Perdic | چوب مخصوص انداختن گوی به سوراخ | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (14 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	putter U	چوب مخصوص انداختن گوی به سوراخ
	puttered U	چوب مخصوص انداختن گوی به سوراخ
	puttering U	چوب مخصوص انداختن گوی به سوراخ
	putters U	چوب مخصوص انداختن گوی به سوراخ

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	drops U	گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
	drop U	گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
	dropped U	گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
	dropping U	گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
	spits U	سوراخ کردن تف انداختن
	spit U	سوراخ کردن تف انداختن
	putt U	ضربه برای انداختن به سوراخ
	holed U	به سوراخ انداختن گوی گلف
	holes U	به سوراخ انداختن گوی گلف
	hole U	به سوراخ انداختن گوی گلف
	putted U	ضربه برای انداختن به سوراخ
	holing U	به سوراخ انداختن گوی گلف
	putts U	ضربه برای انداختن به سوراخ
	hole out U	انداختن گوی گلف به سوراخ
	hawse hole U	سوراخ دماغه کشتی مخصوص عبور طناب
	jackhammer U	مته دستی مخصوص سوراخ کردن سنگ
	holeable U	گوی اسان برای به سوراخ انداختن
	deuce U	انداختن گوی گلف به سوراخ با دو ضربه دیوس
	palettes U	لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
	palette U	لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
	tap in U	والیبالی زدن توپ بسکتبال انداختن گوی گلف با ضربه ارام به سوراخ
	centred U	سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
	center U	سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
	centre U	سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
	centers U	سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
	centered U	سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
	clair-voie U	[پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
	to pink out leather U	چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
	dilly bag U	کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
	fenestration U	چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
	sight U	سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
	sights U	سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
	perforation U	عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
	float stone U	سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
	cancellate U	سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
	lutes U	گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
	lute U	گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
	writes U	وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
	write U	وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
	fog oil U	روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
	pink U	سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
	pinker U	سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
	foraminate U	ثقبه دار سوراخ سوراخ
	thirl U	سوراخ سوراخ کردن دریدن
	pinkest U	سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
	gruyere cheese U	پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
	typefaces U	مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
	typeface U	مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
	graphics U	کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
	bring down U	به زمین انداختن حریف انداختن شکار
	registers U	که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
	registering U	که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
	register U	که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
	riddle U	سوراخ سوراخ کردن
	riddles U	سوراخ سوراخ کردن
	grids U	دریچه سوراخ سوراخ
	grid U	دریچه سوراخ سوراخ
	cancellous U	سوراخ سوراخ اسفنجی
	cancellate U	سوراخ سوراخ اسفنجی
	cancellated U	سوراخ سوراخ اسفنجی
	swage block U	قالب سوراخ سوراخ
