English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
breast U چوب افقی پایین دار [قالی]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
Other Matches
levelled U تراز سطح افقی افقی کردن
planing U افقی سطح افق افقی کردن
planes U افقی سطح افق افقی کردن
planed U افقی سطح افق افقی کردن
plane U افقی سطح افق افقی کردن
levels U تراز سطح افقی افقی کردن
leveled U تراز سطح افقی افقی کردن
level U تراز سطح افقی افقی کردن
sliding wedge U گاوه افقی یاکولاس افقی
depresses U پایین دادن لوله پایین اوردن
depress U پایین دادن لوله پایین اوردن
downhaul U پایین کشیدن رشته پایین کشنده
down U سوی پایین بطرف پایین
vertically U از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
laterad U افقی
horizontal U افقی
lateral U افقی
horizontal wedge U کولاس افقی
horizontal wedge U گاوه افقی
straight U افقی بطورسرراست
horizontal hook U قلاب افقی
straightest U افقی بطورسرراست
horizontal taping U مساحی افقی
straighter U افقی بطورسرراست
brise-soleil U کرکره افقی
horizontal U سطح افقی
brise-soleil U پرده افقی
transom U الت افقی
horizontal section U برش افقی
horizontal scrolling U حرکت افقی
horizontal disparity U ناهمخوانی افقی
horizontal crossbar U میله افقی
horizontal combination U ترکیب افقی
horizontal candlepower U شمع افقی
horizontal boring U سوراخکاری افقی
cross beam U تیر افقی
cross head U تیر افقی
cross hatch U هاشور افقی
cross level U افقی کردن
crosscut saw U اره افقی بر
horizontal growth U رشد افقی
trunnion U مفصل افقی
horizontal integration U ادغام افقی
horizontal pump U پمپ افقی
horizontal polarization U قطبش افقی
transverse plane U صفحه افقی
horizontal plane U صفحه افقی
horizontal mobility U تحرک افقی
horizontal loading U کولاس افقی
trunnion U پاشنه افقی
horizontal integration U انضمام افقی
horizontal integration U تمرکز افقی
transom U وادار افقی
abscissa U محور افقی
abscissa U بعد افقی
yardarm U بازوی افقی
plain coordinates U مختصات افقی
putlog or lock U تیر افقی
ordinate U حور افقی
jack arch U طاق افقی
landscape orientation U تمایل افقی
horizontally U بطور افقی
horizontal cornice U رخ بام افقی
cross-beam U تیر افقی
tiers U ردیف افقی
rhumb U دایره افقی
tier U ردیف افقی
bars U میله افقی در پرش
grand piano U پیانوی بزرگ و افقی
horizontal loading U بارگیری افقی کشتیها
x axis U بردار افقی گراف
grand pianos U پیانوی بزرگ و افقی
surged U حرکات افقی اب دریا
horizontal labor mobility U تحرک افقی کارگر
surges U حرکات افقی اب دریا
roof tree U کش دیرک افقی چادر
horizontal arch element U حلقه افقی قوس
spar U ستون افقی [کشتی]
cross level U حباب تراز افقی
boom U ستون افقی [کشتی]
cross grinder U شاه تیر افقی
ridge pole U کش دیرک افقی چادر
transom U الت افقی کمرکش
transverse abduction U دور کردن افقی
transverse adduction U نزدیک کردن افقی
horizon system of coordinates U دستگاه مختصات افقی
horizontal social mobility U تحرک افقی اجتماعی
lateral U واقع درخط افقی
bar U میله افقی در پرش
crossbar U تیرک افقی دروازه
laterad U واقع درخط افقی
elevator U مکان افقی متحرک
crossbars U تیرک افقی دروازه
horizontal loom U دار افقی [قالی]
vertical loom U دار افقی [قالی]
horizontal stabilizer U مکان افقی ثابت
dragon-tie U تیر افقی گوشه ها
breastsummer U تیر افقی سردر
horizontal synchronizing U همزمان ساز افقی
lateralrelationship U نسبت در خط افقی از پهلو
elevators U مکان افقی متحرک
common roof U تیرچه افقی خرپا
X coordinate U مختصات بردار افقی
surge U حرکات افقی اب دریا
mean horizontal candlepower U شمع افقی متوسط
x plates U صفحات انحراف افقی
horizontal phase control U تنظیم فاز افقی
horizontal shearing stress U تنش برش افقی
advection U جابجایی افقی هوا
crossbar U چوب افقی بالای مانع
western roll U غلطیدن افقی از روی میله
yards U بازوی افقی دکل ناو
adjustment for horizontal-circle image تنظیم افقی مرکز تصویر
crossbars U چوب افقی بالای مانع
axis U برای مختصات افقی در گراف
crosspiece U قسمت افقی وعرضی هر چیزی
yard U بازوی افقی دکل ناو
chitary jireugi U ضربه مشت موازی یا افقی
x axis U محور افقی مختصات یا محورطولها
windowsill U قسمت افقی لبه پنجره
ledgers U تیر افقی جلو چوبست
wale U تیر افقی انتخاب کردن
scan U یکی ازخط وط افقی فسفری
scanned U یکی ازخط وط افقی فسفری
booming U تیر افقی وصل به بادبان
scans U یکی ازخط وط افقی فسفری
