Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
unmitigated
U
کاسته نشده
unabated
U
کاسته نشده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
subtrahend
U
کاسته
depleted cover
U
پوشش کاسته شده
diminished
U
: تقلیل یافته کاسته
decompression
U
کاسته شدن فشار اب در صعودغواص
to grow downwards
U
کاسته شدن روبکاهش گذاردن
reduced instruction set computer
U
کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای کاسته شده
A tale never loses in the telling .
<proverb>
U
یک یکایت هرگز با نقل گشتن کاسته نگردد.
unpremediated
U
پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
unborn
U
هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
unpicked
U
نچیده گزین نشده انتخاب نشده
uncommitted
U
غیر متعهد نشده تعهد نشده
unobligated
U
اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
unresolved
U
تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
undisciplined
U
تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unbroke
U
رام نشده سوقان گیری نشده
unbaoked
U
سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unset
U
جایگزین نشده جاانداخته نشده
unsifted
U
الک نشده رسیدگی نشده
untried
U
امتحان نشده محاکمه نشده
unsought
U
جستجو نشده کشف نشده
unasked
U
خواسته نشده پرسیده نشده
undirected
U
رهبری نشده راهنمایی نشده
inconsummate
U
تکمیل نشده انجام نشده
irredenta
U
انجام نشده جبران نشده
unredeemed
U
جبران نشده سبک نشده
uncharged
U
محسوب نشده رسمامتهم نشده
reduced price
U
بهای کاسته بهای تخفیف دار
unintended saving
U
پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
incomplete
U
انجام نشده پر نشده
unintended investment
U
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush
U
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
unbowed
U
خم نشده
uncharged
U
پر نشده
uncontrolled
U
مهار نشده
unalloyed
U
الیاژ نشده
uncontrolled
U
کنترل نشده
unchanged
U
عوض نشده
unabridged
U
کوتاه نشده
unabridged
U
تلخیص نشده
uncut
U
از هم جدا نشده
uncut
U
قطع نشده
uncut
U
بریده نشده
haggard
U
رام نشده
unfulfilled
U
اجرا نشده
unfulfilled
U
انجام نشده
undisturbed
U
مختل نشده
uncommitted
U
تقبل نشده
unadulterated
U
مخلوط نشده
unbidden
U
دعوت نشده
unguarded
U
حراست نشده
unguarded
U
حساب نشده
unpublished
U
چاپ نشده
unpublished
U
نشر نشده
unquestioned
U
استنتاق نشده
unwashed
U
شسته نشده
unquestioned
U
بررسی نشده
unreconstructed
U
بازسازی نشده
Before it is too late. While there is stI'll time.
U
تا دیر نشده
savaging
U
رام نشده
unattached
U
توفیق نشده
unattached
U
اعزام نشده
unearned
U
کسب نشده
unpaid
U
پرداخت نشده
unquestioned
U
بحث نشده
savage
U
رام نشده
unworn
U
کهنه نشده
savaged
U
رام نشده
uninvited
U
دعوت نشده
unworn
U
استعمال نشده
wound less
U
زخمی نشده
unconnected
U
وصل نشده
savages
U
رام نشده
roughdry
U
اطو نشده
innascible
U
زایده نشده
inextinct
U
نیست نشده
inedited
U
چاپ نشده
inedited
U
منتشر نشده
undirected
U
هدایت نشده
increate
U
افریده نشده
uncircumcised
U
ختنه نشده
undisiplined
U
تربیت نشده
in sheets
U
صحافی نشده
in quires
U
صحافی نشده
imperforate
U
منگنه نشده
intemerate
U
بی ناموس نشده
undefined
U
تعریف نشده
tenantless
U
اشغال نشده
the date was not specified
U
نشده بود
unaccommodated
U
فراهم نشده
unaccomplished
U
