Perdic | کابل تلفن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	telephone cable U	کابل تلفن

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	drop cable U	بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
	duct U	لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
	time U	آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
	timed U	آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
	times U	آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
	TDR U	آزمایش برای یافتن محل خطای کابل , ارسال یک سیگنال روی کابل و بررسی مدت زمان برگشت آن
	ethernet U	شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
	ani U	سیستم تلفن که شماره تلفن شخصی که تماس گرفته را درج میکند
	howlers U	صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
	howler U	صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
	acoustic coupler	وسیله ای که به یک دستگاه تلفن وصل است و دادههای دوتایی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند تا در خط تلفن جریان پیدا کند
	magneto exchange U	مرکز تلفن خودکار با تلفن اندوکتوری
	private automatic branch exchange U	یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
	telephony U	مجموعه استانداردها که نحوه کار کامپیوترها باسیستم تلفن را بیان میکند که باعث ایجاد پست الکترونیکی صوتی , پاسخ به تلفن و سرویس فکس میشود
	telephone booths U	کیوسک تلفن کابین تلفن
	telephone booth U	کیوسک تلفن کابین تلفن
	coupler U	وسیلهای که به دستگاه تلفن وصل است و داده دودویی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند که روی یک خط تلفن قابل ارسال است
	T connector U	اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
	BNC connector U	متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
	localtalk U	استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند
	modem U	وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
	phoning U	تلفن تلفن زدن
	phone U	تلفن تلفن زدن
	phoned U	تلفن تلفن زدن
	phones U	تلفن تلفن زدن
	cable assembly U	مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
	calling dial U	صفحه شماره گیر تلفن صفحه نمره گیر تلفن
	telephone operation U	طرز کار تلفن کار تلفن
	cabling U	کابل
	cable	کابل
	cabled U	کابل
	cable head U	سر کابل
	own ship's course bus U	کابل او اس سی
	cable clip U	پل کابل
	cable assembly U	کابل
	Kabul U	کابل
	clippings U	مفصل کابل
	clipped U	مفصل کابل
	gas impregnated cable U	کابل گازی
	gas impregnated cable U	کابل گازدار
	tape cable U	کابل نواری
	telegraph cable buoy U	بویه کابل
	telegraph cable U	کابل تلگراف
	clip U	مفصل کابل
	multicore cable U	کابل افشان
	telecommunication cable U	کابل ارتباطی
	tag line U	کابل اتصالی
	multi conductor cable U	کابل افشان
	light weight cable U	کابل سبک
	cable shield U	لوله کابل
	stranded wire U	کابل تک لایی
	low capacitance cable U	کابل با فرفیت کم
	flat cable U	کابل تخت
	flat cable U	کابل پهن
	flexible cable U	کابل خم پذیر
	four core cable U	کابل چهاررشتهای
	low loss cable U	کابل با تلفات کم
	main cable U	کابل اصلی
	mains cable U	کابل شبکه
	gas cable U	کابل گازی
	gas filled cable U	کابل گاز
	measuring cable U	کابل سنجش
	microphone cable U	کابل میکروفن
	long distance cable U	کابل ارتباطی
	cord U	کابل واکسیل
	cords U	کابل واکسیل
	greenfield conductor U	کابل گرینفیلد
	ignition cable U	کابل احتراق
	single core cable U	کابل یک رشتهای
	ribbon cable U	کابل نواری
	coaxing U	کابل هم محور
	single core U	کابل یک رشتهای
	stranded conductor U	کابل تک لایی
	single conductor cable U	کابل تک لایی
	sheave U	ریل و کابل
	sheating of cable U	پوشش کابل
	sheathed cable U	کابل زرهی
	hoisting cable U	کابل بالاکش
	hook cable U	کابل قلاب
	coax U	کابل هم محور
	coaxed U	کابل هم محور
	intermediate type submarine cable U	کابل ساحلی
	quadoed cable U	کابل چهارسیمه
	extensions U	کابل خرطومی
	suspension cable U	کابل معلق
