English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
electrosensitive paper U کاغذ حساس الکترونیکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
paperless U شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
electrosensitive printer U چاپگر حساس الکترونیکی چاپگر با حساسیت الکترونیکی
electrosensitive U چاپ با کاغذ حساس به الکترون
detector paper U کاغذ حساس دستگاه اکتشاف ش م ر
form U حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
formed U حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
forms U حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
phototypesetter U وسیلهای که میتواند متن با rendution بالا روی کاغذ یا فیلم حساس به نور ایجاد کند
sprocket feed U محل نگهداری کاغذ که چاپگر کاغذ را باچرخ دندانه دار در سوراخهای مقدار لبه هر کاغذ می چرخاند
tractor feed U روش وارد کردن کاغذ در چاپگر که سوراخهای لبه کاغذ در دندانههای چاپگر قرار می گیرند تا کاغذ به جلو برود
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
friction feed U تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
tentacle U شاخک حساس ریشه حساس
tentacles U شاخک حساس ریشه حساس
solid-state U وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند
LCD U چاپگر کاغذ که از تابلوی CCD در مقابل نور روشن استفاده میکند تا تصاویری را روی رسانه حساس به عکس نشان دهد. تابلوی CCD عبور نور را متوقف میکند بجز در پیکس هایی که تصور را شرح می دهند
electronic office U محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
ebam U Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory
sensitive to corrosion U حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
skipped U حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skip U حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
sheets U سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
sheet U سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
skips U حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
cybernetics U مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
electronic element U بخش الکترونیکی قسمت الکترونیکی
plotters U وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
plotter U وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
sprocket holes U مجموعه سوراخ کوچک در هر لبه مجموعهای کاغذ که امکان چرخیدن و قرار گرفتن کاغذ در چاپگر میدهد
NCR paper U کاغذ خاص تلقیح شده با مواد شیمیایی که به صورتهای مختلف استفاده میشود. پس از چاپ گرفتن این کاغذ با چاپگر impact
gradient circuit U مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
flow U درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flowed U درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flows U درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
paged U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
scratch paper U کاغذ مسوده کاغذ سیاهه
white U پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
whitest U پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
whiter U پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
e mail U علامت اختصاری پست الکترونیکی پست الکترونیکی
toner U که در چاگر لیزری استفاده میشود. تونر با بر الکتریکی روی کاغذ منتقل میشود و سپس با نوک آن به طور موقت روی کاغذ قرار می گیرد
feeds U روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
feed U روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
sidelay U تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
electro optics U وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
passible U حساس
tenderest U حساس
tender U حساس
acute U حساس
supersensitive U حساس
sentimental U حساس
ticklish U حساس
tendered U حساس
exquisite U حساس
elastic U حساس
sharp nosed U حساس
alive U حساس
key <adj.> U حساس
activator U حساس گر
critical U حساس
tendering U حساس
susceptive U حساس
prominent U حساس
sensitive U حساس
sensate U حساس
sensor U حساس
feisty U حساس
delicate U حساس
vigilant U حساس
techy U حساس
sensitive clay U رس حساس
