Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
machine shop
U
کارگاه محاسبات ماشینی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
spreadsheet
U
1-برنامه ایکه امکان اجرای محاسبات روی چندین ستون اعداد را برقرار کند. 2-چاپ محاسبات روی مقادیر عظیم کامپیوتر
spreadsheets
U
1-برنامه ایکه امکان اجرای محاسبات روی چندین ستون اعداد را برقرار کند. 2-چاپ محاسبات روی مقادیر عظیم کامپیوتر
celestial precomputation
U
محاسبات پیش بینی شده نجومی محاسبات نجومی
masks
U
یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
mask
U
یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
resident engineer
U
مهندس مقیم در کارگاه ساختمانی یا نماینده مهندس مشاور در کارگاه
loop pile
U
پرزهای حلقوی
[این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
computation
U
محاسبات
calculation
U
محاسبات
computations
U
محاسبات
calculations
U
محاسبات
discrepancy
U
ناجوری محاسبات
computing center
U
مرکز محاسبات
line shape calculations
U
محاسبات شکل خط
depaartment of accounts
U
اداره محاسبات
personal computing
U
محاسبات شخصی
financial tribunal
U
دیوان محاسبات
number
U
انجام محاسبات سریع
structural design
U
طرح و محاسبات ساختمانی
structural analysis
U
محاسبات طرح ساختمانی
azimuth adjustment slide rule
U
خط کش محاسبات تنظیم گرا
central
U
واحد محاسبات و منط ق
numbers
U
انجام محاسبات سریع
floating point calculation
U
محاسبات اعداد نمایی یا علمی
number
U
پردازنده خاص برای محاسبات سریع
numbers
U
پردازنده خاص برای محاسبات سریع
basis
U
نقط ه یا شمارهای که محاسبات شروع شده اند
computing
U
میزان سرعت یا توانایی کامپیوتر برای انجام یک محاسبات
protects
U
که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
fortran
U
یک زبان سطح بالابرای انجام محاسبات ریاضی علمی و مهندسی
protecting
U
که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
protect
U
که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
earthquake factor
U
مقدار درصد شتاب ثقلی که درطرح محاسبات ساختمانی منظور میگردد
plotting board
U
صفحه مخصوص محاسبات سمت و بردتیراندازی طرح تیر یا نقشه مسیر حرکت
design strength
U
مقاومتی که در محاسبات مورداستفاگه قرار میگیرد و برابراست با مقاومت مشخصه تقسیم بر ضریب تقلیل
design take off weight
U
حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام برخاستن هواپیمابرای استفاده در محاسبات طراحی
design gross weight
U
حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام برخاستن هواپیمابرای استفاده در محاسبات طراحی
design landing weight
U
حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام فرود هواپیما برای استفاده در محاسبات طراحی
detective
U
کارگاه
establishments
U
کارگاه
establishment
U
کارگاه
engineering workshop
U
کارگاه
industrial unit
U
کارگاه
plant
U
کارگاه
plants
U
کارگاه
shop
U
کارگاه
shopped
U
کارگاه
detectives
U
کارگاه
workshop
U
کارگاه
workshops
U
کارگاه
workhouses
U
کارگاه
workhouse
U
کارگاه
shops
U
کارگاه
atelier
U
کارگاه
shopboard
U
کارگاه
sculptor
U
کارگاه
fields
U
کارگاه
fielded
U
کارگاه
field
U
کارگاه
sculptors
U
کارگاه
sculptoris
U
کارگاه
machine made
U
ماشینی
mechanized
U
ماشینی
mechanical
U
ماشینی
mechanician
U
ماشینی
mechanic
U
ماشینی
works inspector
U
بازرس کارگاه
site
U
کارگاه ساختمانی
sited
U
کارگاه ساختمانی
sites
U
کارگاه ساختمانی
cottage industry
U
کارگاه خانگی
cottage industries
U
کارگاه خانگی
studio
U
کارگاه کارخانه
job office
U
دفتر کارگاه
carpet workshop
U
کارگاه قالیبافی
exhaust fan
U
هواکش کارگاه
lathe shop
U
کارگاه تراشکاری
deadman
U
کارگاه برفی
production
U
فرآورده کارگاه
field shop
U
کارگاه صحرایی
manufactory
U
کاردستی کارگاه
automatic turning shop
U
کارگاه تراشکاری
atelier
U
کارگاه هنری
assembly shop
U
کارگاه مونتاژ
artist's workshop studio
U
کارگاه هنری
engineering workshop
U
کارگاه صنعتی
studio
U
کارگاه هنری
pilot plant
U
کارگاه نمونه
building site
U
کارگاه ساختمانی
site clearance
U
تخلیه کارگاه
loom
U
کارگاه بافندگی
loomed
U
کارگاه بافندگی
looms
U
کارگاه بافندگی
looming
U
کارگاه بافندگی
shop
U
کارگاه تعمیرگاه
building sites
U
کارگاه ساختمانی
