	special agreement U	قرارداد ویژه
	special bastard U	حرامزاده ویژه
	special case U	مورد ویژه
	special character U	دخشه ویژه
	special deposits U	سپردههای ویژه
	special effects U	جلوههای ویژه
	(not one's) cup of tea <idiom> U	علاقه ویژه
	extraordinary meeting U	نشست ویژه
	special session U	نشست ویژه
	speleologist U	ویژه گر غارشناسی
	specific yield U	ابدهی ویژه
	traits U	نشان ویژه
	trait U	نشان ویژه
	specific lattice U	شبکه ویژه
	specific resistance U	مقاومت ویژه
	specific rotation U	چرخش ویژه
	specific viscosity U	گرانروی ویژه
	specific volume U	حجم ویژه
	specific weight U	سنگینی ویژه
	capital U	ارزش ویژه
	specific weight U	وزن ویژه
	neurologist U	ویژه گر اعصاب
	resistivity U	مقاومت ویژه
	conizance U	نشان ویژه
	regiospecific U	جهت ویژه
	particular lien U	حق حبس ویژه
	expert U	ویژه کار
	proper function U	ویژه تابع
	physiologists U	ویژه گر فیزیولوژی
	quantum state U	ویژه حالت
	praetorian guard U	گارد ویژه
	preceptorial U	ویژه اموزگاری
	proper volume U	ویژه حجم
	experts U	ویژه کار
	prerogatived U	دارای حق ویژه
	penologist U	ویژه گر کیفرشناسی
	relative density U	گرانی ویژه