Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
probationer
U
کارمند تحت ازمایش
probationers
U
کارمند تحت ازمایش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
staff
U
با کارمند مجهز کردن با کارمند مجهز شدن
staffed
U
با کارمند مجهز کردن با کارمند مجهز شدن
staffs
U
با کارمند مجهز کردن با کارمند مجهز شدن
use testing
U
ازمایش عمر قانونی ازمایش مدت متوسط دوام وسایل
pilot method
U
عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
tryout
U
ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
assay
U
محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
assays
U
محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
test element
U
دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
flight test
U
ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
continous immersion test
U
ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری
soil examination
U
بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
insulation test
U
ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
service test
U
ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
confident test
U
ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
flight test
U
ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
creep test
U
ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
tube tester
U
دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
environmental test
U
ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
employee
U
کارمند
members
U
کارمند
member
U
کارمند
white collar employee
U
کارمند
member of staff
U
کارمند
jobholder
U
کارمند
understaffed
U
کم کارمند
inquisitionist
U
کارمند
official
U
کارمند
staffers
U
کارمند اداره
recruiting
U
کارمند تازه
clerks
U
دفتردار کارمند
insider
U
کارمند داخلی
office-holders
U
کارمند دولت
contact field technician
U
کارمند فنی
insiders
U
کارمند داخلی
white-collar
U
کارمند دفتری
personnel selection
U
کارمند گزینی
clerk
U
دفتردار کارمند
incorporator
U
کارمند اتحادیه
employee
U
مستخدم زن کارمند
recruit
U
کارمند تازه
recruited
U
کارمند تازه
staffer
U
کارمند اداره
recruits
U
کارمند تازه
white collar
U
کارمند دفتری
employe
U
مستخدم زن کارمند
office-holder
U
کارمند دولت
probationer
U
کارمند استاژ
officer
U
کارمند دولت
official
U
کارمند دولت
public officer
[American E]
U
کارمند دولت
civil servant
[British E]
U
کارمند دولت
probationers
U
کارمند استاژ
rtegistrar
U
کارمند اداره ثبت
timekeeper
U
کارمند ثبت اوقات
timekeepers
U
کارمند ثبت اوقات
town clerk
U
کارمند شهرداری یافرمانداری
salaried
U
کارمند حقوق بگیر
officers
U
مامور کارمند اداری
officer
U
مامور کارمند اداری
understaffed
U
دچار کمبود کارمند
gasman
U
کارمند ادارهی گاز
gasmen
U
کارمند ادارهی گاز
civil servants
U
مستخدم یا کارمند دولت
civil servant
U
مستخدم یا کارمند دولت
clerk
U
کارمند دفتری فروشنده مغازه
clerks
U
کارمند دفتری فروشنده مغازه
registrars
U
کارمند اداره ثبت مدیر دروس
registrar
U
کارمند اداره ثبت مدیر دروس
pooled
U
عده کارمند اماده برای انجام امری
pools
U
عده کارمند اماده برای انجام امری
pool
U
عده کارمند اماده برای انجام امری
golden handshakes
U
پاداشی که برای تشویق کارمند به بازنشستگی به او پیشنهاد میشود
golden handshake
U
پاداشی که برای تشویق کارمند به بازنشستگی به او پیشنهاد میشود
Boxing Day
U
اولین روز کار بعد از عید کریسمس که طی آن به پستچی و کارمند و غیره هدیه میدهند
yamen
U
اداره یا مقام رسمی مندرین یا کارمند دارای رتبه اداره دولتی
tested
U
ازمایش
