Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
charge d'affaires of the embassy
U
کاردار موقت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
suspension of arms
U
اعلام اتش بس موقت یا تعلیق موقت حالت جنگی
charge d'affaires
U
کاردار
diplomatic agent
U
وزیرمختار کاردار
studious
<adj.>
U
پشت کاردار
charge d'affaires
U
کاردار سفارت
diligent
U
پشت کاردار
persevering
U
پشت کاردار
hardworking
<adj.>
U
پشت کاردار
assiduous
<adj.>
U
پشت کاردار
diligent
<adj.>
U
پشت کاردار
sedulous
<adj.>
U
پشت کاردار
industrious
<adj.>
U
پشت کاردار
protempore
U
موقت شاغل مقامی بطور موقت
holding area
U
منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
holding anchorage
U
لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
intrim
U
موقت
pontoon bridge
U
پل موقت
provisional
U
موقت
temporary
U
موقت
adhoc
U
موقت
pontoon
U
پل موقت
pontoons
U
پل موقت
pro tempore
U
موقت
makeshift
U
موقت
interim
U
موقت
ischemia
U
کم خونی موقت
dazzling
U
کوری موقت
modulus vivendi
U
قار موقت
buffer
U
حافظه موقت
suspensions
U
اخراج موقت
bretise
U
سنگر موقت
bridging leon
U
وام موقت
suspension
U
اخراج موقت
temporarily
U
بطور موقت
blackout
U
بیهوشی موقت
interim plan
U
برنامههای موقت
interim financing
U
پرداخت موقت
interim certificates
U
گواهی موقت
modus vivendi
U
توافق موقت
dazzles
U
کوری موقت
bridging leon
U
اعتبار موقت
stopgap
U
چاره موقت
dazzled
U
کوری موقت
stopgaps
U
چاره موقت
dazzle
U
کوری موقت
coffer dam
U
سد انحرافی موقت
cofferdam
U
بند موقت
debarkation hospital
U
بیمارستان موقت
detention pending trial
U
حبس موقت
blackouts
U
بیهوشی موقت
drop tank
U
تانک موقت
false work
U
حائل موقت
protem
U
موقتا موقت
kluged
U
ترسیم موقت
term insurance
U
بیمه موقت
temporary works
U
کارهای موقت
temporary wife
U
زوجه موقت
temporary structures
U
ساختمانهای موقت
temporary storage
U
حافظه موقت
temporary road
U
راه موقت
temporary marriage
U
ازدواج موقت
temporary hardness
U
سختی موقت
temporary gauge
U
اشل موقت
temporary duty
U
ماموریت موقت
temporary duty
U
شغل موقت
the pro tem chief
U
رئیس موقت
timbering
U
چوبست موقت
x site
U
انبار موقت
brettys
U
سنگر موقت
bretisee
U
سنگر موقت
bretesse
U
سنگر موقت
bretex
U
سنگر موقت
bretess
U
سنگر موقت
temporalty
U
بطور موقت
temporal life
U
زندگی موقت
short time duty
U
کار موقت
tentative
U
ازمایشی موقت
armistices
U
صلح موقت
armistice
U
صلح موقت
temporary storage
U
انباره موقت
lean-to
U
پناهگاه موقت
lean-tos
U
پناهگاه موقت
suspension of arms
U
اتش بس موقت
tabernacle
U
پرستشگاه موقت
provisional
U
به طور موقت
provisional scrip
U
تصدیق موقت
pontoneer
U
مامور پل موقت سازی
pontonier
U
مامور پل موقت سازی
shells
U
برنامه خروج موقت
alternate water terminal
U
بارانداز ابی موقت
shell
U
برنامه خروج موقت
lapsing
U
برگشت انحراف موقت
lapses
U
برگشت انحراف موقت
lapse
U
برگشت انحراف موقت
shelling
U
برنامه خروج موقت
provisional assignee
U
مدیر تصفیه موقت
pontoons
U
پل موقت نظامی زدن
pontoon
U
پل موقت نظامی زدن
convening authority
U
فرماندار موقت نظامی
locumtenens
U
کفیل جانشین موقت
air commodore
U
سرتیپ موقت هوایی
scrip
U
گواهی نامه موقت
beach dump
U
انبار موقت ساحلی
provisional order
U
دستور موقت اداری
shadow memory
U
حافظه ثانوی موقت
drug holiday
U
ترک موقت دارو
covering note
U
بیمه نامه موقت
convening authority
U
مقام صلاحیتدار موقت
rendezvous area
U
منطقه تجمع موقت
interim injunction
U
حکم توقیف موقت
provisional scrip
U
تصدیق موقت سهام
kludge
U
سخت افزار موقت
transient ischemia
U
کم خونی موضعی موقت
juryrig
U
برپا کردن موقت
provisional statement
U
صورت وضعیت موقت
provisionally
U
بطور موقت عجالتا"
provisorily
U
بطور شرطی یا موقت
acting sublieutenant
U
ناوبان دوم موقت
cover note
U
بیمه نامه موقت
harder
U
خطای موقت در سیستم
hardest
U
خطای موقت در سیستم
hard
U
خطای موقت در سیستم
parleys
U
مذاکره درباره صلح موقت
progress payments
U
پرداختهای موقت یا علی الحساب
truces
U
متارکه یا صلح یا اتش بس موقت
time charter
U
کرایه کردن موقت کشتی
stopgap
U
وسیله موقت دریچه انسداد
stopgaps
U
وسیله موقت دریچه انسداد