	millepore U	مرجان سوراخ سوراخ
	deletes U	کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
	deleted U	کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
	deleting U	کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
	delete U	کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
	breaches U	سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
	breach U	سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
	breached U	سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
	horrified U	بهراس انداختن به بیم انداختن
	jeopard U	بخطر انداختن بمخاطره انداختن
	horrifying U	بهراس انداختن به بیم انداختن
	horrify U	بهراس انداختن به بیم انداختن
	horrifies U	بهراس انداختن به بیم انداختن
	steer roping U	کمند انداختن به گاو ونگهداشتن ناگهانی اسب برای انداختن گاو بزمین
	embedded code U	کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
	dispersal airfield U	فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
	let down U	پایین انداختن انداختن
	billiard point U	در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
	alveolar U	سوراخ سوراخ
	perforation U	سوراخ
	drill hole U	سوراخ
	borehole U	سوراخ
	overtures U	سوراخ
	overture U	سوراخ
	holed U	سوراخ
	laces U	پر از سوراخ
	lace U	پر از سوراخ
	holing U	سوراخ
	boreholes U	سوراخ
	holes U	سوراخ
	punctures U	سوراخ
	broacher U	سوراخ کن
	puncturing U	سوراخ
	thirl U	سوراخ
	columbarium U	سوراخ
	slotting U	سوراخ
	slots U	سوراخ
	slot U	سوراخ
	opening U	سوراخ
	waterhole U	سوراخ
	openings U	سوراخ
	punches U	سوراخ کن
	cribriform U	سوراخ سوراخ
	outage U	سوراخ
	outages U	سوراخ
	awl U	سوراخ کن
	hole U	سوراخ
	abroach U	سوراخ
	punch U	سوراخ کن
	taphole U	سوراخ
	punched U	سوراخ کن
	punctured U	سوراخ
	waterholes U	سوراخ
	tap U	سوراخ
	piercer U	سوراخ کن
	pitting U	سوراخ سوراخ
	mesh U	سوراخ
	spy hole U	سوراخ
	pumiceous U	سوراخ سوراخ
	peep hole U	سوراخ
	finger hole U	سوراخ
	mure U	سوراخ
	pecker U	سوراخ کن
	pigenhole U	سوراخ
	pertusion U	سوراخ
	orifices U	سوراخ
	perforator U	سوراخ کن
	pinking U	سوراخ
	orifice U	سوراخ
	boring U	سوراخ
	broaching U	سوراخ کن
	broaches U	سوراخ کن
	broached U	سوراخ کن
	foraminiferous U	سوراخ سوراخ
	edge perforated U	لب سوراخ
	broach U	سوراخ کن
	meshing U	سوراخ
	eyelets U	سوراخ
	imperforate U	بی سوراخ
	leaked U	سوراخ
	leaks U	سوراخ
	meshes U	سوراخ
	leak U	سوراخ
	foramen U	سوراخ
	punctulate U	سوراخ سوراخ
	fenestra U	سوراخ
	puncture U	سوراخ
	tapped U	سوراخ
	eyelet U	سوراخ
	tapping U	سوراخ
	loop U	سوراخ
	looped U	سوراخ
	loops U	سوراخ
	foraminated U	سوراخ سوراخ
	aerospace projection operations U	عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
	to set abroach U	سوراخ کردن
	canaliculus U	سوراخ باریک
	pierces U	سوراخ کردن
	foraminate U	سوراخ دار
	punches U	سوراخ کردن
	punched hole U	سوراخ منگنه
	puncher U	سوراخ کننده
	bunghole U	سوراخ مقعد
	formed hole U	سوراخ نیمرخ
	to pick a hole in U	سوراخ کردن
	to pick a hole in U	سوراخ کندن در
	spat U	سوراخ کرد
	punched U	سوراخ کردن
	gonopore U	سوراخ تناسلی
	foraminated U	سوراخ دار
	pore fungus U	اغاریقون پر سوراخ
	manhole U	سوراخ ادم رو
	pory U	پر سوراخ پر منفذ
	to poke a hole in any thing U	سوراخ کردن
	punch U	سوراخ کردن
	of proof U	سوراخ نشدنی
	portholes U	سوراخ برج
	millepore U	هزار سوراخ
	hole circle U	گردی سوراخ
	hub bore U	سوراخ توپی
	lancinating U	سوراخ کننده
	scuttle U	سوراخ کردن
	tuyere U	سوراخ هوا
	imperforable U	سوراخ نشدنی
	scuttled U	سوراخ کردن
	scuttles U	سوراخ کردن
	impierceable U	سوراخ نشدنی
	scuttling U	سوراخ کردن
	index hole U	سوراخ شاخص
	porthole U	سوراخ برج
	steek U	سوراخ کردن
	manholes U	سوراخ ادم رو
	bottom hole U	سوراخ اصلی
	blind hole U	سوراخ مسدود
	blind hole U	سوراخ کور
	perforative U	سوراخ کننده
	basic hole U	سوراخ مقدماتی
	penetrable U	سوراخ شدنی
	auger U	زمین سوراخ کن