English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 154 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gearwheel U چرخ رکاب دوچرخه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
suck wheels U رکاب زدن پشت سر دوچرخه سوار دیگر به منظور کاستن از فشار هوا
Other Matches
stepping U رکاب
runing board U رکاب
pole climber U رکاب
pedaled U رکاب
stirrups U رکاب
pedal U رکاب
pedaling U رکاب
pedalled U رکاب
pedalling U رکاب
pedals U رکاب
etrier U رکاب
step U رکاب
running bourd U رکاب
straps U رکاب
climber U رکاب
climbers U رکاب
stirrup U رکاب
strap U رکاب
pedalled U رکاب زدن
treadle U رکاب ماشین
treadles U رکاب ماشین
pedalling U رکاب زدن
trouser strap U رکاب شلوار
pedaled U رکاب زدن
pedal U رکاب زدن
strapped U رکاب دار
stirrups U رکاب اسب
pedaling U رکاب زدن
the strap of a stirrup U بند رکاب
safety belt U کمربند رکاب
straps U : بند رکاب
safety belts U کمربند رکاب
suspension bow U رکاب اویزان
stirrup U رکاب اسب
strap U : بند رکاب
fifi hook U رکاب کوهنوردی
pedals U رکاب زدن
pedalling U وابسته به رکاب پازدن
unaccompanied U بدون ملتزمین رکاب
pedalled U وابسته به رکاب پازدن
pedals U وابسته به رکاب پازدن
pedaling U وابسته به رکاب پازدن
running board U تخته رکاب اتومبیل
climbers U رکاب سیم کشی
shifting pedal U رکاب صدا خفه کن
stirrup U رکاب سیم کشی
footstall U رکاب زین زنانه
stirrups U رکاب سیم کشی
treadle U جاپایی رکاب ساختن
pedaled U وابسته به رکاب پازدن
treadles U جاپایی رکاب ساختن
pedal U وابسته به رکاب پازدن
free wheel U حرکت بدون رکاب زدن
equipage U بنه سفر ملتزمین رکاب
stirrup U هرچیزی شبیه رکاب استخوان رکابی
acey deucy U کوتاهتر کردن رکاب راست ازرکاب چپ
stirrups U هرچیزی شبیه رکاب استخوان رکابی
bicycles U دوچرخه
bicycle دوچرخه
carted U دوچرخه
bike U دوچرخه
cart U دوچرخه
carts U دوچرخه
carting U دوچرخه
bikes U دوچرخه
tandem U دوچرخه دونفری
bicyclist U دوچرخه سوار
bicycle pump U تلمبه دوچرخه
buglet U بوق دوچرخه
cartwright's shop U دوچرخه سازی
cycle track U راه دوچرخه رو
biker U دوچرخه سوار
tandems U دوچرخه دونفری
motor-assisted pedal cycle [British English] U دوچرخه موتوردار
cyclist U دوچرخه سوار
folding bicycle U دوچرخه تاشو
two wheel tractor U تراکتور دوچرخه
handle bar U دسته دوچرخه
cyclists U دوچرخه سوار
bicycle path U راه دوچرخه رو
bicycle kick U پای دوچرخه
push bike U دوچرخه پایی
bicycles U دوچرخه پایی
bicycle U دوچرخه پایی
hansoms U درشکه دوچرخه
hansom U درشکه دوچرخه
cabriolet U درشکه دوچرخه
push bikes U دوچرخه پایی
caisson U ارابه دوچرخه
velocipede U دوچرخه پایی
cycling U دوچرخه سواری
shay U درشکه دوچرخه دونفره
velodrome U پیست دوچرخه سواری
to walk a bicycle U دوچرخه را با دست بردن
bikes U مخفف bicycle دوچرخه
wheelsman U دوچرخه سوار شراعبان
wheelman U دوچرخه سوار شراعبان
bicycle U دوچرخه سواری کردن
bicycle path U مسیر دوچرخه سواری
to go by bicycle U دوچرخه سواری کردن
full-suspension bike U دوچرخه کاملا معلق
to ride a bicycle U دوچرخه سواری کردن
bicycles U دوچرخه سواری کردن
motor cycle U دوچرخه موتوردار موتورسیکلت
bike U مخفف bicycle دوچرخه
fixie bicycle [fixie , one-gear bike without brakes] U دوچرخه تک دنده [با چرخ آزاد]
She wobbled on her bike. U او [زن] روی دوچرخه خود می لرزید.
