English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
harrow U چنگک زمین صاف کن وریشه جمع کن
harrows U چنگک زمین صاف کن وریشه جمع کن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
grapnels U لنگر چهارشاخه چنگک مین چنگک الکتریکی
grapnel U لنگر چهارشاخه چنگک مین چنگک الکتریکی
heartstring U رگ وریشه دل
cryptogenic U دارای اصل وریشه نامعلوم
hydrangea U ساقه وریشه خشک شده گل ادریس
hook U چنگک
hooks U چنگک
grapnel U چنگک
takle U چنگک
grapnels U چنگک
hay fork U چنگک
crampoon U چنگک
crampon U چنگک
grab U چنگک
grabbed U چنگک
uncus U چنگک
bracket U چنگک
beater U چنگک
grip U چنگک
gripped U چنگک
prongs U چنگک
prong U چنگک
gripping U چنگک
grips U چنگک
grappling iron U چنگک
grabs U چنگک
bident U چنگک
grabbing U چنگک
grappling irons U چنگک
racked U چنگک جا لباسی
hamated U چنگک دار
reaping hook U چنگک درو
rake U چنگک چنگال
boat-hook U چنگک قایق
boat-hooks U چنگک قایق
wracks U چنگک جا لباسی
raking U چنگک چنگال
wracked U چنگک جا لباسی
forky U چنگک وار
boat hook U چنگک قایق
clothes tree U چنگک لباس
tach U سگک چنگک
racks U چنگک جا لباسی
rack U چنگک جا لباسی
rakes U چنگک چنگال
pintle U قلاب یا چنگک
hanger U چنگک لباس
hangers U چنگک لباس
tine U چنگک خیش
pronged U چنگک دار
stringers U چنگک گوشت
crane hook U چنگک بالاکش
gaff U نیزه چنگک
tache U سگک چنگک
stringer U چنگک گوشت
cleek U چنگک بزرگ کلاچ
peg U میخ چوبی چنگک
grapnels U چنگک یا قلاب کشتی
grapnel U چنگک یا قلاب کشتی
prong U با چنگک صاف کردن
prongs U با چنگک صاف کردن
rakes U با چنگک جمع کردن
cliff hanger U چنگک باریک کوهنوردی
ungula U سم ناخن چنگال چنگک
cliff-hangers U چنگک باریک کوهنوردی
raking U با چنگک جمع کردن
rake U با چنگک جمع کردن
pegs U میخ چوبی چنگک
cliff-hanger U چنگک باریک کوهنوردی
forklift U جراثقال چنگک دار
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
prongs U دارای چنگک یا چنگال کردن
prong U دارای چنگک یا چنگال کردن
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
rack U روی چنگک گذاردن لباس و غیره
marlinspike U چنگک جدا کردن کابلهای دریایی
racked U روی چنگک گذاردن لباس و غیره
racks U روی چنگک گذاردن لباس و غیره
wracked U روی چنگک گذاردن لباس و غیره
wracks U روی چنگک گذاردن لباس و غیره
takle U به قلاب اویزان کردن با چنگک گرفتن
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
rack railway U راه اهن چنگک دار مخصوص عبور از سراشیب
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
hock spanner U اچار نیم گردی در یک دسته درانتها و یک قلاب با چنگک درسر دیگر
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
crotch U مربع کوچک در 4 گوشه میزبیلیارد بی کیسه چنگک نگهدارنده تیر افقی بادبان
crotches U مربع کوچک در 4 گوشه میزبیلیارد بی کیسه چنگک نگهدارنده تیر افقی بادبان
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point U نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
tackle U چنگک وصل کردن به قلاب اویزان کردن
tackling U چنگک وصل کردن به قلاب اویزان کردن
tackles U چنگک وصل کردن به قلاب اویزان کردن
tackled U چنگک وصل کردن به قلاب اویزان کردن
hydrographer U نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile U موشک زمین به زمین
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
everglade U قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
He had a nast fall. U بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
surface-to-surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
earth's attraction U جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface to surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
crane hook U قلاب سرکابل بالابر جرثقیل قلاب یا چنگک جرثقیل
surface missile U موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
lackland U بی زمین
tellus U زمین
land n U زمین
acres U زمین
acre U زمین
this earthly round U زمین
soils U زمین
ground line U خط زمین
soiling U زمین
soil U زمین
ground surface U کف زمین
norland U زمین
floor U کف زمین
floored U کف زمین
land U زمین
globe U زمین
terrain U زمین
grass roots U کف زمین
graze U زمین
grazed U زمین
grazes U زمین
floors U کف زمین
field U زمین
aerospace U جو زمین
extra terrestrial U زمین
real estate U زمین
floor U کف زمین
earth U زمین
domain U زمین
ground U کف زمین
cinder tracks U زمین دو
fielded U زمین
cinder track U زمین دو
fields U زمین
domains U زمین
globes U زمین
earthing U زمین
rooter U زمین کن
ground U : زمین
ground U زمین
geodetically U زمین
earths U زمین
ground [British] [floor] U کف زمین
terrain U عوارض زمین
landward U بسوی زمین
core of the earth U هسته زمین
contour line U خط برجستگی زمین
abuttals U زمین سرحدی
continous earth U زمین دائمی
terrain U زمین ناحیه
harrower U زمین صاف کن
hardpan U زمین سفت
earthmoving U حرکت زمین
hard soil U زمین سفت
hard ground U زمین سخت
terrestrial U زمین خاکی
sidelines U خط کنار زمین
sidelining U خط کنار زمین
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com