Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 196 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sporran
U
چنته یاکیسه چرمی جلو دامن اسکاتلندیهای کوهستانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sabretache
U
خرجین یاکیسه چرمی پهن که بکمر بند سرباز سواره نظام اویخته است
hoopskirt
U
دامن وپیراهن فنری زنها دامن ژوپن
lapful
U
به قور یک دامن انچه در یک دامن جاگیرد
called shot
U
ضربه معین بطرف گوی یاکیسه یا هر دو
pomander
U
عطری که درقوطی یاکیسه برای گندزدایی با خودمی بردند
satchel
U
چنته
knapsack
U
چنته
knapsacks
U
چنته
satchels
U
چنته
bags
U
چنته
bag
U
چنته
in bottom of bag
U
درته چنته
cod
U
چنته غلاف سبوس
pouches
U
کیف پول چنته
pouch
U
کیف پول چنته
carryall
U
درشکه یک اسبه وچهارچرخه چنته یا خورجین
carry all
U
درشکه یک اسبه وچهارچرخه چنته یا خورجین
he is at the end of his tether
U
چنته اش خالی شده یا قوایش ته کشیده است
rangey
U
کوهستانی
orestes
U
کوهستانی
rangy
U
کوهستانی
mountain
U
کوهستانی
highland
U
کوهستانی
mountaineer
U
کوهستانی
montane
U
کوهستانی
mountaineers
U
کوهستانی
mountainous
U
کوهستانی
mountains
U
کوهستانی
hilariously
U
کوهستانی
transmountain
U
ماوراء کوهستانی
bench
U
سکوی کوهستانی
transmontane
U
ماوراء کوهستانی
high land
U
زمین کوهستانی
oread
U
حوری کوهستانی
mountain climate
U
اقلیم کوهستانی
mountain troops
U
یکانهای کوهستانی
benches
U
سکوی کوهستانی
upland
U
زمین کوهستانی
tarn
U
دریاچه کوهستانی
upper terminal
U
ایستگاه کوهستانی
uplands
U
زمین کوهستانی
glens
U
دره کوهستانی
glen
U
دره کوهستانی
shelf
U
سکوی کوهستانی
leathern
U
چرمی
leatherly
U
چرمی
leathery
U
چرمی
mountaineers
U
یکان کوهستانی کوهنورد
clachan
U
دهکده کوچک کوهستانی
ghillie
U
نوکریکی از روسای کوهستانی
mountaineer
U
یکان کوهستانی کوهنورد
greenwood
U
درخت راج کوهستانی
taws
U
تازیانه چرمی
jerkin
U
نیمتنه چرمی
strap
U
بند چرمی
holsters
U
جلد چرمی
straps
U
بند چرمی
medicine ball
U
توپ چرمی
holster
U
جلد چرمی
leather belt
U
تسمه چرمی
leather
U
بند چرمی
leather
U
قیش چرمی
leather
U
چرمی کردن
kid gloves
U
دستکش چرمی
bullwhip
U
شلاق چرمی
valise
U
کیسه چرمی
valises
U
کیسه چرمی
jerkins
U
نیمتنه چرمی
tarn
U
دریاچه عمیق وکوچک کوهستانی
gilly
U
نوکر یکی ازروسای کوهستانی
gillie
U
نوکر یکی ازروسای کوهستانی
leather trousers
{pl}
U
شلوار چرمی
[پوشاک و مد]
blackjack
U
چماق یا شلاق چرمی
gaskets
واشر مقوایی یا چرمی
gasket
U
واشر مقوایی یا چرمی
leather pants
{pl}
[American]
U
شلوار چرمی
[پوشاک و مد]
shiner
U
کفش چرمی برقی
cf
U
مخفف جلد چرمی
finger tab
U
دستکش چرمی سوراخدارکمانگیر
leathers
U
لباس چرمی محافظ
lederhosen
U
شلوار چرمی
[پوشاک و مد]
gael
U
مردم کوهستانی اسکاتلند سلتهای اسکاتلندی
Sea
[mountain]
air makes you hungry.
U
هوای دریایی
[کوهستانی]
گشنگی می آورد.
