Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cork borer
U
چوب پنبه سوراخ کن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
linter
U
ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
asbestos
U
پنبه نسوز پنبه کوهی
centre
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centered
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie
U
[پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
dilly bag
U
کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
to pink out leather
U
چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
perforation
U
عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
sight
U
سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
float stone
U
سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
fenestration
U
چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
sights
U
سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
cancellate
U
سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
pinker
U
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pink
U
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
thirl
U
سوراخ سوراخ کردن دریدن
gruyere cheese
U
پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
foraminate
U
ثقبه دار سوراخ سوراخ
pinkest
U
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
millepore
U
مرجان سوراخ سوراخ
cancellated
U
سوراخ سوراخ اسفنجی
cancellate
U
سوراخ سوراخ اسفنجی
cancellous
U
سوراخ سوراخ اسفنجی
swage block
U
قالب سوراخ سوراخ
riddle
U
سوراخ سوراخ کردن
grids
U
دریچه سوراخ سوراخ
grid
U
دریچه سوراخ سوراخ
riddles
U
سوراخ سوراخ کردن
breach
U
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breached
U
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches
U
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
cotton yarn
U
نخ پنبه
carder
U
پنبه زن
cotton
U
پنبه
collodion
U
پنبه
cottons
U
پنبه
asbestos
U
پنبه نسوز
stopper
U
چوب پنبه
stoppers
U
چوب پنبه
miuntain flax
U
سنگ پنبه
cash crops
U
پنبه وتنباکو
miuntain flax
U
پنبه کوهی
cotton plant
U
بوته پنبه
guncotton
U
باروت پنبه
nitro cotton
U
باروت پنبه
rock cork
U
پنبه کوهی
floers of zinc
U
پنبه روی
asbestos
U
پنبه کوهی
feeding cloth
U
پنبه رسان
oxide zine
U
پنبه روی
floss
U
پنبه ابریشمی
Egyptian cotton
U
پنبه مصری
earth flax
U
پنبه کوهی
cottonseed
U
پنبه دانه
abiston
U
پنبه کوهی
abiston
U
پنبه نسوز
cork
U
چوب پنبه
corks
U
چوب پنبه
cotton wool
U
پنبه لایی
cotton wool
U
لایی پنبه
To cut ones head with cotton .
<proverb>
U
با پنبه سر بریدن .
bravado
U
پهلوان پنبه
absorbent cotton
U
پنبه هیدروفیل
cotton waste
U
ضایعات پنبه
cotton seed
U
تخم پنبه
cotton seed
U
پنبه دانه
cotton plantation
U
پنبه کاری
cotton plantation
U
پنبه زار
cotton plant
U
درخت پنبه
boll
[cotton gin]
غوزه پنبه
paper tiger
U
پهلوان پنبه
bobber
U
چوب پنبه
paper tigers
U
پهلوان پنبه
asbestus
U
سنگ پنبه
asbestus
U
پنبه کوهی
asbestus
U
پنبه نسوز
asbeston
U
پنبه نسوز
cottonseed
U
تخم پنبه
lint
U
ضایعات پنبه
card
U
پنبه زنی
pyrocellulose
U
پنبه باروتی
bullied
U
پهلوان پنبه
cards
U
پنبه زنی
pyrocotton
U
پنبه باروتی
floats
U
چوب پنبه
phellem
U
چوب پنبه
floated
U
چوب پنبه
float
U
چوب پنبه
bully
U
پهلوان پنبه
pod
U
قوزه پنبه
bullying
U
پهلوان پنبه
pods
U
قوزه پنبه
bullies
U
پهلوان پنبه
cotton gin
U
ماشین پنبه پاک کن
ginning
U
پنبه پاک کنی
cotton-waste
U
آشغال و ضایعات پنبه
maco
U
پنبه درجه یک مصری
cotton cake
U
کنجاره پنبه دانه
asbestine
U
مانند پنبه نسوز
asbestos cement
U
سیمان پنبه کوهی
cottonseed oil
U
روغن پنبه دانه
comber
U
ماشین پنبه زنی
cork oak
U
درخت چوب پنبه کش
cotton-mills
U
کارخانه ریسندگی پنبه ای
corked
U
چوب پنبه دار
kapok
U
چوب پنبه سبک
pourpoint
U
لحاف پنبه دار