tenancy
U
مدت اجاره مالکیت موقت
tenancies
U
مدت اجاره مالکیت موقت
quia timet
U
قرار تامین دستور موقت
truces
U
قرارداد متارکه موقت جنگ
registers
U
ذخیره موقت دستورات اجرایی
truce
U
متارکه یا صلح یا اتش بس موقت
register
U
ذخیره موقت دستورات اجرایی
registering
U
ذخیره موقت دستورات اجرایی
kludge
U
سیستم نرم افزار موقت
keyboard buffer
U
حافظه موقت صفحه کلید
fifo
U
فضای ذخیره سازی موقت
parley
U
مذاکره درباره صلح موقت
parleyed
U
مذاکره درباره صلح موقت
parleying
U
مذاکره درباره صلح موقت
truce
U
قرارداد متارکه موقت جنگ
juryrig
U
سوار کردن موقت وسایل
dazzled
U
سوسو زدن کور کردن موقت
blip
U
عقب زدن اتومبیل بطور موقت
blips
U
عقب زدن اتومبیل بطور موقت
jumpers
U
اتصال موقت روی تخته مدار
dazzle
U
سوسو زدن کور کردن موقت
dazzles
U
سوسو زدن کور کردن موقت
dazzling
U
سوسو زدن کور کردن موقت
suspended animation
U
وقفه موقت فعالیتهای حیاتی وغیره
clipboards
U
1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
clipboard
U
1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
secondary
U
وضعیت موقت ایستگاه دریافت داده
transients
U
وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند
prints
U
توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
printed
U
توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
print
U
توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
jumper
U
اتصال موقت روی تخته مدار
output
U
ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
transients
U
خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
outputs
U
ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
transient
U
وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند
coffer-dam
U
[مانع موقت آب بین دو ردیف شمعها]
transient
U
خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
transients
U
بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
register
U
تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود
stacks
U
ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
workfile
U
یک کپی موقت از برنامه یی که در حال ویرایش است
yard track
U
ریل موقت در داخل محوطه انبارها و یا باراندازها
task
U
ذخیره موقت کارهای منتظر برای پردازش
registers
U
تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود
station
U
وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
stationed
U
وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
tasks
U
ذخیره موقت کارهای منتظر برای پردازش
stations
U
وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
registering
U
تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود
stacked
U
ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
transient
U
بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
stack
U
ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
holding station
U
محوطه نگهداری زخمیها وبیماران بطور موقت
holding area
U
منطقه توقف موقت
[هوا فضا]
[هوانوردی ]
softest
U
که به طور موقت در سخت افزار ذخیره شده است
scratch
U
فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
softer
U
که به طور موقت در سخت افزار ذخیره شده است
soft
U
که به طور موقت در سخت افزار ذخیره شده است
intermediate
U
فضای موقت حافظه برای موضوعاتی که پردازش می شوند
scratching
U
فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
supersedeas
U
دستور موقت دادگاه در موردخودداری از انجام یا ادامه کاری
temporary storage
U
ثبات حافظه موقت برای نتیجه عملیات ALU
scratches
U
فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
scratched
U
فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
shift
U
محل ذخیره سازی موقت که در آن داده قابل جابجایی است
registers
U
فضای ذخیره سازی موقت که داده دران منتقل میشود
registering
U
فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
short run
U
زمان موقت مدتی که در طی ان مقدارتولید یک کالا را نمیتوان تغییر داد
registering
U
فضای ذخیره سازی موقت که داده دران منتقل میشود
shifted
U
محل ذخیره سازی موقت که در آن داده قابل جابجایی است
cooling off period
U
دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com