thin skinned U حساس
elastic demand U حساس
overstrung U خیلی حساس
sensory nerves U پیهای حساس
insensitivity U غیر حساس
palpi U شاخک حساس
jumpy U بیقرار حساس
key points U نقاط حساس
keop soo U نقاط حساس
it touched him on the raw U بنقطه حساس
hyperaesthetic U زیاده از حد حساس
high strung U بسیار حساس
gleg U حساس باهوش
feelingly U بطور حساس
elastic supply U عرضه حساس
insensitive U غیر حساس
sensitively U بطور حساس
critical position U پوزیسیون حساس
critical mass U توده حساس
mimosa U گیاه حساس
tender U حساس بودن
tendered U حساس بودن
tenderest U حساس بودن
tendering U حساس بودن
kittle U هوشیار حساس
key terrain U زمین حساس
key position U شغل حساس
critical facility U تاسیسات حساس
critical item U اماد حساس
insensible U غیر حساس
tenderised U حساس کردن
sensitizes U حساس کردن
perceptive U حساس و باهوش
sensitized U حساس شدن
sensitized U حساس کردن
skinless U خیلی حساس
sensitize U حساس شدن
sensitize U حساس کردن
sensitising U حساس شدن
sensitizer U حساس کننده
tenderizing U حساس کردن
sensitizes U حساس شدن
tenderises U حساس کردن
tenderising U حساس کردن
tenderize U حساس کردن
supersensitive U فوق حساس
supersensitive U حساس شده
sensitizing U حساس شدن
tenderized U حساس کردن
tenderizes U حساس کردن
sensitizing U حساس کردن
sensitization U حساس شدن
sensitization U حساس کردن
sensitization U حساس سازی
stark U حساس سفت
starker U حساس سفت
a sensitive subject [topic] U موضوعی حساس
starkly U حساس سفت
hygrosensitive U حساس به رطوبت
pixilated U خیلی حساس
sensitised U حساس کردن
sensitising U حساس کردن
sensitises U حساس شدن
sensitises U حساس کردن
sensitive zone U منطقه حساس
starkest U حساس سفت
vibrissa U موی حساس
sensitive plant U گیاه حساس
sensitised U حساس شدن
senseful U خیلی حساس
tentacular U شبیه شاخک حساس
tentacular U دارای شاخک حساس
touch sensitive panel U صفحه حساس به تماس
tender minded U دارای فکر حساس
sensitive to light U حساس نسبت به روشنایی
youch sensitive screen U صفحه حساس به تماس
touch sensitive tablet U تابلو حساس به تماس
detecting circuit U مدار حساس مین
inelastic demand U تقاضای غیر حساس
dipneedle circuit U مدار حساس مغناطیسی
hypergolic fuel U سوخت فوق حساس
sentient U حساس دستخوش احساسات
context sensitive help U کمک حساس به قرینه
key position U موضع حساس و مهم
context sensitive U حساس نسبت به متن
sensitivities U حساس بودن به چیزی
tentacle U موی حساس جانور
palpus U شاخک حساس سبیل
touchier U نازک نارنجی حساس
touch panel U صفحه حساس به تماس
susceptible U حساس مستعد پذیرش
touchiest U نازک نارنجی حساس
touchy U نازک نارنجی حساس
tentacles U موی حساس جانور
laminitis U اماس لایههای حساس
sensitivity U حساس بودن به چیزی
key terrain features U عوارض حساس زمین
soft boiled U نیم بند حساس
kyusho U نقاط حساس بدن
vital points U نقاط حساس بدن
susceptible to pain U حساس نسبت بدرد
pressure sensitive pen U قلم حساس به فشار
supersensitive U فوق العاده حساس
pressure sensitive keyboard U صفحه کلید حساس به فشار
fluxgate U وسیله حساس به مین مغناطیسی
photodiode U دیود حساس نسبت به نور
photoconductor U هادی حساس نسبت به نور
sensory U وابسته به مرکز احساس حساس
sensitive U حیاتی از نظرعملیاتی منطقه حساس
panchromatic U حساس نسبت بهمه رنگها
otocyst U عضو حساس شنوایی بی مهرگان
light sensitive cell U سلول حساس در برابر نور
dunnite U نوعی ماده منفجر حساس
touch sensitive display U صفحه نمایش حساس لمسی
light sensitive resistor U مقاومت حساس در برابر نور
homing mine U مین حساس به انعکاس امواج
light sensitive layer U لایه یا قشر حساس در برابرنور
hypergolic fuel U سوخت خیلی حساس به اشتعال
jelly bean U ادم حساس و بی اراده و سست عنصر
influence mine U مین حساس به تاثیر امواج رادیویی
supersensitive U ماسوره یا مین فوق العاده حساس
photocell U یاخته حساس نسبت به نور فتوسل
dermis U قسمت حساس وعروقی میان پوست
tag line U جمله نهایی نمایش وغیره نقطه حساس
epicritic U تمیز دهنده گرما وسرما حساس بسرماوگرما
spicula U سیخک شاخک حساس نوک تیز سنبله
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com