انجام نشده
unbacked
U
رام نشده
non switched line
U
خط گزینه نشده
unbowed
U
سر کوب نشده
uncleared
U
ترخیص نشده
uncoditioned
U
قطعی نشده
uncoditioned
U
شرط نشده
undeeded
U
در سندقید نشده
unexploded
U
منفجر نشده
unleached
U
سفید نشده
unseen
U
مشاهده نشده
sightless
U
دیده نشده
unshod
U
نعل نشده
unsight
U
دیده نشده
unsocialized
U
اجتماعی نشده
unsung
U
سروده نشده
unsung
U
ستایش نشده
unsung
U
خوانده نشده
unstudied
U
مطالعه نشده
unthickened
U
تغلیظ نشده
unseen
U
مکشوف نشده
unset
U
ثابت نشده
unasked
U
سوال نشده
unlicked
U
لیسیده نشده
custom uncleared
U
ترخیص نشده
unsought
U
کاوش نشده
unspotted
U
ننگین نشده
unnormalized
U
هنجار نشده
unpolished
U
پرداخت نشده
unpremediated
U
تصور نشده
autochthonous
U
جابجا نشده
unsaturate
U
اشباع نشده
unsaturated
U
اشباع نشده
unsaved
U
پس انداز نشده
unclaimed
U
مطالبه نشده
unevaluated
<adj.>
U
بازرسی نشده
unexamined
<adj.>
U
ارزیابی نشده
uninspected
<adj.>
U
ارزیابی نشده
untested
<adj.>
U
ارزیابی نشده
unaudited
<adj.>
U
ممیزی نشده
unchecked
<adj.>
U
ممیزی نشده
unexamined
<adj.>
U
ممیزی نشده
uninspected
<adj.>
U
ممیزی نشده
untested
<adj.>
U
ممیزی نشده
inexact
U
درست نشده
unevaluated
<adj.>
U
ارزیابی نشده
unchecked
<adj.>
U
ارزیابی نشده
unaudited
<adj.>
U
ارزیابی نشده
virgin
U
استفاده نشده
unexamined
<adj.>
U
بازرسی نشده
unread
U
خوانده نشده
uninspected
<adj.>
U
بازرسی نشده
untested
<adj.>
U
بازرسی نشده
unaudited
<adj.>
U
امتحان نشده
unchecked
<adj.>
U
امتحان نشده
unevaluated
<adj.>
U
امتحان نشده
unexamined
<adj.>
U
امتحان نشده
uninspected
<adj.>
U
امتحان نشده
untested
<adj.>
U
امتحان نشده
unevaluated
<adj.>
U
ممیزی نشده
undetected
U
کشف نشده
unverified
<adj.>
U
تست نشده
unverified
<adj.>
U
بازرسی نشده
unverified
<adj.>
U
امتحان نشده
unverified
<adj.>
U
ارزیابی نشده
unverified
<adj.>
U
ممیزی نشده
unverified
<adj.>
U
بررسی نشده
unverified
<adj.>
U
تایید نشده
unissued
<adj.>
U
توزیع نشده
inviolate
U
نقض نشده
unissued
<adj.>
U
منتشر نشده
unverified
<adj.>
U
آزمایش نشده
unverified
<adj.>
U
کنترل نشده
uncounted
U
شمرده نشده
unaudited
<adj.>
U
آزمایش نشده
unexamined
<adj.>
U
کنترل نشده
uninspected
<adj.>
U
کنترل نشده
unbroken
U
رام نشده
uncharted
U
اکتشاف نشده
untested
<adj.>
U
کنترل نشده
undeterred
<adj.>
U
منصرف نشده
unaudited
<adj.>
U
تایید نشده
unchecked
<adj.>
U
تایید نشده
unevaluated
<adj.>
U
تایید نشده
non-registered
[not registered]
<adj.>
U
ثبت نشده
outstanding
U
واریز نشده
outstanding
U
وصول نشده
outstanding
U
تصفیه نشده
unevaluated
<adj.>
U
کنترل نشده
unchecked
<adj.>
U
کنترل نشده
unfinished
U
تمام نشده
undyed
<adj.>
U
رنگرزی نشده
unchecked
<adj.>
U
آزمایش نشده
unevaluated
<adj.>
U
آزمایش نشده
opens
U
واریز نشده
unbleached
<adj.>
U
سفیدگری نشده
opened
U
واریز نشده
open
U
واریز نشده
unsettled
U
تصفیه نشده
unexamined
<adj.>
U
آزمایش نشده
uninspected
<adj.>
U
آزمایش نشده
untested
<adj.>
U
آزمایش نشده
unaudited
<adj.>
U
کنترل نشده
unexamined
<adj.>
U
تایید نشده
uninspected
<adj.>
U
تایید نشده
outstanding
U
پرداخت نشده
virgins
U
استفاده نشده
unoccupied
U
اشغال نشده
vacant
U
اشغال نشده
unaudited
<adj.>
U
تست نشده
outstandingly
U
پرداخت نشده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com