Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
multivalve
U
چندین دریچهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
univalve
U
یک دریچهای
trivalve
U
سه دریچهای
flood gate
U
سد دریچهای
gate electrode
U
الکترود دریچهای
gate tube
U
لامپ دریچهای
quinquevalvular
U
پنج دریچهای
side wall of a lock
U
بدنه سد دریچهای
campus environment
U
محل بزرگی که چندین اتصال کاربر با چندین شبکه دارد مثل دانشگاه یا بیمارستان
communication
U
پردازندهای که شامل چندین تابع handshaking وتشخیص خطا برای چندین اتصال بین وسایل است
sea ear
U
یکجورنرم تن یک دریچهای که انرامیخورند
multivalent
U
دارای چندین قدر چندین بنیانی
polygenetic
U
دارای چندین نیا یا چندین تخم
bifurcation gate
U
دریچهای که با دو مجراجریان را از خود عبور میدهد
ormer
U
یکجور نرم تن یک دریچهای که انرا میخورند
puppet valve or clack
U
دریچهای که از جای خود بلند میشود
rollover
U
صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
lot
U
چندین
multipoint
U
با چندین خط وط
multifold
U
چندین
ten
U
چندین
several
U
چندین
multiple
U
چندین
Several persons ( people ).
U
چندین تن
for reasons
U
به چندین دلیل
multilineal
U
دارای چندین خط
on several occasions
U
در چندین وهله
alternated
U
چندین بار
alternates
U
چندین بار
alternate
U
چندین بار
several thousands
U
چندین هزار
time and again
U
چندین بار
multivincular
U
چندین پیوندی
many
U
چندین بسا
various
U
چندتا چندین
over and over
U
چندین بار
on any number of occasions
<adv.>
U
چندین بار
oft
[archaic, literary]
<adv.>
U
چندین بار
often
<adv.>
U
چندین بار
frequently
<adv.>
U
چندین بار
a lot of times
<adv.>
U
چندین بار
multicolour
U
با چندین رنگ
many books
U
چندین کتاب
many a time
U
چندین بار
manifold copies
U
چندین نسخه
many times
<adv.>
U
چندین بار
regularly
[often]
<adv.>
U
چندین بار
many times
U
چندین بار
manyfold
U
چندین مرتبه
over and over again
U
چندین بار
over again
U
چندین بار
dozens of times
U
چندین بار
master keys
U
کلید چندین قفل
swarm
U
چندین اشکال برنامه
swarmed
U
چندین اشکال برنامه
master key
U
کلید چندین قفل
integration
U
انجام چندین عمل با هم
polygastric
U
دارای چندین معده
variform
U
دارای چندین شکل
polymerous
U
دارای چندین جزء
polygenetic
U
دارای چندین مبدا
ended
U
در انتها یا پس از چندین مشکل
pooh bah
U
صاحب چندین مقام
polyphonous
U
نماینده چندین صدا
polyphonic
U
نماینده چندین صدا
swarms
U
چندین اشکال برنامه
He received several bullet wounds
U
چندین تیربه اوخورد
A multi-storey building.
U
ساختمان چندین طبقه
floscular
U
مرکب از چندین گلچه
Many years passed .
U
چندین سال گذشت
multivocal
U
دارای چندین معنی
multistorey
U
ساختمان چندین طبقه
multitasking
U
اجرای چندین کار
cluster-block
U
چندین طبقه آپارتمان
multicoloured
U
دارای چندین رنگ
multiplicate
U
چندین نسخه برداشتن از
multifoliate
U
دارای چندین برگچه
end
U
در انتها یا پس از چندین مشکل
ends
U
در انتها یا پس از چندین مشکل
high-rise
U
ساختمان چندین اشکوبه
multi tasking
U
اجرای چندین کار
group
U
جمع اوری چندین چیز با هم
group
U
جمع کردن چندین وسیله با هم
broadcast
U
ارسال داده به چندین گیرنده 2-
skeleton keys
U
کلیدی که چندین قفل را بازکند
multipoint
U
اتصال چندین باره به یک خط یا یک کامپیوتر
skeleton key
U
کلیدی که چندین قفل را بازکند
cornet a pistons
U
یکجورسازشیپوری که چندین دکمه دارد
groups
U
جمع اوری چندین چیز با هم
multi disk
U
مربوط به چندین نوع دیسک
groups
U
جمع کردن چندین وسیله با هم
Several cars collided.
U
چندین اتوموبیل بهم خوردند
heteronomous
U
روینده تحت چندین قانون
flanker
U
[یکی از چندین گوشه ساختمان]
broadcasts
U
ارسال داده به چندین گیرنده 2-
Several pages have been torn out.
U
چندین صفحه اش پاره شده
polygenous
U
از چندین جورخاره درست شده
combination
U
چندین چیز که با هم ترکیب شده اند
i wrote letter a letter
U
چندین کاغذ پشت سرهم نوشتم
Several engineeres were removed from office.