peloton U گروه دوچرخه سواران جادهای
tilbury U درشکه روباز سبک دوچرخه
motor paced U حرکت اتومبیل جلو دوچرخه
to hop on your bicycle U روی دوچرخه خود جهیدن
stage race U مسابقه مرحلهای دوچرخه سواری
standstill U در کنار یکدیگر رکاب زدن و درانتظار اشتباه حریف بودن برای گریز
to bike U دوچرخه سواری کردن [اصطلاح روزمره]
ralliear U یکجور گردونه سبک دوچرخه وچهارنفری
australian pursuit U مسابقه تعقیبی 8 نفره دوچرخه سواری
trailers U یدک دوچرخه یاسه چرخه یاواگن
I bought the bicycle on impulse . U یکدفعه زد بکله ام واین دوچرخه راخریدم
cyclo cross U مسابقه دوچرخه درمسیرهای شیبدار و ناهموار
trailer U یدک دوچرخه یاسه چرخه یاواگن
To dismount from a horse(bicycle). U از اسب ( دوچرخه وغیره ) پایین آمدن
It was wrong of you to take the bicycle . U کار غلطی کردی که دوچرخه را برداشتی
He fell off his bike and bruised his knee. U او [مرد] از دوچرخه افتاد و زانویش کوفته [کبود] شد.
fixed-gear bicycle U دوچرخه دنده ثابت [بدون چرخ آزاد]
I'm saving up for a new bike. U من برای یک دوچرخه جدید صرفه جویی می کنم.
point race U مسابقه دوچرخه سواری طولانی چند مرحلهای
banking track U انحنای پیست دوچرخه سواری بطرف داخل
italian pursuit U مسابقه تعقیبی تیمی دوچرخه سواری از 2 تا 5 نفر
burn off U خسته کردن رقیب باگرفتن سرعت اولیه دوچرخه
pursuit U مسابقه دوچرخه سواری انفرادی یا تیمی تعقیبی بازمانگیری
pursuits U مسابقه دوچرخه سواری انفرادی یا تیمی تعقیبی بازمانگیری
kermesse U مسابقه دوچرخه سواری 3 تا5 مایل در شهر و خارج
madison U مسابقه دوچرخه سواری استقامت 6 روزه بین 2 تیم
dog cart U یکجورگردونه دوچرخه که کرسیهای ان پشت بپشت گذاشته شده وبرای
golf cart U گاری دوچرخه برای حمل وسایل بازیگران در زمین گلف
wheel sucker U دوچرخه سوار ماهر در ادامه مسیر پشت سر نفر دیگری برای کاستن از فشار هوا
sag wagon U وسیله نقلیه که به دنبال دوچرخه سواران در جاده حرکت میکند تا کسانی را که از مسابقه خارج می شوندسوار کند
miss and out U مسابقه دوچرخه سواری بین 3 نفر یا بیشتر که نفر اخرحذف میشود
banked track U پیست اتومبیلرانی با انحنای برجسته پیست انحناداربرجسته دوچرخه سواری
Tune in tomorrow when we'll be exploring what things to look for in a bike computer. U کانالتان را فردا [به این برنامه] تنظیم کنید وقتی که ما بررسی می کنیم به چه چیزهایی درکامپیوتر دوچرخه توجه کنیم.
Now that it's summer the thing to do would be to use the bicycle to commute to work. U حالا که تابستان است کاری که می توان کرد این است که از دوچرخه برای رفت و آمد به سر کاراستفاده کرد.
tour de france U مسابقه تور دو فرانس بمسافت 0004 کیلومتر در12 روز که دوچرخه سواران از کشورهای فرانسه بلژیک اسپانیا ایتالیا المان و سویس می گذرند و از سال 3091پایه گذاری شده و اغلب مسیرکوهستانی است
straps U تسمه رکاب تسمه
strap U تسمه رکاب تسمه
soft-pedalled U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedalling U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedals U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaled U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedal U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft pedal U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaling U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
bell lap U زنگ اخرین دور مسابقه دوچرخه سواری صدای زنگ در اخرین دور دو
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com