shyer
U
ازمایش
shies
U
ازمایش
shied
U
ازمایش
g
U
ازمایش
shyest
U
ازمایش
shying
U
ازمایش
checking
U
ازمایش
vetting
U
ازمایش
assays
U
ازمایش
assay
U
ازمایش
trials
U
ازمایش
experimentation
U
ازمایش
tests
U
ازمایش
experimented
U
ازمایش
examen
U
ازمایش
experiment
U
ازمایش
experimenting
U
ازمایش
experiments
U
ازمایش
testing
U
ازمایش
shy
U
ازمایش
screening
U
ازمایش
trial
U
ازمایش
material testing
U
ازمایش مصالح
final test
U
ازمایش نهائی
factorial design
U
ازمایش فاکتوریل
lucas test
U
ازمایش لوکاس
load test
U
ازمایش بار
flattening test
U
ازمایش توزیعی
drop test
U
ازمایش ضربهای
fatigue test
U
ازمایش خستگی
random test
U
ازمایش پیشامدی
random test
U
ازمایش نامنظم
psychometry
U
ازمایش هوش
probational
U
ازمایش امتحان
program testing
U
ازمایش برنامه
explosion proof
U
ازمایش- انفجار
preliminary test
U
ازمایش مقدماتی
rattler test
U
ازمایش تورق
doubling test
U
ازمایش تا شویی
line tester
U
ازمایش کننده خط
hammer test
U
ازمایش سقوطی
hanging test
U
ازمایش کشش
examination of the soil
U
ازمایش خاک
tension test
U
ازمایش کشش
hardness test
U
ازمایش سختی
testing stand
U
میز ازمایش
impact test
U
ازمایش ضربه
experimentalist
U
اهل ازمایش
inspection test
U
ازمایش کار
evaluation score
U
نمره ازمایش
drift test
U
ازمایش رانش
experimental design
U
طرح ازمایش
drop test
U
ازمایش سقوطی
izod test
U
ازمایش ایزود
intelligence test
U
ازمایش هوش
insulation voltage
U
فشار ازمایش
probationership
U
ازمایش کاری
gage
U
ازمایش کردن
image test
U
ازمایش تصویر
rattler test
U
ازمایش تردی
weathring test
U
ازمایش فرسایش
testing of materials
U
ازمایش مصالح
testing load
U
بار ازمایش
tester
U
دستگاه ازمایش
tester
U
ازمایش کننده
test specimen
U
نمونه ی ازمایش
test specimen
U
نمونه ازمایش
test set
U
دستگاه ازمایش
test series
U
سری ازمایش
test room
U
اطاق ازمایش
test plan
U
طرح ازمایش
testing of materials
U
ازمایش مواد
testing stand
U
سکوی ازمایش
testing time
U
زمان ازمایش
two stage experiment
U
ازمایش دو مرحلهای
turing's test
U
ازمایش تورینگ
triaxial test
U
ازمایش سه بعدی
triaxial shear test
U
ازمایش سه محوری
trial and error
U
ازمایش ولغزش
trial and error
U
ازمایش و خطا
trial and erroe
U
ازمایش و خطا
triable
U
ازمایش کردنی
torsion test
U
ازمایش پیچش
to bring to the proof
U
ازمایش کردن
test piece
U
نمونه ازمایش
test model
U
نمونه ی ازمایش
teasthole
U
گمانه ازمایش
tally plate
U
برچسب ازمایش
system testing
U
ازمایش سیستم
stripping test
U
ازمایش زدودگی
stripping test
U
ازمایش زدودن
spot test
U
ازمایش فوری
shop test
U
ازمایش کارگاهی
shear test
U
ازمایش برشی
self test
U
ازمایش خودکار
sedimentation test
U
ازمایش تهنشینی
saturation testing
U
ازمایش اشباعی
tensile test
U
ازمایش کششی
tensile test
U
ازمایش کشش
test announcement
U
نتیجه ازمایش
test hole
U
چاه ازمایش
test equipment
U
وسایل ازمایش
test element
U
وسیله ازمایش
test course
U
مسافت ازمایش
test clip
U
گیره ازمایش
test bed
U
صفحه ازمایش
test bed
U
میز ازمایش
test bay
U
میدان ازمایش
test bay
U
حوزه ازمایش
test bar
U
میله ازمایش
regression testing
U
ازمایش رگرسیون
chalktest
U
ازمایش اب ناپذیری با گچ
test cases
U
قضیه در ازمایش
automatic check
U
ازمایش خودکار
test tube
U
لوله ازمایش
beta test
U
ازمایش بتا
test tubes
U
لوله ازمایش
experimentally
U
از راه ازمایش
automatic testing
U
ازمایش خودکار
beta testing
U
ازمایش بتا
test case
U
قضیه در ازمایش
trier
U
ازمایش کننده
cadmium test
U
ازمایش با کادمیم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com