booms U تیر افقی وصل به بادبان
boomed U تیر افقی وصل به بادبان
boom U تیر افقی وصل به بادبان
ledger U تیر افقی جلو چوبست
transit compass U الت سنجش گوشههای افقی
horizontal loading U پر کردن مهمات به طور افقی
bars U چوب افقی بالای مانع
bar U چوب افقی بالای مانع
foward speed U همنه سرعت در صفحه افقی
horizontal event numbering U شماره گذاری افقی وقایع
racing dive U شیرجه افقی دراغاز مسابقه
sliding wedge U تیغه متحرک کولاس گاوهای افقی
rowed U مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
mid span U مرکزفاصله افقی بین دو پایه متوالی پل
x amplifier U تقویت کننده با سیستم انحراف افقی
x axis U محور افقی روی یک صفحه مختصاتی
warp beam U چوب افقی بالای دار [قالی]
chimney-mantle U [قسمت افقی پیش بخاری تزئینی]
horizontal tab U حرکت مکان نما به صورت افقی
bail U چوب کوتاه افقی روی پایه
lateral U افقی راهرو زیرزمینی موازی جبهه
rows U مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
validity U بررسی و افقی بودن داده یا نتیجه
twisting U دوران حول محور افقی پیچش
twists U دوران حول محور افقی پیچش
twist U دوران حول محور افقی پیچش
row U مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
trabeation U ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
trabeated U ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
horizontal drilling and milling machine U دستگاه مته کاری و فرزکاری افقی
adjustable stabilizer U تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
orientation U جهت صفحه یا به صورت لبه افقی یا عمودی
planche U وضع افقی بدن ژیمناست روی دستها
advection U حرکت افقی تودهای ازهوا دراثرتغییردرجهء حرارت
raster scan graphics U نمایش بصری صفحه تصویربا خطوط افقی
outhaul U طناب وصل کننده بادبان به تیر افقی
side cast U پرتاب نخ ماهیگیری بحالت قوس تقریبا" افقی
bowled U باختن توپزن در نتیجه انداختن میله افقی
high tailed aircraft U هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
treadmill U چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
purlin U قسمت افقی روی شاه تیر یاستونها
purline U قسمت افقی روی شاه تیر یا ستونها
treadmills U چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
potter wheel U صفحه افقی گردنده که کوزه گر گل بران قالب میکند
jetstream U باد تقریبا افقی با سرعت بیش از 08 کیلومتر بر ساعت
spreader U میله افقی که بادبان را از دکل جدا نگاه می دارد
dish rag U حالت افقی بدن ژیمناست درامتداد چوب موازنه
panning U حرکت افقی داده گرافیکی درعرض یک صفحه نمایش
femur U [نمای صاف افقی که میان آن حجاری شده باشد.]
blade flapping U حرکت تیغههای گردنده هلیکوپتر حول لولای افقی
two-dimensional U آرایهای که عناصر افقی و عمودی محل دهی میکند
scans U حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
scanned U حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
scan U حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
planimetric U نقشهای که فقط فواصل افقی نقاط رانشان میدهد
ledger board U تخته افقی روی نرده پلکان یانرده ایوان
tip U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
theodolites U دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
rung U [تکه ای افقی که باعث قویتر شدن ساختار سندلی میشود]
tipping U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
theodolite U دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
horizontal control U کنترل افقی در نقشه برداری اندازه گیری بر دو سمت نقشهای
landscaped U جهت یابی صفحه یا کاغذ که لبه بلندتر آن افقی است
landscaping U جهت یابی صفحه یا کاغذ که لبه بلندتر آن افقی است
topping lift U طناب وصل به دکل برای نگهداری تیر اصلی افقی
long-and-short work [بنایی با استفاده از بلوک های افقی و عمودی بلند و کوتاه]
landscape U جهت یابی صفحه یا کاغذ که لبه بلندتر آن افقی است
landscapes U جهت یابی صفحه یا کاغذ که لبه بلندتر آن افقی است
variations U زاویه افقی بین امتدادمغناطیسی محل و نصف النهارهای جغرافیایی
variation U زاویه افقی بین امتدادمغناطیسی محل و نصف النهارهای جغرافیایی
lengths U تعداد بیتهایی که به صورت افقی روی یک خط صفحه نمایش قرار می گیرند.
length U تعداد بیتهایی که به صورت افقی روی یک خط صفحه نمایش قرار می گیرند.
keystone distortion U تغییر شکل تصویر که خط وط عمودی در لبههای افقی صفحه نمایش خم می شوند
oblique weir U در تصویر افقی سرریزی استکه تاج ان نسبت به جریان اب مایل باشد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com