Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
half cloverload junction
U
چهارراه نیمه شبدری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cloverleaf
U
چهارسوی شبدری چهار راه برگ شبدری
overlap
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlaps
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlapped
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
shamrocks
U
رنگ سبز شبدری
shamrock
U
رنگ سبز شبدری
cloverleaf
U
چهار راه شبدری
seahorse
U
رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
seahorses
U
رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
interlap
U
چگونگی چند چیز که نیمه نیمه روی هم قرار میگیرند
pmos
U
ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
cmos
U
روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
semipublic
U
نیمه عمومی نیمه دولتی
splicing
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splices
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
semilustrous
U
نیمه درخشان نیمه مجلل
imbricate
U
نیمه نیمه روی هم گذاشتن
spliced
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splice
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
road junction
U
چهارراه
junction
U
چهارراه
junctions
U
چهارراه
intersections
U
چهارراه
cross way=cross road
U
چهارراه
street crossing
U
چهارراه
cross road
U
چهارراه
intersection
U
چهارراه
net lock
U
قفل چهارراه
trumpet junction
U
چهارراه شیپوری
roundabouts
U
چهارراه فلکهای
roundabout
U
چهارراه فلکهای
trumpet interchange
U
چهارراه شیپوری
staggered junction
U
چهارراه سر نیزهای چهارراه نیزهای
plots
U
سنگ وسط چهارراه
plot
U
نشانه میان چهارراه
plot
U
سنگ وسط چهارراه
plots
U
نشانه میان چهارراه
junction
U
محل الحاق چهارراه
plotted
U
نشانه میان چهارراه
junctions
U
محل الحاق چهارراه
Go to the second crossroad.
به دومین چهارراه بروید.
Go to the first crossroad.
به اولین چهارراه بروید.
scissor junction
U
چهارراه کج همبر اریب
multilevel junction
U
چهارراه چند طبقه
net lock
U
سیم بند چهارراه
plotted
U
سنگ وسط چهارراه
cross road
U
محل تقاطع دو جاده چهارراه
junction
U
پیوندگاه
[جای انشعاب چهارراه ]
semi naufragium
U
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
cross roads
U
تقاطع با زاویه قایم چهارراه راست
flyover junction
U
تقاطع دو راه ناهمکف چهارراه دو تراز
half life
U
نیمه عمر تشعشعی موادرادیواکتیو نیمه عمر
beneficial occupancy
U
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
from mid may to mid june
U
از نیمه ماه تا نیمه ماه جون
semifinal
U
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
semis
U
نیمه
part way
U
نیمه
moiety
U
نیمه
half deck
U
نیمه پل
stiffish
U
نیمه شق
semi
U
نیمه
midnight
U
نیمه شب
division line
U
خط نیمه
in noon of night
U
در نیمه شب
mid-
U
نیمه
mid
U
نیمه
semiarboreal
U
نیمه درختی
semiarid
U
نیمه خشک
semimobile
U
نیمه متحرک
semilate
U
نیمه دیررس
semiliquid
U
نیمه مایع
semilog
U
نیمه لگاریتمی
semi literate
U
نیمه نویسا
semi trailer
U
نیمه یدک
left heart
U
نیمه چپ قلب
semilustrous
U
نیمه درخشنده
semiaquatic
U
نیمه ابزی
semilogarithmic
U
نیمه لگاریتمی
semipermanent
U
نیمه جاودان
semiopaque
U
نیمه شفاف
partially hearing
U