site manager
U
رئیس کارگاه
shops
U
کارگاه تعمیرگاه
studios
U
کارگاه کارخانه
milling shop
U
کارگاه فرزکاری
smith's shop
U
کارگاه اهنگری
studios
U
کارگاه هنری
plant
U
تجهیزات کارگاه
welding shop
U
کارگاه جوشکاری
shopped
U
کارگاه تعمیرگاه
plants
U
تجهیزات کارگاه
mechanical welding
U
جوشکاری ماشینی
automaton
U
ادم ماشینی
mechanisms
U
قطعه ماشینی
mass production
U
تولید ماشینی
machinery steel
U
فولاد ماشینی
mechanism
U
قطعه ماشینی
machine welding
U
جوشکاری ماشینی
machine translation
U
ترجمه ماشینی
machine shop tool
U
ابزار ماشینی
drill press vise
U
گیره ماشینی
mechanization
U
ماشینی کردن
power saw
U
اره ماشینی
mechanized
U
ماشینی شده
lawn sprinkler
U
اب پاش ماشینی
tufted rugs
U
فرش ماشینی
machine ringing
U
زنگ ماشینی
octane
U
سوخت ماشینی
mechanical language
U
زبان ماشینی
manipulator
U
دست ماشینی
machine tool
U
ابزار ماشینی
mechanized data
U
دادههای ماشینی
machine tools
U
ابزار ماشینی
robot
U
ادم ماشینی
robots
U
ادم ماشینی
artificial intelligence
U
هوش ماشینی
mechnical
U
ماشینی صنعتی
mechanical production
U
تولید ماشینی
mechanical translator
U
مترجم ماشینی
factory rugs
U
فرش ماشینی
automatons
U
ادم ماشینی
mechanical translation
U
ترجمه ماشینی
plants
U
محل کارخانه یا کارگاه
shipyards
U
کارگاه کشتی سازی
workroom
U
اتاق کار کارگاه
pullery
U
کارگاه پوست تراشی
plant records
U
امار تجهیزات کارگاه
electroplating shop
U
کارگاه عملیات گالوانیزهای
shipyard
U
کارگاه کشتی سازی
ball joint vise
U
گیره ساچمهای کارگاه
acid recovery plant
U
کارگاه بازیابی اسید
storage pile
U
انبار مصالح در کارگاه
molding shop
U
کارگاه قالب گیری
pattern shop
U
کارگاه مدل سازی
acid restoring plant
U
کارگاه بازیابی اسید
sweatshops
U
کارگاه بهره کشی
winding shop
U
کارگاه سیم پیچی
sweatshop
U
کارگاه بهره کشی
plant
U
محل کارخانه یا کارگاه
workshops
U
اتاق کار کارگاه
workshop
U
اتاق کار کارگاه
mechanistic theory
U
نظریه ماشینی نگری
machinery castings
U
ریخته گری ماشینی
to start a car
[to crank a car]
[American English]
U
ماشینی را روشن کردن
man machine systems
U
نظامهای انسانی- ماشینی
agricultural mechanization
U
ماشینی کردن کشاورزی
automation
U
ماشینی شدن تولید
crosscut saw
U
اره گرد ماشینی
gynoid
U
نوع زن ادم ماشینی
craftshop
U
کارگاه هنرهای دستی تفریحی
ex works
U
تحویل در کنار کارگاه یاکارخانه
on site concrete
U
بتن ساخته شده در کارگاه
maintenance shop
U
کارگاه تعمیر و نگهداری تعمیرگاه
forges
U
ساختن کوره یا کارگاه اهنگری
pouring bay
U
کارگاه کوچک ریخته گری
forge
U
ساختن کوره یا کارگاه اهنگری
mix in place
U
تهیه بتن در خود کارگاه
business
U
ماشینی که در شرکت استفاده میشود
bordering machine
U
ماشینی که لبه لوله ها را خم میکند
businesses
U
ماشینی که در شرکت استفاده میشود
ingrain
U
فرش ماشینی دو رو و تمام پشم
barker
U
کارگر یا ماشینی که پوست میکند
serviced
U
ماشینی راتعمیروروغن کاری کردن
droid
U
یک ادم ماشینی شبیه انسان
service
U
ماشینی راتعمیروروغن کاری کردن
Machine- made carpets .
U
فرشهای ماشینی ( غیر دستباف )
clocks
U
ماشینی که زمان را نشان میدهد
clock
U
ماشینی که زمان را نشان میدهد
automatons
U
ماشینی که کارهای انسان را میکند
automaton
U
ماشینی که کارهای انسان را میکند
winepress
U
ماشینی که اب انگور رامیگیرد چرخشت
dockyards
U
کارگاه کشتی سازی shipyard : syn
stances
U
طرزایستادن در مقابل حریف بوکس کارگاه
stance
U
طرزایستادن در مقابل حریف بوکس کارگاه
hauls
U
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
dockyard
U
کارگاه کشتی سازی shipyard : syn
hauling
U
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauled
U
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
haul
U
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
pulsator
U
ماشینی که الماس را از خاک جدا میکند
caloric engine
U
ماشینی که باهوای گرم حرکت میکند
weighing machine
U
ترازوی ماشینی ماشین سنجش قنطارکش
automation
U
افزایش تولید در اثر ماشینی شدن
saw doctor
U
ماشینی که با ان دندانههای اره رادرست می کنند
appliance
U
ماشینی که به ویژه در خانه استفاده میشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com