Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 134 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
it follows that.....
U
چنین برمی اید که ....
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
methought
U
چنین بنظرم میرسد چنین می نماید
wellŠsuppose it is so
U
خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
I can manage that.
<idiom>
U
من از پس این کار برمی آیم.
function subprogram
U
ریزبرنامهای که مقدارمنفردی را برمی گرداند
I can manage that.
<idiom>
U
خودم از پسش برمی آیم.
it piques curiosity
U
حس کنجکاوی شخص را برمی انگیزد
mercury delay line
U
تولید می شد و به عنوان ورودی برمی گشت
I shall be back this day month .
U
درست یک ماه دیگه برمی گردم
I can manage, thank you.
U
خودم از پسش برمی آیم، متشکرم.
such
U
یک چنین
such
U
چنین
thus
U
چنین
likewise
U
چنین
i express my regret for it
U
که چنین شد
so
U
چنین
sic
U
چنین
like this
U
چنین
it happened thaf
U
چنین
delays
U
دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد
delaying
U
دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد
pickup message
U
پیامی که هواپیما با کابل اززمین برمی دارد
delay
U
دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد
register
U
ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
registering
U
ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
registers
U
ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
i imagine he is my friend
U
چنین می پندارم
beit so
U
چنین باشد
methinks
U
چنین مینماید
amen
U
چنین باد
such and such
U
چنین و چنان
i was given to understand
U
چنین فهمیدم
there is a rumour that
U
چنین میگویند که
who said so?
U
که چنین حرفی زد
be it so
U
چنین باد
beit so
U
چنین باد
exactly
U
چنین است
the report goes
U
چنین گویند
be it so
U
چنین باشد
so said darius
U
چنین گفت ....
secus
U
نه این چنین
out and in
U
گویی که با پیچش بطرف شیارمی رود و برمی گردد
methinks
U
بنظرم چنین میرسد
in that case
U
حال که چنین است
that is not the case
U
مطلب چنین نیست
what
[some]
people would call
[may call]
<adj.>
U
که چنین نامیده شده
so-called
U
که چنین نامیده شده
semble
U
چنین به نظر می رسد
perhaps so
U
شاید چنین باشد
meseems
U
چنین بنظرم میرسد
is it not
U
ایا چنین نیست
so called
U
که چنین نامیده شده
it look as if
U
چنین مینماید که گویی
Fate had so decreed . I t was so destined .
U
قسمت چنین بود
i express my regret for it
U
پوزش میخواهم که چنین شد
de scrambler
U
وسیلهای که یک پیام نامناسب را به حالت اصلی و مط لوب برمی گرداند
But fate decreed otherwise.
U
اما قسمت چنین بود .
is that so?
U
ایا وا قعا چنین است
ex-directory
U
شخصی که چنین شمارهای را دارد
so to speak
U
اگربتوان چنین چیزی گفت
Never! Not at all !! By no means !There is no such thing at all . Nothing of the sort. Nothing doing.
U
ابدا"چنین چیزی نیست
so and so
U
اینکار وانکار چنین وچنان
i had never seen such a book
U
من هرگز چنین کتابی ندیده ام
so-and-so
U
اینکار وانکار چنین وچنان
scilicet
U
از این چنین استنباط میشود.....
it promisews to be easy
U
چنین مینماید که اسان است
such being the case
U
حال که چنین است دراینصورت
document
U
فرآیندی که طی آن متنی که تصادفاگ پاک شده است دوباره برمی گردد
documented
U
فرآیندی که طی آن متنی که تصادفاگ پاک شده است دوباره برمی گردد
documenting
U
فرآیندی که طی آن متنی که تصادفاگ پاک شده است دوباره برمی گردد
permanent
U
حافظه کامپیوتر که حتی وقتی که برق قط ع باشد داده را برمی گرداند
Such a thing does not exist at all .
U
چنین چیزی اصلا" وجود ندارد
dedication
U
قصدایجاد چنین تاسیسی استنباط گردد
so to peaking
U
اگر بتوان چنین چیزی گفت
dedications
U
قصدایجاد چنین تاسیسی استنباط گردد
I never saw anything like it.
U
من تا اکنون هرگز چنین چیزی را ندیده ام.
he pretended to be asleep
U
چنین وانمود کرد که خواب است
coloratura
U
خوانندهای که همراه چنین آهنگی میخواند
coloraturas
U
خوانندهای که همراه چنین آهنگی میخواند
The story goes that …
U
آورده اند که (چنین روایت کنند )…
resets
U
دستوری که هر اجرای برنامهای رامتوقف میکندوکاربررابه صحفه نمایش یا BIOS برمی گرداند
reset
U
دستوری که هر اجرای برنامهای رامتوقف میکندوکاربررابه صحفه نمایش یا BIOS برمی گرداند
permanent
U
رسانه ذخیره سازی که حتی وقتی برق قط ع باشد داده را برمی گرداند
It was inappropriate to make such a remark .