	suspension cable U	کابل اویزان
	supply cable U	کابل تغذیه
	subscriber's cable U	کابل اتصال
	subscriber's cable U	کابل مشترک
	starter cable U	کابل استارتر
	grid lead U	کابل شبکه
	single core cable U	کابل یک سیمه
	extension U	کابل خرطومی
	outgoing cable U	کابل خروجی
	clips U	مفصل کابل
	power cable U	کابل قدرت
	junction cable U	کابل اتصال
	coaxes U	کابل هم محور
	cable guard U	نگهدارنده کابل
	binding screw U	کلم کابل
	caoxial cable U	کابل کواکسیال
	welding lead U	کابل جوش
	connecting cable U	کابل رابط
	underground cable U	کابل زیرزمینی
	battery charging cable U	کابل باتری پر کن
	twin cable U	کابل دو قلویی
	cable accessory U	قطعات کابل
	trunk line cable U	کابل ارتباط
	trunk cable U	کابل ارتباطی
	trunk cable U	کابل ترانک
	coaxial cable U	کابل هم محور
	cablet U	کابل کوچک
	bowden control cable U	کابل کنترل
	cable grip U	چنگال کابل
	sockets U	کفش کابل
	cable distribution head U	مقسم سر کابل
	cable core U	سیم کابل
	cable connector U	دو شاخه کابل
	come along clamp U	بست کابل
	cable support U	بست کابل
	cable cleat U	بست کابل
	cable clamp U	بست کابل
	cable box U	اتاقک کابل
	cable block U	قسمت کابل
	cable block U	مجموعه کابل
	cable accessory U	وسایل کابل
	bunched cable U	کابل چندلایی
	cable way U	مسیر کابل
	three core cable U	کابل سه رشتهای
	connection cable U	کابل اتصال
	coaxial line U	کابل هم محور
	duplex wire U	کابل دو سیمه
	duplex cable U	کابل دو سیمه
	concentric cable U	کابل هم مرکز
	dead end eye U	قلاب کابل
	armored cable U	کابل مسلح
	anti induction cable U	کابل ضد القا
	control cable U	کابل کنترل
	anchor line cable U	کابل لنگر
	anchor cable U	کابل لنگر
	coaxial cable U	کابل هم مرکز
	lead U	کابل هادی
	wiring U	کابل کشی
	communication cable U	کابل ارتباطی
	leads U	کابل هادی
	b.x. conductor U	کابل ب ایکس
	cable joint U	مفصل اتصال کابل
	low frequency cable U	کابل فرکانس پایین
	cable jointing sleeve U	مفصل انشعاب کابل
	quadded cable U	کابل چهار سیمی
	non metallic waterproof wiring U	کابل با پوشش لاستیکی
	null modem cable U	کابل مودم خنثی
	phantomed cable U	کابل چهار سیمی
	oil filled cable U	کابل روغنی الکتریکی
	d.c. cable U	کابل جریان دائم
	lead covered cable U	کابل با غلاف سربی
	multiple conductor cable U	کابل چند رشتهای
	socket	[محل اتصال کابل]
	multi conductor cable U	کابل چند رشتهای
	cable way U	سیم یا کابل نقاله
	chandelle U	[کابل در شیار ستون ها]
	dial cable U	کابل صفحه مدرج
	fiber cored cable U	کابل با مغز فیبری
	multicore cable U	کابل چند رشتهای
	multiple cable U	کابل چند رشتهای
	non metallic sheathed cable U	کابل با پوشش غیرفلزی
	lighting cable U	کابل نور روشنایی
	four core cable U	کابل چهار سیمه
	sheathed cable U	کابل زره دار
	service cable U	کابل مصرف کننده
	elevator control cable U	کابل برق اسانسور
	insulated cable U	کابل عایق شده
	sheathed cable U	کابل غلاف دار
	high tension cable U	کابل فشار قوی
	high voltage cable U	کابل فشار قوی
	power supply cable U	کابل منبع قدرت
	optical U	استفاده از کابل نوری
	power supply cable U	کابل منبع تغذیه
	high frequency cable U	کابل فرکانس بالا
	power feed cable U	کابل برق رسانی
	communication cable U	کابل جریان ضعیف
	fibre optic cable U	کابل فیبر نوری
	power cable U	کابل جریان قوی
	power feed cable U	کابل تغذیه برق
	cores U	بخش هدایت مرکز یک کابل
	twisted pair cable U	کابل زوج بهم پیچیده
	dragline U	حفار با جام کابل دار
	cable duct U	لوله محافظ کابل برق
	trailing cable U	کابل برق روکش دار
	funiculars U	متکی برکشش طناب یا کابل
	funicular U	متکی برکشش طناب یا کابل
	strop U	ریل اتصال کابل چترنجات
	junction U	اتصال بین سیم ها و کابل ها
	tiers of cable U	سیم کابل حلقه شده
	clipped U	بست مخصوص کابل و سیم
	clips U	بست مخصوص کابل و سیم
	core U	بخش هدایت مرکز یک کابل
	trench U	شیار لوله قرارگیری کابل
	trenches U	شیار لوله قرارگیری کابل
	non metallic surface extension U	کابل خرطومی با پوشش غیرفلزی