Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 32 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
staff
U
کارمندان
staffed
U
کارمندان
staffs
U
کارمندان
personnel
U
کارمندان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
public employees
U
کارمندان بخش عمومی کارمندان دولت
personnel
U
کارمندان مجموعه کارمندان یک اداره اداره کارگزینی
operating staff
U
کارمندان عملیاتی
new employees
U
کارمندان تازه
reduced employees
U
کارمندان کم شده
civilian employees
U
کارمندان غیرنظامی
staff
U
کارمندان کارکنان
supervisory staff
U
کارمندان مباشر
sit down
U
اعتصاب کارمندان
staffed
U
کارمندان کارکنان
staffs
U
کارمندان کارکنان
sit-down
U
اعتصاب کارمندان
technical staff
U
کارمندان یا اعضای فنی
white collar worker
U
کارمندان یقه سفید
reduced employees
U
کارمندان منفصل گردیده
aircrew
U
کارمندان و خلبانان هواپیما
aircrews
U
کارمندان و خلبانان هواپیما
class n allotment
U
کسورات بیمه کارمندان غیرنظامی
secretariate
U
منشی گری کارمندان دبیرخانه
commissary
U
فروشگاه مخصوص کارمندان یک اداره
commissaries
U
فروشگاه مخصوص کارمندان یک اداره
Full ( part) time employees .
U
کارمندان تمام (پاره ) وقت
collective bargaining
U
مذاکرات دسته جمعی کارمندان با کارفرما
to reduce an establishment
U
کارمندان یا هزینه بنگاهی راکم کردن
time clock
U
ساعتی که زمان ورودوخروج کارمندان را ثبت میکند
Stress reduces an employee's working capacity'
U
استرس توانایی کاری کارمندان را کاهش می دهد.
house organ
U
مجله یا نشریهای که بین کارمندان یک موسسه پخش شود
accrued benefit
U
پولی که شرکت به یکی از کارمندان بدهکار است بخصوص بابت بازنشستگی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com