Perdic | کاربردریاضیات و امار در اندازه گیری تفسیر و بررسی پدیدههای اقتصادی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (14 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	econometrics U	کاربردریاضیات و امار در اندازه گیری تفسیر و بررسی پدیدههای اقتصادی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	input output table U	بین بخشهای گوناگون اقتصادی را مشخص و اندازه گیری میکند
	speeds U	روش بررسی کامپیوتر با اندازه گیری تعداد حلقههای اجرا د ریک زمان مشخص
	speeding U	روش بررسی کامپیوتر با اندازه گیری تعداد حلقههای اجرا د ریک زمان مشخص
	speed U	روش بررسی کامپیوتر با اندازه گیری تعداد حلقههای اجرا د ریک زمان مشخص
	economic interpretation of history U	تفسیر اقتصادی تاریخ
	demographer U	متخصص امار گیری مردم
	stream gaging U	اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
	measuring converter U	مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
	scientific socialism U	بررسی سوسیالیسم از طریق امار وارقام و شواهد و مدارک و برمبنای اصول اقتصاد و جامعه شناسی
	zahn cup U	محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
	typeface U	اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
	typefaces U	اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
	orifice meter U	روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
	analog U	نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
	analogue U	نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
	analogues U	نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
	e c e U	کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
	vital statistics U	امار زاد و ولد و مرگ و میر امار حیاتی
	declinating station U	ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
	torsionmeter U	وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
	gage U	اندازه وسیله اندازه گیری
	economic nationalism U	ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
	econometrics U	استفاده از روشهای اماری در بررسی مسائل اقتصادی اقتصاد سنجی
	deals U	اندازه مقدار بررسی
	deal U	اندازه مقدار بررسی
	moving iron instrument U	دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
	dimensions U	اندازه گیری
	measurement U	اندازه گیری
	modules U	اندازه گیری
	module U	اندازه گیری
	measurment U	اندازه گیری
	mensuration U	اندازه گیری
	measurements U	اندازه گیری
	gaging U	اندازه گیری
	measure U	اندازه گیری
	measurer U	اندازه گیری
	dimension U	اندازه گیری
	metering U	اندازه گیری
	measuring bridge U	پل اندازه گیری
	commensurateness U	اندازه گیری
	gauging U	اندازه گیری
	bathymetry U	اندازه گیری خصوصیات اب
	batching plant U	مرکز اندازه گیری
	tape measures U	مترمخصوص اندازه گیری
	final measurement U	اندازه گیری نهایی
	direct measurement U	اندازه گیری مستقیم
	size stick U	الت اندازه گیری پا
	size stick U	قالب اندازه گیری
	tape measure U	مترمخصوص اندازه گیری
	measure U	اندازه گیری کردن
	gauging sheet U	ورق اندازه گیری
	measuring transformer U	ترانسفورماتور اندازه گیری
	gage U	میزان اندازه گیری
	instrument U	الات اندازه گیری
	instrument autotransformer U	ترانسفورماتور اندازه گیری
	absolute measurement U	اندازه گیری مطلق
	impedance bridge U	پل اندازه گیری مقاومت
	accuracy to gage U	دقت اندازه گیری
	units of measurment U	واحدهای اندازه گیری
	radar measurement U	اندازه گیری رادار
	meters U	وسیله اندازه گیری
	resizing U	اندازه گیری مجدد
	precision U	اندازه گیری دقیق
	commensurable U	قابل اندازه گیری
	instrument transformer U	ترانسفورماتور اندازه گیری
	gauging section U	برش اندازه گیری
	font metric U	اندازه گیری فونت
	unit of measurement U	واحد اندازه گیری
	measurable U	قابل اندازه گیری
	meter U	وسیله اندازه گیری
	forescale U	اندازه گیری رنگ اب
	metre U	وسیله اندازه گیری
	frequency measurement U	اندازه گیری فرکانس
	frequency measuring bridge U	پل اندازه گیری فرکانس
	metres U	وسیله اندازه گیری
	compensating error U	خطای اندازه گیری
	correlation measurement U	اندازه گیری همبستگی
	measurement ofland U	اندازه گیری زمین
	measurement of demand U	اندازه گیری تقاضا
	chain crew U	متصدیان اندازه گیری
	measuring well U	چاه اندازه گیری
	measuring set U	دستگاه اندازه گیری
	sounded U	اندازه گیری عمق اب
	measurability U	قابلیت اندازه گیری
	sounding U	اندازه گیری عمق اب
	sound U	اندازه گیری عمق اب
	measuring instrument U	دستگاه اندازه گیری
	measuring method U	طریقه اندازه گیری
	measuring relay U	رله اندازه گیری
	measuring sensitivity U	حساسیت اندازه گیری
	measuring apparatus U	دستگاه اندازه گیری
	tapeline U	مترمخصوص اندازه گیری
	measuring accuracy U	دقت اندازه گیری
	measuring voltage U	ولتاژ اندازه گیری
	gad U	اندازه گیری طول
	mensurability U	قابلیت اندازه گیری
	mental measurement U	اندازه گیری روانی
	sounds U	اندازه گیری عمق اب
	dial bench gage U	میز اندازه گیری
	method of measurment U	طریقه اندازه گیری
	method of measurment U	متد اندازه گیری
	measuring device U	تجهیزات اندازه گیری
	soundest U	اندازه گیری عمق اب