sweatband
U
نوار چرمی دور کلاه
portfolios
U
کیف چرمی بزرگ مقام
jerkin
U
کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
holsters
U
در جلد چرمی قرار دادن
holster
U
در جلد چرمی قرار دادن
portfolio
U
کیف چرمی بزرگ مقام
palm and needle
U
کفه چرمی ملوانی و سوزن
sweatbands
U
نوار چرمی دور کلاه
jerkins
U
کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
aparejo
U
نوعی پالان چرمی یا پارچهای
overskirt
U
دامن رو
lapful
U
یک دامن پر
brorher in law
U
هم دامن
welts
U
حاشیه چرمی دور چیزی مغزی
butting
U
حلقه چرمی دور دستگیره پارو
welt
U
حاشیه چرمی دور چیزی مغزی
armguard
U
قطعه چرمی محافظ دست کمانگیر
williwa
U
وزش ناگهانی باد یا هوای سرد در مناطق کوهستانی
hobble skirt
U
دامن تنگ
unchaste
U
الوده دامن
shirttail
U
دامن پیراهن
mini-skirt
U
دامن کوتاه
tablier
U
پیش دامن
mini-skirts
U
دامن کوتاه
lappet
U
دامن اویز
tutu
U
دامن کوتاه
tutus
U
دامن کوتاه
lap dog
U
سگ دامن پرورده
lapdog
U
سگ دامن پرورده
lapfulof straw
U
یک دامن کاه
apron
U
پیش دامن
skirts
U
دامن دوختن
skirted
U
دامن لباس
skirt
U
دامن دوختن
skirt
U
دامن لباس
lap
U
دامن لباس
kilts
U
دامن مردانه
kilt
U
دامن مردانه
lapped
U
دامن لباس
crinoline
U
دامن پف کردن
crinolines
U
دامن پف کردن
aprons
U
پیش دامن
coatee
U
دامن کوتاه
cutaway
U
دامن گرد
chronicity
U
دامن گیری
cut away
U
دامن گرد
skirted
U
دامن دوختن
farthingale
U
دامن پف کرده
farthingale
U
دامن فنری
skirts
U
دامن لباس
cutty sark
U
دامن کوتاه
keepers
U
تورزیر اب حلقه چرمی وصل به تسمه تفنگ
keeper
U
تورزیر اب حلقه چرمی وصل به تسمه تفنگ
trap
U
فاصله چرمی بین شست انگشتان دستکش
To add fuel to (fan) the flames.
U
آتش را دامن زدن
provokes
U
دامن زدن برانگیختن
provoked
U
دامن زدن برانگیختن
provoke
U
دامن زدن برانگیختن
to add fuel to fire
آتش را دامن زدن
basque
U
دامن کوتاه زنانه
thoroughbrace
U
تسمه چرمی متصل کننده بدنه کالسکه به فنر
midi
U
پیراهن زنانه با دامن متوسط
cut away
U
نیم تنه دامن گرد
to pour oil on the flame
U
اتش خشم را دامن زدن
pannier
U
لول ژوپن زیر دامن
panniers
U
لول ژوپن زیر دامن
to pander to somebody
[something]
U
دامن زدن با کسی
[چیزی]
draggle tail
U
دارای دامن کثیف والوده
maxi
U
پیراهن زنانه دامن بلند
To appeal (turn)to someone for help.
U
دست به دامن کسی شدن
morning coats
U
نیم تنه دامن گرد
panier
U
لول ژوین زیر دامن
morning coat
U
نیم تنه دامن گرد
dress improver
U
لایی که درپشت دامن زنانه میگذارند
improver
U
لایی که درپشت دامن زنانه میگذارند
tailcoat
U
کت دامن گرد مخصوص مواقع رسمی
tail coat
U
جامه دامن گرد که پشت ان ماننداست به دم
skirts
U
دامن دار کردن حاشیه گذاشتن به
skirt
U
دامن دار کردن حاشیه گذاشتن به
skirted
U
دامن دار کردن حاشیه گذاشتن به
rational dress
U
نیم شلواری که زن بجای دامن بپوشد
placket
U
ژوپن یا زیر پوش زنانه چاک دامن
to beg somebody for something
U
دست به دامن کسی شدن
[بخاطر چیزی]
to beg of somebody
U
دست به دامن کسی شدن
[بخاطر چیزی]
frock coats
U
نیم تنه دامن بلند مردانه فراک
frock coat
U
نیم تنه دامن بلند مردانه فراک
crupper
U
تکه چرمی که به پشت زین بسته میشود واز زیر دم اسب میگذرد
peplum
U
نوعی ردا یانیم تنه زنانه دامن کوتاه
pull-backs
U
چیزیکه بوسیله ان دامن زنانه راعقب نگاه میدارند
pull-back
U
چیزیکه بوسیله ان دامن زنانه راعقب نگاه میدارند
pull back
U
چیزیکه بوسیله ان دامن زنانه راعقب نگاه میدارند
dress coat
U
جامه جلوبازمردانه که دامن ان درپشت است ودرمهمانیهای شب انرا
gremial
U
پارچهای که اسقف هنگام اجرای برخی ایین هاروی دامن میاندازد
yodelled
U
صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodelling
U
صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodeling
U
صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodeled
U
صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodel
U
صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodels
U
صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
half bound
U
درپشت وگوشه هاچرمی ودردوطرف پارچهای چرمی پارچهای
attache case
U
کیف اداری
[کیف جعبه ای دستی چرمی]
holster
U
جلد چرمی هفت تیر وتپانجه جلد
holsters
U
جلد چرمی هفت تیر وتپانجه جلد
brief case
[briefcase]
U
کیف اداری
[کیف جعبه ای دستی چرمی]
slacks
U
دامن اویخته وشل لباس یا هر چیزاویخته وشل
slack
U
دامن اویخته وشل لباس یا هر چیزاویخته وشل
slackest
U
دامن اویخته وشل لباس یا هر چیزاویخته وشل
straps
U
تسمه تسمه چرمی نوار
strap
U
تسمه تسمه چرمی نوار
portfolio
U
کیف چرمی
[کیف کاغذ ]
dirndl
U
نوعی دامن بلند با کمر بلند
pack artillery
U
توپخانه محمول با دواب توپخانه محمول توپخانه کوهستانی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com