English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 99 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
electronic engineer U کارشناس الکترونیک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
judge U کارشناس
analysts U کارشناس
analyst U کارشناس
expert U کارشناس
experts U کارشناس
judged U کارشناس
judges U کارشناس
connoisseur U کارشناس
judging U کارشناس
au fait U کارشناس
actuary U کارشناس بیمه
qualified U کارشناس موصوف
technologist U کارشناس تکنولوژیست
actuaries U کارشناس بیمه
electric engineer U کارشناس برق
experts U متخصص کارشناس
volcanist U کارشناس اتشفشانی
critic U کارشناس خبره
expert U متخصص کارشناس
critics U کارشناس خبره
technician U ذیفن کارشناس فنی
technicians U ذیفن کارشناس فنی
acoustician U کارشناس علم اصوات
adjuster U کارشناس در خسارت بیمه
zoogeographer U کارشناس جغرافیای حیوانی
educationalists U کارشناس اموزش و پرورش
educationalist U کارشناس اموزش و پرورش
educationists U کارشناس اموزش و پرورش
educationist U کارشناس اموزش و پرورش
skilled witness U کارشناس اهل خبره
he posed as an expert U خود را کارشناس وانمودکردن
average adjuster U کارشناس تعیین خسارت بیمه
average stater U کارشناس تعیین خسارت بیمه
sanitarian U کارشناس بهداشتی جانبدار بهداشت همگانی
financier U کارشناس علم مالیه متخصص مالی
financiers U کارشناس علم مالیه متخصص مالی
qualified person U شخص واجد شرایط کارشناس متخصص
electronic U الکترونیک
electronics U الکترونیک
dielectric U دی الکترونیک
tasters U کارشناس چشیدن مزه شراب وچای وغیره
taster U کارشناس چشیدن مزه شراب وچای وغیره
gaseous electronics U الکترونیک گازی
microelectronics U ریز الکترونیک
integrate electronics U الکترونیک مجتمع
industrial electronic U الکترونیک صنعتی
avionics U الکترونیک هواپیمایی
electronic warfare U جنگ الکترونیک
electronic engineer U مهندس الکترونیک
electron optics U نورشناخت الکترونیک
zootechnician U کارشناس تربیت حیوانات ویژه گر اهلی کردن جانوران
electronics U علم الکترونیک الکترونشناسی
electronic U الکترونیکی مربوط به الکترونیک
communication and electronics U رسته مخابرات و الکترونیک
outlet U پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
accumulator U باتری [مهندسی برق یا الکترونیک]
power pack U باتری [مهندسی برق یا الکترونیک]
convenience outlet [American] U پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
point [wall socket] [British] پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
electrical outlet U پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
power outlet U پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
iec U کمیسیون بین المللی الکترونیک
output [of a circuit or device] U خروجی [مهندسی برق] [الکترونیک]
power point [British] U پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
receptacle U پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
socket [wall socket] پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
aviationelectronic U بکارگیری الکترونیک در صنعت هوانوردی یا فضانوردی
solar cell U سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
faulty connection U رابطه اشتباه [الکترونیک مهندسی برق]
eia U Association ElectronicIndustries سازمان صنایع الکترونیک
to plug U متصل کردن [الکترونیک یا مهندسی برق]
photovoltaic cell U سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
to tap U ولتاژ مشخص کردن [الکترونیک یا مهندسی برق]
deep discharge U تخلیه الکتریکی عمیق [مهندسی برق یا الکترونیک]
decay time U زمان کاهش یک پالس الکترونیک به 1/0 قله موج
guarded output U خروجی حفاظ دار [مهندسی برق] [الکترونیک]
to tap U وسط مداراتصال دادن [الکترونیک یا مهندسی برق]
institute of electrical and U society engineerscomputer electronicsانجمن کامپیوتری مهندسین برق و الکترونیک
opto electronics U تکنولوژی مربوط به مجتمع سازی دانش نور و الکترونیک
to tap U با پایانه در وسط مداراتصال دادن [الکترونیک یا مهندسی برق]
fits units with ... connection U مناسب برای دستگاه هایی با اتصال ... [الکترونیک مهندسی برق]
power U خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powering U خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powered U خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powers U خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
ieee U Electronics and ofElectrical Institute Engineers موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک
iee /s 00 U مشخصه یک استاندارد که توسط موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک ساخته شده است
burn out U گرمای زیادی یا استفاده نادرست که باعث میشود یک مدار الکترونیک یا وسیله متوقف شود
recycle U برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
recycling U برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
recycles U برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
powers U واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
power U واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powered U واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powering U واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
electronic jamming U تولید پارازیت در دستگاههای الکترونیک پخش پارازیت الکترونیکی
bionics U مطالعه سیستمهای زنده به منظور ارتباط دادن ویژگی هاو اعمال انها به توسعه سخت افزار مکانیکی و الکترونیکی کاربرد علم بیولوژی درمهندسی الکترونیک و سایرعلوم مهندسی
paged address مدار منطقی الکترونیک که ترجمه بین آدرس منطقی مربوطه به صفحه کاغذ و آدرس واقعی فیزیکی که مراجعه شده است را بر عهده دارد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com