Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
stick
U
چوب بازی هاکی
shinney
U
چوب بازی هاکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
shinney
U
بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
shinny
U
بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
shinny
U
نوعی بازی هاکی غیررسمی در صحرا و بیابان
speed a way
U
نوعی بازی شبیه هاکی
Other Matches
banana blade
U
چوب هاکی
sextet
U
تیم هاکی
sextets
U
تیم هاکی
ice hockey
U
هاکی روی یخ
skated
U
هاکی روی یخ
six
U
تیم هاکی
skates
U
هاکی روی یخ
iceman
U
هاکی باز
hockey
U
هاکی روی یخ
field hockey
U
زمین هاکی
skate
U
هاکی روی یخ
blue line
U
خط دفاعی هاکی
sixes
U
تیم هاکی
stanzas
U
بخشی ازبازی هاکی
bandi
U
نوعی هاکی روی یخ
stanza
U
بخشی ازبازی هاکی
field hokey
U
هاکی روی چمن
hurler
U
بازیگر هاکی ایرلندی
stickboy
U
متصدی نگهداری چوبهای هاکی
avco cup
U
جام جهانی انجمن هاکی
endboards
U
دیوارههای اخر زمین هاکی
floor hockey
U
هاکی روی یخ کودکان بدون اسکیت
eleven
U
تیم 11 نفره هاکی روی چمن
fielding
U
متوقف کردن و کنترل گوی هاکی
elevens
U
تیم 11 نفره هاکی روی چمن
stickhandler
U
شخص ماهر در استفاده ازچوب هاکی
spearing
U
ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
hurling
U
نوعی هاکی یا لاکراس بین دوتیم 51 نفره
stickside
U
سمتی از بدن دروازه بان باچوب هاکی
spear
U
ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
speared
U
ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
spears
U
ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
street hockey
U
نوعی هاکی در زمین یا کوچه بدون کفش اسکیت
harlequinade
U
بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame
U
مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
gamesmanship
U
مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
cutthroat
U
بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
misplay
U
بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
game
U
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
end zone
U
منطقه اخر زمین هاکی از خط ابی تادیوار پشت دروازه
fire fight
U
ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
to make a trick
U
با کارت شعبده بازی کردن
[ورق بازی]
kiss in the ring
U
بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
dib
U
ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
broomball
U
نوعی هاکی روی یخ بدون کفش اسکیت با جارو و توپ فوتبال
inning
U
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
charlatanic
U
امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
crampet game
U
بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
harlepuinade
U
نمایش لال بازی ودلقک بازی
assist
U
بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
assisted
U
بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
slap shot
U
ضربه محکم که تیغه چوب هاکی پشت گوی به زمین می خورد و ان را بلند میکند
assists
U
بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
assisting
U
بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
Bureaucracy . Red tape .