نیمه شنوا
half time
U
نیمه بازی
half mast high
U
نیمه افراشته
half loaded
U
سلاح نیمه پر
semiprivate
U
نیمه خصوصی
half faced
U
نیمه کاره
semipermeable
U
نیمه تراوا
semi conductor
U
نیمه هادی
half tracked
U
نیمه شنی
semiopaque
U
نیمه کدر
semiparasitic
U
نیمه انگلی
semiautomatic
U
نیمه خودکار
semicinductor
U
نیمه هادی
halvers
U
نیمه مشترک
half way
U
نیمه راه
semicinductor
U
نیمه رسانا
semicivilized
U
نیمه متمدن
semipro
U
نیمه حرفهای
semi skilled
U
نیمه ماهر
semiconscious
U
نیمه هوشیار
semidome
U
نیمه گنبد
semidomesticated
U
نیمه اهلی
semierect
U
نیمه ایستاده
semierect
U
نیمه قائم
semiactive
U
نیمه فعال
semifinal
U
نیمه نهایی
quasi public
U
نیمه عمومی
nocturn
U
عبادت نیمه شب
semidivine
U
نیمه خدا
quasi public
U
نیمه دولتی
quasi private
U
نیمه خصوصی
semiconscious
U
نیمه اگاه
semiconscious
U
نیمه بیهوش
semicrystalline
U
نیمه متبلور
semicrystalline
U
نیمه بلورین
semidetached
U
نیمه مجزا
partially sighted
U
نیمه بینا
semidivine
U
نیمه الهی
partial fixing
U
نیمه گیرداری
semi independent
U
نیمه مستقل
quasi commercial
U
نیمه بازرگانی
semiofficial
U
نیمه رسمی
midyear
U
نیمه سال
midwatch
U
پاس نیمه شب
semigloss
U
نیمه درخشان
semigloss
U
نیمه شفاف
semihard
U
نیمه سخت
megrim
U
درد نیمه سر
semi official
U
نیمه رسمی
semi mechanization
U
نیمه مکانیزه
semiformal
U
نیمه رسمی
preconscious
U
نیمه هشیار
quasi concave
U
نیمه مقعر
quasi convex
U
نیمه محدب
semifixed
U
نیمه ثابت
semicolonialism
U
نیمه مستعمراتی
semicolonial
U
نیمه مستعمره
semicolonial
U
نیمه ازاد
second half
U
نیمه دوم
semifluid
U
نیمه ابکی
middle watch
U
نگهبانی نیمه شب
semihard
U
نیمه محکم
subovate
U
نیمه بیضی
semi-conscious
U
در حال نیمه غش
midsummer
U
نیمه تابستان
semi-final
U
نیمه نهایی
semi-precious
U
نیمه بهادار
semi-precious
U
نیمه گرانبها
sub-tropical
U
نیمه حاره
inchoate
U
نیمه تمام
underemployed
U
نیمه کار
semi-conscious
U
نیمه بیهوش
semi-conscious
U
نیمه هشیار
subsaline
U
نیمه شور
half-timbered
U
نیمه چوبی
half-mast
U
نیمه افراشتن
half-mast
U
نیمه افراشتگی
parboils
U
نیمه پختن
parboiling
U
نیمه پختن
parboiled
U
نیمه پختن
parboil
U
نیمه پختن
partial
U
نیمه کامل
subconsciously
U
نیمه اگاه
aileron
U
نیمه لچکی
dwarf wall
U
دیوار نیمه
half-bat
U
آجر نیمه
part-time
U
نیمه وقت
part time
U
نیمه وقت
half-time
U
نیمه نخست
first half
U
نیمه نخست
translucent
U
نیمه شفاف
draft
U
نیمه نهایی
drafted
U
نیمه نهایی
subconsciously
U
نیمه هشیار
subconscious
U
نیمه اگاه
subconscious
U
نیمه هشیار
aileron
U
نیمه سنتوری
drafts
U
نیمه نهایی
half-column
U
نیمه ستون
semi
U
نیمه تاحدی
semisolid
U
نیمه جامد
semipublic
U
نیمه همگانی
solid state
U
نیمه هادی
before mid night
U
قبل از نیمه شب
foreconscious
U
نیمه هشیاری
semireligious
U
نیمه مذهبی
semirigid
U
نیمه سخت
semiskilled
U
نیمه ماهر
semivitrified
U
نیمه شیشهای
semitropic
U
نیمه گرمسیری
semitransparent
U
نیمه شفاف
brow ague
U
درد نیمه سر
semitranslucent
U
نیمه شفاف
semiterrestrial
U
نیمه خاکی
demigod
U
نیمه خدا
semisynthetic
U
نیمه ترکیبی
semisynthetic
U
نیمه مصنوعی
backcourt
U
نیمه دفاعی
halfway
U
نیمه راه
semi finals
U
نیمه نهایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com