English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (18 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
shipyard U کارخانه کشتی سازی کارخانجات دریایی قسمت تعمیر ناوها
shipyards U کارخانه کشتی سازی کارخانجات دریایی قسمت تعمیر ناوها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ship yard U کارخانه کشتی سازی
shipyard U کارخانه کشتی سازی
shipyards U کارخانه کشتی سازی
dockyard U کارخانه کشتی سازی
dockyards U کارخانه کشتی سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
docking plan U نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
service line U ستون ناوها لجستیکی دریایی
dock receipt U قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
light ship U کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
naval activity U تاسیسات دریایی قسمت دریایی
dry docks U محل تعمیر کشتی
dry dock U محل تعمیر کشتی
dry docks U استخر تعمیر کشتی در لنگرگاه
floating dock U حوضچه شناور تعمیر کشتی
dry dock U استخر تعمیر کشتی در لنگرگاه
skeg U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skag U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
engineering works U کارخانه ماشین سازی
salt works U کارخانه نمک سازی
wirework U کارخانه سیم سازی
concrete plant U کارخانه بتن سازی
coking plant U کارخانه ذغال سازی
ropewalk U کارخانه طناب سازی
concreting plant U کارخانه بتن سازی
dye works U کارخانه رنگ سازی
nailery U کارخانه میخ سازی
powder mill U کارخانه باروت سازی
pottery factory U کارخانه چینی سازی
naval aviation U قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
graving dock U اسکله مخصوص تمیز کردن ویا تعمیر نمودن کشتی
factory team U تیم کارخانه اتومبیل سازی
dairy farm U مزرعه یا کارخانه لبنیات سازی
naval establishment U قسمت دریایی
pirating U کشتی دزدان دریایی
pirate U کشتی دزدان دریایی
marooner U کشتی دزدان دریایی
pirates U کشتی دزدان دریایی
sea rover U کشتی دزدان دریایی
brigantine U کشتی دزدان دریایی
pirated U کشتی دزدان دریایی
corsair U کشتی دزدان دریایی
relative plot U موقعیت نسبی ناوها یاهواپیماها به هم ثبت نسبی موقعیت ناوها
productions U ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
production U ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
sail area U قسمت بادگیر کشتی
bottoms U قسمت زیراب کشتی
bottom U قسمت زیراب کشتی
walk the plank <idiom> U مجبور به ترک کشتی بوسیله دزدان دریایی
middle body U قسمت میانه ناو یا کشتی
beam ends U انتهای قسمت عقبی کشتی
forecastle U قسمت جلو عرشه کشتی
foredeck U قسمت جلو عرشه کشتی
taffrail U نرده قسمت عقب کشتی
sternmost U عقب ترین قسمت کشتی
bend sinister U قسمت چپ دگل اصلی کشتی
beam-ends U انتهای قسمت عقبی کشتی
luff U قسمت جلو باد کشتی
guardship U ناو یا کشتی نگهبان یا مسئول گشت زنی دریایی
sea tail U بنه دریایی یکانهای هواروکه با کشتی حمل میشود
taffrail U قسمت فوقانی ومسطح عقب کشتی
paries U قسمت مثلثی شکل بندبدن کشتی چسب
shipbuilding U کشتی سازی
ship building U کشتی سازی
ship yard U محل کشتی سازی
shipyards U کارگاه کشتی سازی
shipyards U محل کشتی سازی
shipyard U کارگاه کشتی سازی
shipyard U محل کشتی سازی
poop U قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن
poops U قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن
incorporating mill U کارخانهای که اجزای باروت دران امیخته میشوند کارخانه باروت سازی
utilities'man U متخصص تعمیر دستگاههای حرارتی و برقی تعمیر کارتاسیسات
deadlines U منتظر تعمیر متوقف کردن وسایل برای تعمیر
deadline U منتظر تعمیر متوقف کردن وسایل برای تعمیر
dockyards U کارگاه کشتی سازی shipyard : syn
dockyard U کارگاه کشتی سازی shipyard : syn
iron master U رئیس کارخانه اهن سازی یا اهن ریزی
winery U کارخانه شراب سازی موسسه شراب کشی
ordnance plant U کارخانجات اردنانس
central food preparation facility U کارخانجات مرکزی تهیه موادغذایی
pilot line production U تولید به حداقل در کارخانجات نظامی
wet storage U بارگیری روی عرشه کشتی درروی دریا بارگیری دریایی
disrepair U احتیاج به تعمیر نیازمند تعمیر
seabee U گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
battle line U خط جبهه ناوها
launching area U منطقه به اب زدن ناوها
maneuvering board U تابلوی حرکات ناوها
wooden walls U ناوها یا کشتیهای جنگی
distance line U طناب نگهدارنده ناوها
mine tracks U ریلهای مین گذاری ناوها
maneuvering board U تابلوی نمایش مانور ناوها
disposition U تنظیم محل ناوها ارایش گرفتن
high line U پل طنابی نقل مکان بین ناوها
topgallant U سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
midshipman U افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic U درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
segmentation U تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
petty officer U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
pilot chart U نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
kite U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
running lights U فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
kites U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
oceanography U تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
petty officers U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
chine U عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
stadimeter U مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea cucumber U حلزون دریایی از جنس راب دریایی
sea mark U راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
ecphora U پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
quartersaw U الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
terne U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terneplate U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
shuttling U حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
plank U قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
phantom order U قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
long bone U که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
availability factor U ضریب امادگی عملیاتی هواپیماها یا ناوها ضریب قابلیت استفاده
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross disbursing U انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
sea power U قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner U ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
terns U پرستوک دریایی چلچله دریایی
marine U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
marines U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
tern U پرستوک دریایی چلچله دریایی
task unit U نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director U وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
sections U قسمت قسمت کردن برش دادن
section U قسمت قسمت کردن برش دادن
scuppered U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
ship's manifest U صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
respondentia U وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
load line U خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
carry ship U کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
hawse U سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
embarkation U بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
lazar housek U عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
supercargo U نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
dan runner U کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
waterline U خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
keels U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
gunroom U مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
keel U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
light lists U کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
summary areas U مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
bill of health U گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
usura maritima U دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout U جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
knot U گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot U میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
fanfold U یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
windjammer U یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
shuttle U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle U قسمت قسمت حرکت کردن
executing agency U قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttled U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled U قسمت قسمت حرکت کردن
maritime U ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
laggin U اب بندی کردن اب بندی ناوها
bureau of naval personnel U اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
rear commodore U سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
quarterdecks U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdeck U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
public relations officer U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
sailboat U کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboats U کشتی بادبانی کشتی بادی
overboard U از کشتی بدریا روی کشتی
detachments U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
piracy U هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship U کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
crash position indicator U برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
naval gunfire U تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
Marine Corps U نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
convoy commodore U فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
army nurse corps U قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
enlisted section U قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
maintenance U تعمیر
mending U تعمیر
renovation U تعمیر
repair U تعمیر
repaired U تعمیر
face lifting U تعمیر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com