U
کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
face
U
قسمت جلو شی ء رویه راکت قسمتی از چوب هاکی که با گوی تماس داردشیب صاف جلو موج
faces
U
قسمت جلو شی ء رویه راکت قسمتی از چوب هاکی که با گوی تماس داردشیب صاف جلو موج
batting order
U
ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
round robin (tournament or contest)
<idiom>
U
بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
billiard point
U
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
blade
U
سطح ضربتی چوب هاکی سطح ضربتی چوب گلف تیغه کف کفش اسکیت
butts
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
set the score
U
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the game
U
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
lie
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
plays
U
بازی
partie
U
بازی
falconine
U
بازی
hopscotch
U
بازی لی لی
plain dealing
U
بازی
solitaire
U
تک بازی
openness
U
بازی
game
U
بازی
gaming
U
بازی
patulousness
U
بازی
dibasic
U
دو بازی
solitaires
U
تک بازی
grey hound
U
سگ بازی
watermanship
U
اب بازی
play
U
بازی
played
U
بازی
action
U
بازی
basic
U
بازی
basics
U
بازی
clearance
U
بازی
actions
U
بازی
home
U
بازی
playing
U
بازی
sportiveŠetc
U
بازی کن
slackness
U
بازی
fun
U
بازی
homes
U
بازی
Frisbee
U
بازی با فریزبی
half back
U
میان بازی کن
half time
U
نیمه بازی
legerdemain
U
حقه بازی
malversation
U
دغل بازی
child's play
U
بچه بازی
lusory
U
بازی کن خنده کن
let us play
U
بازی کنیم
miscast
U
بد بازی کردن
football game
U
بازی فوتبال
child's play
U
بازی کودکان
toy
U
بازی کردن
footballer
U
فوتبال بازی کن
gamesomeness
U
بازی گوشی
wordplay
U
بازی با لغات
game theory
U
تئوری بازی
game theory
U
نظریه بازی
game plan
U
استراتژی بازی
box score
U
حساب بازی
game cycle
U
دوره بازی
mountebankery
U
زبان بازی
game ball
U
توپ بازی
free handedness
U
دست بازی
play-acts
U
تو بازی رفتن
middle game
U
وسط بازی
game of chance
U
بازی قمار
footballers
U
فوتبال بازی کن
play-acts
U
بازی کردن
misplay
U
بازی اشتباه
toys
U
بازی کردن
toys
U
اسباب بازی
grandstand play
U
بازی مهیج
toy
U
اسباب بازی
free play
U
بازی ازاد
rink
U
میدان یخ بازی
indirection
U
دغل بازی
gimmickry
U
حقه بازی
paraphrasing
U
بازی با الفاظ
party politics
U
حزب بازی
paraphrases
U
بازی با الفاظ
hopscotch
U
بازی اکرودوکر
paraphrased
U
بازی با الفاظ
paraphrase
U
بازی با الفاظ
play-act
U
بازی کردن
ingenuousness
U
راست بازی
footballs
U
بازی فوتبال
holdouts
U
خودداری از بازی
rinks
U
میدان یخ بازی
holdout
U
خودداری از بازی
rinks
U
یخ بازی کردن
jiggery-pokery
U
حقه بازی
inning
U
یک دوره بازی
football
U
بازی فوتبال
job stick
U
دسته بازی
jugglery
U
شعبده بازی
rink
U
یخ بازی کردن
hocus pocus
U
ورودحقه بازی
hocus pocus
U
حقه بازی
play-acting
U
بازی کردن
twiddling
U
بازی کردن
basic dye
U
رنگینه بازی
Frisbees
U
بازی با فریزبی
hanky panky
U
روباه بازی
hanky panky
U
حقه بازی
halt back
U
میان بازی کن
twiddles
U
بازی کردن
hard game
U
بازی دشوار
play-act
U
تو بازی رفتن
headwork
U
با سر بازی کردن
headhunting
U
خشونت در بازی
knuckle bone
U
قاب بازی
play-acted
U
بازی کردن
twiddle
U
بازی کردن
play-acted
U
تو بازی رفتن
twiddled
U
بازی کردن
play-acting
U
تو بازی رفتن
charlatanism
U
زبان بازی
hustled
U
بازی هشیارانه
hustles
U
بازی هشیارانه
hustling
U
بازی هشیارانه
cage
U
بازی بسکتبال
cages
U
بازی بسکتبال
bosh
U
حقه بازی
bonefire
U
اتش بازی
rugby
U
بازی رگبی
factionalism
U
فرقه بازی
billiard
U
بازی بیلیارد
hustle
U
بازی هشیارانه
cogs
U
حقه بازی
cog
U
حقه بازی
charlatanism
U
چاچول بازی
golfing
U
بازی گلف
trick
U
شعبده بازی
centre game
U
بازی مرکزی
tricking
U
شعبده بازی
cats cradle
U
نخ بازی سرانگشت
sporting
U
بازی دوست
buggery
U
بچه بازی
handouts
U
نوبت بازی
polo
U
چوگان بازی
power game
U
بازی قدرتی
power games
U
بازی قدرتی
stanza
U
بخشی از بازی
actuble
U
بازی کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com