English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 132 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
loom U کارگاه بافندگی
loomed U کارگاه بافندگی
looming U کارگاه بافندگی
looms U کارگاه بافندگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
resident engineer U مهندس مقیم در کارگاه ساختمانی یا نماینده مهندس مشاور در کارگاه
texture U بافندگی
textures U بافندگی
weaving U بافندگی
knitting U بافندگی
weave U بافندگی
weaves U بافندگی
the textile art U بافندگی
textile industry U صنعت بافندگی
looming U دستگاه بافندگی نساجی
loomed U دستگاه بافندگی نساجی
hand loom U دستگاه بافندگی دستی
looms U دستگاه بافندگی نساجی
loom U دستگاه بافندگی نساجی
batten U قاب نوسانی ماشین بافندگی قید
beater sley برش بین دوچوب ماشین بافندگی
battens U قاب نوسانی ماشین بافندگی قید
esparto U یکجورجگن دراسپانیاکه برای بافندگی وکاغذسازی بکارمیرود
essential elements U [پارامترهای اصلی جهت بافت و یا مقدمات بافندگی و رنگرزی]
power loom U ماشین بافندگی [در بافت فرش های ماشینی از آن استفاده می شود.]
to unstitch something [sewing] U کوکی [بخیه ای] را باز کردن [دوختن پارچه] [فناوری بافندگی]
industrial unit U کارگاه
detectives U کارگاه
atelier U کارگاه
workhouse U کارگاه
engineering workshop U کارگاه
shopboard U کارگاه
detective U کارگاه
workshop U کارگاه
sculptoris U کارگاه
workshops U کارگاه
workhouses U کارگاه
shopped U کارگاه
plant U کارگاه
sculptors U کارگاه
sculptor U کارگاه
field U کارگاه
fields U کارگاه
plants U کارگاه
establishment U کارگاه
fielded U کارگاه
establishments U کارگاه
shops U کارگاه
shop U کارگاه
milling shop U کارگاه فرزکاری
manufactory U کاردستی کارگاه
welding shop U کارگاه جوشکاری
lathe shop U کارگاه تراشکاری
cottage industry U کارگاه خانگی
smith's shop U کارگاه اهنگری
field shop U کارگاه صحرایی
engineering workshop U کارگاه صنعتی
pilot plant U کارگاه نمونه
works inspector U بازرس کارگاه
cottage industries U کارگاه خانگی
exhaust fan U هواکش کارگاه
production U فرآورده کارگاه
site clearance U تخلیه کارگاه
site manager U رئیس کارگاه
site U کارگاه ساختمانی
plant U تجهیزات کارگاه
assembly shop U کارگاه مونتاژ
artist's workshop studio U کارگاه هنری
plants U تجهیزات کارگاه
building site U کارگاه ساختمانی
building sites U کارگاه ساختمانی
shop U کارگاه تعمیرگاه
shopped U کارگاه تعمیرگاه
job office U دفتر کارگاه
atelier U کارگاه هنری
studios U کارگاه هنری
automatic turning shop U کارگاه تراشکاری
deadman U کارگاه برفی
sited U کارگاه ساختمانی
sites U کارگاه ساختمانی
studio U کارگاه کارخانه
studio U کارگاه هنری
shops U کارگاه تعمیرگاه
studios U کارگاه کارخانه
carpet workshop U کارگاه قالیبافی
plants U محل کارخانه یا کارگاه
shipyard U کارگاه کشتی سازی
storage pile U انبار مصالح در کارگاه
winding shop U کارگاه سیم پیچی
workroom U اتاق کار کارگاه
shipyards U کارگاه کشتی سازی
plant U محل کارخانه یا کارگاه
sweatshops U کارگاه بهره کشی
sweatshop U کارگاه بهره کشی
pattern shop U کارگاه مدل سازی
machine shop U کارگاه محاسبات ماشینی
ball joint vise U گیره ساچمهای کارگاه
acid restoring plant U کارگاه بازیابی اسید
plant records U امار تجهیزات کارگاه
pullery U کارگاه پوست تراشی
molding shop U کارگاه قالب گیری
electroplating shop U کارگاه عملیات گالوانیزهای
acid recovery plant U کارگاه بازیابی اسید
workshop U اتاق کار کارگاه
workshops U اتاق کار کارگاه
maintenance shop U کارگاه تعمیر و نگهداری تعمیرگاه
mix in place U تهیه بتن در خود کارگاه
on site concrete U بتن ساخته شده در کارگاه
ex works U تحویل در کنار کارگاه یاکارخانه
forge U ساختن کوره یا کارگاه اهنگری
craftshop U کارگاه هنرهای دستی تفریحی
forges U ساختن کوره یا کارگاه اهنگری
pouring bay U کارگاه کوچک ریخته گری
hauled U فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauling U فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauls U فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
dockyards U کارگاه کشتی سازی shipyard : syn
stance U طرزایستادن در مقابل حریف بوکس کارگاه
dockyard U کارگاه کشتی سازی shipyard : syn
haul U فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
stances U طرزایستادن در مقابل حریف بوکس کارگاه
lithography U کارگاه تهیه فیلم و زینک کتاب و مجله
haul road U راه مخصوص حمل مصالح ساختمانی به کارگاه
fitting shop U کارگاهی که در انجا اجزای ماشین را سوار میکنند کارگاه مونتاژ
bench check U کارگاه مجهز به دستگاههای ازمایشی علامت نقطه بازرسی نقشه برداری
free haul U در حمل مصالح ساختمانی به کارگاه حداکثر مسافتی را که کرایه اضافی بدان تعلق نگیردگویند
operating bridge U پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
relative humidity U رطوبت نسبی [مقدار این رطوبت در فضای کارگاه بافت حائز اهمیت بوده و کم یا زیاد بودن آن اثر مستقیم بر کار بافنده می گذارد.]
Jacquard loom U ماشین بافندگی ژاکارد [این ماشین جهت بافت فرش های ماشینی و یا پارچه های رنگی استفاده می شود که رنگ های بکار رفته در نقش و طرح فرش را توسط صفحه مقوائی سوراخ دار و یا همان نقشه ژاکارد کنترل می کنند.]
strike U اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
strikes U اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
balance earth works U یک اندازه بودن حجم خاک برداری با حجم خاک ریزی در یک کارگاه
Safavid period U دوران صفویه [اوج دوران شکوفایی فرش ایران که دیگر هرگز تکرار نشد. ایجاد کارگاه های بزرگ قالبافی اصفهان و کاشان تحولی شگرف به دنبال داشت و شاهکارهای آن هنوز در موزه های جهان جلوه گری می کند.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com