U
مناسبت نداشت چنین مطلبی اظهار گردد
Not on your life !
U
هرگز توعمرم ( چنین کاری نخواهم کرد) !
No such a thing has been stipulated in the contract.
U
درقرارداد چنین چیزی قید نشده است
feedback
U
اطلاعات مربوط به تاثیرات سیگنال کنترلی روی وسیله یا ماشین که به کامپیوترکنترلی برمی گرددو
non volatile
U
رسانه ذخیره سازی یا حافظه که داده را برمی گرداند حتی وقتی که برق قط ع شود
absolute address
U
وسیله ورودی مثل tablet یا mouse که مختصات نشانه گر را با بردارهای مخصوص برمی گرداند
sic
U
علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده
horizontal
U
مدت زمانی که اشعه تصویر در صفحه نمایش به اول خط بعد برمی گردد از آخر خط قبل
sickest
U
علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
sick
U
علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
the big three
U
ترومن و استالین وهم چنین به انگلستان امریکا و شوروی اطلاق میشود
to take action to prevent
[stop]
such practices
U
اقدام کردن برای اینکه از چنین شیوه هایی جلوگیری شود
storage
U
TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد
reset
U
سیگنال الکتریکی که سیستم رابه وضعیت اولیه برمی گرداندوقتی که روشن شده بودونیازبه راه اندازی مجدد دارد
resets
U
سیگنال الکتریکی که سیستم رابه وضعیت اولیه برمی گرداندوقتی که روشن شده بودونیازبه راه اندازی مجدد دارد
The law prescribes a prison sentence of at least five years for such an offence.
U
قانون کم کمش پنج سال حکم زندان برای چنین جرمی تجویزمی کند.
medium
U
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
mediums
U
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
looped
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
GOSUB
U
دستور برنامه نویسی که یک تابع را اجرا میکند و سپس دستور بعدی را برمی گرداند
del
U
کلیدی در صفحه کلید که نشانه گر را یک حرف به عقب برمی گرداند و آن حرف را پاک میکند
loop
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loops
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
this day six months
U
شش ماه بعد در چنین روزی جهت بیان امر غیر قابل وقوع بکار می رود
operation
U
عملیاتی که عملوندهای لازم را از حافظه دریافت می کنند. عملیات را انجام می دهند و نتیجه را برمی گردانند به حافظه
softer
U
دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند
softest
U
دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند
soft
U
دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند
cruelty
U
عقلا" قابل پیش بینی باشد . این چنین رفتاری معمولا" باعث صدورحکم طلاق میشود
imperialism
U
استعمار طلبی سیاست مبتنی بر توسعه یک کشور تا حد یک امپراطوری ویا حفظ چنین قلمرویی درصورت وجود
shell out
U
خارج شدن به سیستم عامل وقتی که برنامه اصلی هنوز در حافظه است , پس کاربر به برنامه برمی گردد
link
U
تعداد دستورات کامپیوتری در برنامه که در هر زمان قابل فراخوانی هستند و کنترل به دستور بعدی به برنامه اصلی برمی گردد
immunity
U
به طوری که توقیف و اعمال مجازات درمورد چنین ماموری ممکن نیست مگر به وسیله تحویل دادنش به دولت متبوع وی
reads
U
سیستم اطمینان از اینکه داده به درستی دریافت شده است و داده ارسالی برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
read
U
سیستم اطمینان از اینکه داده به درستی دریافت شده است و داده ارسالی برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
This was the one time he did such a thing and it proved to have fateful consequences.
U
این تنها باری بود که او دست به چنین کاری زد و نتیجه اش فاجعه انگیز بود.
If so, you've only yourself to blame.
U
اگر چنین است، پس فقط تقصیر خودت است.
macroinstruction
U
دستور برنامه نویسی که به چندین دستور در تابع یا ماکرو برمی گردد. نرم افزار نشر Macromedia Derector برای PC و Macintosh با استفاده از زمان چاپ Lingo
phosphor
U
صفحه نمایش پوشیده شده که تصاویر نمایش داده شده در زمان طولانی تر از تنظیم مجدد برمی گرداند و اثرات نور را کم میکند
residents
U
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
resident
U
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
if so
U
اگر هست اگر چنین است
transparent
U
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparently
U
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
reads
U
مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
read
U
مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
object code
U
خروجی یک کامپایلر یا اسمبلرکه خود کد ماشینی قابل اجرابوده یا برای پردازش بیشتربه منظور تولید چنین کدی مناسب است کد مقصود برنامه مقصود
bill of rights
U
منظور هرسندی است که در ان از حقوق و ازادیهای فردی و اجتماعی سخن به میان اید و معمولااین چنین سندی بعد ازانقلابات بزرگ و یا تغییررژیم و یا تغییر قانون اساسی وجود پیدا میکند
adders
U
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adder
U
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
tacit collusion
U
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com