gin
U
پنبه را پاک کردن
gins
U
پنبه را پاک کردن
basic crops
U
پنبه تنباکو و برنج
asbestos cement
U
سیمان پنبه نسوز
batting
U
پنبه حلاجی شده
bunging
U
چوب پنبه بشکه
stoppers
U
باچوب پنبه بستن
loggerhead
U
نوعی افت پنبه
bunged
U
چوب پنبه بشکه
mountain cork
U
یکجور پنبه کوهی
bung
U
چوب پنبه بشکه
stopper
U
باچوب پنبه بستن
tampon
U
پنبه یا کهنه قاعدگی
tampons
U
پنبه یا کهنه قاعدگی
mallow
U
پنیرک پنبه ایرانی
bungs
U
چوب پنبه بشکه
quilting
U
پنبه دار پارچه لحافی
cotton grade
U
درجه پنبه بر اساس مرغوبیت
the cork went off with apop
U
چوب پنبه در رفته تپ صداکرد
bundle
U
بقچه کلاف پشم یا پنبه
subereous
U
از چوب پنبه گرفته شده
gins
U
ماشین پنبه پاک کنی
gin
U
ماشین پنبه پاک کنی
angola yarn
U
نوعی نخ مخلوط از پنبه و پشم
seed wool
U
پنبه خام یاپاک نکرده
phellogen
U
لایه چوب پنبه ساز
peasecod
U
جلونیم تنه پنبه دار
asbestos mica
U
عایق پنبه نسوز و میکا
absorption
U
میزان جذب آب توسط پنبه یا پشم
cloop
U
صدای کشیدن چوب پنبه ازشیشه
cellulose
U
الیاف سلولز
[در پنبه کنف و غیره]
pyroxilin
U
یکجور باروت پنبه که در الکل اب میشود
suberin
U
ماده مومی یا چرب چوپ پنبه
pourpoint
U
لباس لایه داریا پنبه دار
he undid what i had done
U
انچه من رشته بودم او پنبه کرد
cork
U
بافت چوب پنبه درخت بلوط
vegetable fiber
U
الیاف سلولزی
[مثل پنبه و کنف]
mildew
U
کپک و قارچ بر روی الیاف پنبه
corks
U
بافت چوب پنبه درخت بلوط
to bung
U
با چوب پنبه
[یا متوقف کننده]
بستن
to bung up
U
با چوب پنبه
[یا متوقف کننده]
بستن
To pay no heed . To be inattentive .
U
پنبه درگوش گذاشتن ( بی توجه بودن )
natural fiber
U
الیاف طبیعی
[مثل پشم، پنبه و ابریشم]
kapok
U
الیاف ابریشمی درخت پنبه یادرخت ابریشم
uncork
U
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncorked
U
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncorking
U
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
willows
U
درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی
waxing cork
U
چوب پنبه برای پولیش کردن اسکی
snowsuit
U
لباس پنبه دار وزمستانی مخصوص بچه
uncorks
U
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
willow
U
درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی
gossypol
U
رنگدانه سمی پنبه دانه O 03H 03C
swab
U
پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
peascod
U
غلاف نخود جلو نیم تنه پنبه دار
swabs
U
پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
Milco
U
میلکو
[مرغوب ترین فرش رومانی با چله پنبه ای]
cotton-wool yarn
U
نخ مخلوط از پشم و پنبه که در تار یا پود استفاده شود.
distaff
U
فرموک
[وسیله ای برای رسیدن پشم و پنبه به روش سنتی و دستی]
swob
U
چوبی که برسران پنبه یا اسفنج پیچیده برای پاک کردن بکاربرن
kamptulicon
U
یکجورفرش که ازقندران وچوب پنبه امیخته بهم درست میکنندو....است
drafting
U
[کشش کلاف های پشم یا پنبه بوسیله دست یا ماشین که آن را بصورت نوارهای باریک و نهایتا نخ در آورد.]
staple
U
[الیاف کوتاه مانند پنبه و پشم که طی مراحل نخ ریسی تبدیل به نخ مناسب جهت تار و پود فرش می گردند.]
steeve
U
خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
hank
U
طول مشخصی از نخ
[بطور مثال یک هنک یا کلاف الیاف پنبه معادل با هشتصد و چهل یارد یا هفتصد و پنجاه و شش متر می باشد.]
corkscrew rule
U
قاعده پیچ بطری بازکن قاعده چوب پنبه کش
willy
U
ماشین حلاجی پشم و پنبه حلاجی یا پاک کردن
broaching
U
سوراخ کن
broach
U
سوراخ کن
eyelets
U
سوراخ
orifice
U
سوراخ
broaches
U
سوراخ کن
leaked
U
سوراخ
orifices
U
سوراخ
broached
U
سوراخ کن
pecker
U
سوراخ کن
eyelet
U
سوراخ
meshes
U
سوراخ
punctures
U
سوراخ
broacher
U
سوراخ کن
waterhole
U
سوراخ
abroach
U
سوراخ
waterholes
U
سوراخ
alveolar
U
سوراخ سوراخ
awl
U
سوراخ کن
punctured
U
سوراخ
puncture
U
سوراخ
thirl
U
سوراخ
boring
U
سوراخ
mesh
U
سوراخ
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com