	metrology U	علم اندازه گیری
	to take measures U	اندازه گیری کردن
	depth measurement U	اندازه گیری عمق
	telemetry U	اندازه گیری ازدور
	engineering measurement U	اندازه گیری فنی
	maxwell bridge U	پل اندازه گیری ماکسول
	telemetering U	اندازه گیری از دور
	measuring U	درخور اندازه گیری
	measuring arrangement U	نطم و ترتیب اندازه گیری
	utile U	واحد اندازه گیری مطلوبیت
	high tension measurement bridge U	پل اندازه گیری فشار قوی
	instrument board U	تابلوی وسائل اندازه گیری
	sensitometry U	اندازه گیری حساسیت چشم
	highfrequency measuring bridge U	پل اندازه گیری فرکانس بالا
	instrument direction U	سمت اندازه گیری شده
	measurement uncertainty U	خطای اندازه گیری [ریاضی]
	zoometry U	اندازه گیری اندامهای جانوران
	gas meter U	دستگاه اندازه گیری گاز
	entropy U	واحد اندازه گیری ترمودینامیک
	telemetry U	اندازه گیری یک کمیت یا کیفیت
	allometry U	اندازه گیری رشد موجودات
	maxwell wien bridge U	پل اندازه گیری ماکسول-وین
	coupling measuring set U	دستگاه اندازه گیری اتصالی
	induction instrument U	دستگاه اندازه گیری القائی
	induction movement U	دستگاه اندازه گیری القائی
	industrial instrument U	دستگاه اندازه گیری صنعتی
	water staff gauge U	اشل اندازه گیری عمق اب
	measurement of benefits and costs U	اندازه گیری منافع و هزینه ها
	scantling U	میله اندازه گیری ذرع
	impedance measuring set U	دستگاه اندازه گیری امپدانس
	acoumetry U	اندازه گیری قدرت حس شنوایی
	calorimeter U	دستگاه اندازه گیری مقدارگرما
	yards U	واحد اندازه گیری = 3 فوت
	yard U	واحد اندازه گیری = 3 فوت
	impedance meter U	دستگاه اندازه گیری امپدانس
	gravimetry U	اندازه گیری وزن یا غلظت
	times U	اندازه گیری زمان یک عملیات
	cynometer U	دستگاه اندازه گیری امواج
	bathymetry U	اندازه گیری عمق دریاواقیانوس
	metric system U	دستگاه اندازه گیری متری
	extensometer U	دستگاه اندازه گیری انبساط
	meter rectifier U	یکسوساز دستگاه اندازه گیری
	instrumental error U	خطای دستگاه اندازه گیری
	measuring transformer meter U	کنتور با ترانسفورماتور اندازه گیری
	watt U	واحد اندازه گیری الکتریسیته
	length measuring instrument U	دستگاه اندازه گیری طول
	characteristically U	اندازه گیری مشخصات یک عنصر
	SE U	خطای معیار اندازه گیری
	characteristic U	اندازه گیری مشخصات یک عنصر
	fluorometer U	دستگاه اندازه گیری فلورسانس
	stereometric U	بسهولت قابل اندازه گیری
	timed U	اندازه گیری زمان یک عملیات
	indefinite U	غیرقابل اندازه گیری نامعین
	time U	اندازه گیری زمان یک عملیات
	frequency meter U	دستگاه اندازه گیری فرکانس
	petrol gage U	دستگاه اندازه گیری بنزین
	metric system of measurement U	سیستم اندازه گیری متریک
	automatic measuring system U	سیستم اندازه گیری خودکار
	electrostatic instrument U	دستگاه اندازه گیری الکترواستاتیکی
	watts U	واحد اندازه گیری الکتریسیته
	micrometry U	اندازه گیری با ذره سنج
	disruptive voltage measuring apparatus U	دستگاه اندازه گیری ولتاژشکست
	standard error of measurement U	خطای معیار اندازه گیری
	isolationism U	سیاست مبتنی برکناره گیری و دوری جستن ازجریانات سیاسی جهان و نیزقطع رابطه اقتصادی با سایرکشورها
	folding ruler U	متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
	hot wire ammeter U	نوعی وسیله اندازه گیری جریان
	meters U	بامتر اندازه گیری کردن سنجیدن
	impedance unbalance measuring set U	دستگاه اندازه گیری امپدانس نامتعادل
	camber gage U	دستگاه اندازه گیری زاویه کمبر
	staff gauge U	اشل اندازه گیری ارتفاع اب رودخانه
	meter U	بامتر اندازه گیری کردن سنجیدن
	rotameter U	دستگاه مخصوص اندازه گیری جریان اب
	rotometer U	دستگاه مخصوص اندازه گیری جریان اب
	metres U	بامتر اندازه گیری کردن سنجیدن
	chain survey U	پیمایش بدون اندازه گیری زاویه
	metre U	بامتر اندازه گیری کردن سنجیدن
	tonometer U	دستگاه اندازه گیری فشار وکشش
	gas level gauge U	دستگاه اندازه گیری سطح بنزین
	uranometry U	اندازه گیری اجرام سماوی اسمانسنجی
	vertical control operator U	متصدی اندازه گیری تراز وارتفاع
	folding meter stick U	متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
	double meter stick [American] U	متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
	carpenter's rule U	متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
	folding rule U	متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
	yardstick U	متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
	viscosimeter U	وسیلهای برای اندازه گیری ویسکوزیته
	arbalist U	وسیله اندازه گیری ارتفاعات زیاد
	arbalest U	وسیله اندازه گیری ارتفاعات زیاد
	yard stick U	متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
	brinell hardness test U	طریقه اندازه گیری سختی برینل
	field intensity measurement U	دستگاه اندازه گیری شدت میدان
	dilatometer U	دستگاه اندازه گیری انبساط حرارتی
	direct potentiometric measurement U	اندازه گیری پتانسیل سنجی مستقیم
	magnetic flux meter U	دستگاه اندازه گیری فلوی مغناطیسی
	discharge curve U	منحنی بدههای اندازه گیری شده
	rating curve U	منحنی بدههای اندازه گیری شده
	d.c. instrument U	دستگاه اندازه گیری جریان دائم