U
چندین مهندس از کار بر کنار شدند
multiplex
U
ترکیب چندین پیام در یک رسانه ارسال
complicated
U
با چندین بخش یا مشکل برای فهمیدن
parallelling
U
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
parallels
U
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
manifold writer
U
ماشینی که چندین نسخه باکاغذ برگردان بر میدارد
manifolder
U
ماشینی که چندین تسخه باکاغذ بر گردان بر میدارد
conditional
U
مین کننده وقوع چندین کار مشخص
bounces
U
برخورد چندین کلید در اثر تنظیم غلط
bounced
U
برخورد چندین کلید در اثر تنظیم غلط
bounce
U
برخورد چندین کلید در اثر تنظیم غلط
parallelled
U
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
paralleling
U
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
arrays
U
آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
array
U
آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
broadcasts
U
شبکه ارسال داده به چندین دریافت کننده
commonest
U
متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
commoners
U
متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
common
U
متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
varriform
U
دارای چندین شکل گوناگون مختلف الشکل
broadcasts
U
پیام یا دادهای که به چندین کاربر ارسال شود
broadcast
U
پیام یا دادهای که به چندین کاربر ارسال شود
parallel
U
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
broadcast
U
شبکه ارسال داده به چندین دریافت کننده
paralleled
U
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
bounces
U
جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود
bounced
U
جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود
bounce
U
جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود
compound
U
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
polygenist
U
کسیکه عقیده داردبشر دارای چندین مبدابوده است
compounded
U
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
multi programming
U
سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند
multifunction
U
ایستگاه کاری که چندین کار می توانند انجام شوند
hall-church
U
[کلیسایی با چندین راهرو اما بدون پنجره بام]
resource
U
استفاده از یک منبع در شبکه یا سیستم توسط چندین کاربر
Several people could be accommodated in this room.
U
چندین نفر رامی توان دراین اتاق جاداد
Hallenkirche
U
[کلیسایی با چندین راهرو اما بدون پنجره بام]
compounds
U
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
multi terminal system
U
سیستمی که چندین ترمینال به یک CPU وصل شده اند
omnim gatherum
U
امیختگی چندین چیز باهم توده امیخته جنگ
gulp
U
گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
gulps
U
گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
gulping
U
گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
parallels
U
کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
parallelled
U
کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
gulped
U
گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
polypidom
U
ساق یا پایهای که چندین مرجان روی ان قرار می گیرند
parallel
U
کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
parallelling
U
کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
paralleled
U
کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
polypary
U
ساق یا پایهای که چندین مرجان روی ان قرار می گیرند
paralleling
U
کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
packages
U
توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
pack
U
توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
micro prolog
U
PROLO بطوریکه قابل دسترس چندین سیستم ریزکامپیوتر باشد
condition
U
وضعیتی که پس از اعمال چندین خطا روی داده انجام میشود
letter
U
حروف ارسالی به چندین آدرس با نام بدون تغییر در متن
letters
U
حروف ارسالی به چندین آدرس با نام بدون تغییر در متن
distributing
U
سیسم نا متمرکز که در آن چندین کامپیوتر مختلف شیارهای ثابتی دارند
distributes
U
سیسم نا متمرکز که در آن چندین کامپیوتر مختلف شیارهای ثابتی دارند
packs
U
توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
combinational
U
مدار الکترونیکی که از چندین عنصر متصل تشکیل شده است
decentralized computer network
U
شبکهای که کنترل بین چندین کامپیوتر تقسیم شده است
logical
U
تابعی که از چندین عملگر منط قی مثل AND و OR تشکیل شده است
common
U
کانالی که به عنوان خط ارتباطی به چندین وسیله یا مدار به کار می رود
packaged
U
توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
package
U
توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
star network topology
U
شبکهای از چندین ماشین که هر گره آن به hub مرکزی وصل است
compounds
U
متنی که حاوی اطلاعات چندین برنامه کاربردنی دیگر است
distribute
U
سیسم نا متمرکز که در آن چندین کامپیوتر مختلف شیارهای ثابتی دارند
acronym
U
حالت خلاصه چندین حرف که کلمهای خوانا را ایجاد می کنند
acronyms
U
حالت خلاصه چندین حرف که کلمهای خوانا را ایجاد می کنند
compound
U
متنی که حاوی اطلاعات چندین برنامه کاربردنی دیگر است
compounded
U
متنی که حاوی اطلاعات چندین برنامه کاربردنی دیگر است
commonest
U
کانالی که به عنوان خط ارتباطی به چندین وسیله یا مدار به کار می رود
dithers
U
رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
commoners
U
کانالی که به عنوان خط ارتباطی به چندین وسیله یا مدار به کار می رود
dither
U
رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
dithered
U
رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
averages
U
میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
master slave computer system
U
یک سیستم کامپیوتری متشکل از یک کامپیوتر اصلی متصل شده به یک یا چندین کامپیوترکارپذیر
averaged
U
میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
share
U
پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
YMODEM
U
بایت بلاک استفاده میکند و میتواند چندین فایل ارسال کند
print shop
U
بسته گرافیکی ساده که چندین خدمت چاپی را بخوبی انجام میدهد
scheduling
U
روش کار که به چندین کاربر امکان استفاده اشتراکی ازCPU میدهد
pot pourri
U
کوزهای که برگهای چندین جورگل رابا ادویه خوشبوامیخته دران میریزند
backward
U
روشی در هوش مصنوعی برای محاسبه هدف از بین چندین قانون
average
U
میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
interlocking directorate
U
حالتی که شخص واحد ریاست چندین کمپانی رقیب را داشته باشد
backwards
U
روشی در هوش مصنوعی برای محاسبه هدف از بین چندین قانون
averaging
U
میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
shares
U
پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
shared
U
پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
logic
U
مدار الکترونیکی که از چندین دروازههای منط قی مثل EXOR,OR,AND تشکیل شده
multilayer
U
تخته مدار چاپ شده که چندین لایه یا شیارهای هادی متصل دارد
post implementation review
U
ارزیابی یک سیستم پس از این که برای چندین ماه مورداستفاده قرار گرفته است
multi
U
سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
circuits
U
مدار الکترونیکی که از چندین دروازه منط ق تشکیل شده است مثل :Exor , OR , And
multi-
U
سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
re entrant
U
برنامه یا کدی که توسط چندین کاربر در سیستم چند کاربره استفاده میشود.
standard
U
متن یا فرم یا پاراگراف چاپ شده طبیعی که چندین بار استفاده شود.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com