Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
worm and sector sleering
U
چرخ دنده ی حلزونی و قطاع فرمان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
steering worm sector
U
چرخ دنده حلزونی قطاعی فرمان
worm gear
U
دنده حلزونی پیچ حلزونی
worm gear
U
چرخ دنده حلزونی
helical gear
U
چرخ دنده حلزونی
spiral gear
U
چرخ دنده حلزونی
worm wheel
U
چرخ دنده حلزونی
worm transmission
U
گیربکس با چرخ دنده حلزونی
worm gear mechanism
U
مکانیزم چرخ دنده حلزونی
helical tooth bevel gear
U
چرخ دنده مخروطی با دندانه حلزونی
steering gear
U
دنده فرمان
steering gear
U
جعبه دنده فرمان
steering column gear change
U
اتصال چرخ دنده فرمان
ungear
U
از دنده بیرون انداختن بی دنده کردن
spur gear
U
دنده مهمیزی دنده خاردار
pinion
U
دنده پینیون دنده لایتناهی
pinioning
U
دنده پینیون دنده لایتناهی
pinions
U
دنده پینیون دنده لایتناهی
epicyclic transmission
U
یک یاچند چرخ دنده که در داخل یاخارج چرخ دنده دیگری حرکت می کنند
ctrl break
U
در DOS فرمان صفحه کلیدی که اخرین فرمان داده شده رالغو میکند
magna charta
U
فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
magna carta
U
فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
sound off
U
فرمان موزیک را شروع کنید فرمان مارش کوتاه
controlled stick steering
U
دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
stand fast
U
فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان بایست به جای خود
steering
U
فرمان ماشین سیستم فرمان یا هدایت
voussoir archstone
U
قطاع
bad sector
U
قطاع بد
sector
U
قطاع
sectors
U
قطاع
sectors
U
قطاع دایره
disk sector
U
قطاع دیسک
bad sector
U
قطاع خراب
observation sector
U
قطاع دیدبانی
observing sector
U
قطاع دیدبانی
elevating arc
U
قطاع درجه
sector
U
قطاع دایره
elevation circle
U
قطاع درجه
arc of fire
U
قطاع اتش
spherical sector
U
قطاع کروی
rack
U
قطاع دندانه دار
hard sector
U
قطاع سخت افزاری
bandits
U
راهزن قطاع الطریق
bandit
U
راهزن قطاع الطریق
elevating arc
U
قطاع حرکت ارتفاع
racked
U
قطاع دندانه دار
wracked
U
قطاع دندانه دار
sector interleave factor
U
عامل جاگذاری قطاع
racks
U
قطاع دندانه دار
wracks
U
قطاع دندانه دار
rougher
U
دنده دنده کننده
forward march
U
فرمان قدم رو فرمان پیش
sectors
U
منطقه ماموریت قطاع اتش
sectorial
U
مربوط به قطاع دایره برش
sector of fire
U
قطاع اتش منطقه تیراندازی
sector
U
منطقه ماموریت قطاع اتش
guide on me
U
فرمان پشت سر من پیش مرا تعقیب کنید فرمان پشت سر من
helicoidal
U
حلزونی
cochleate
U
حلزونی
helical
U
حلزونی
worms
U
حلزونی
worm
U
حلزونی
helicoid
U
حلزونی
wormed
U
حلزونی
oil gear
U
جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
whelk
U
صدف حلزونی
limacine
U
حلزونی شکل
twist drill
U
مته حلزونی
spiral scanning
U
تقطیع حلزونی
worm wheel
U
پیچ حلزونی
conches
U
صدف حلزونی
helical conveyor
U
نقاله حلزونی
cochlear canal
U
مجرای حلزونی
conch
U
صدف حلزونی
helical tooth
U
دندانه حلزونی
helix
U
منحنی حلزونی
helical scanning
U
تقطیع حلزونی
helical pump
U
تلمبه حلزونی
gimlets
U
مته حلزونی
whelks
U
صدف حلزونی
gimlet
U
مته حلزونی
conveyor worm
U
حلزونی ناقله
double lead screw
U
حلزونی مضاعف
fluted drill
مته حلزونی
drop worm
U
حلزونی سقوطی
drop worm bearing
U
یاطاقان حلزونی سقوطی
drop worm housing
U
پوسته حلزونی سقوطی
drop worm lever
U
اهرم حلزونی سقوطی
drop worm release
U
قطع حلزونی سقوطی
spiralling
U
حلزونی بشکل مارپیچ
spirality
U
شکل مارپیچ یا حلزونی
nervus vestibulocochlearis
U
عصب دهلیزی- حلزونی
vestibulocochlear nerve
U
عصب دهلیزی- حلزونی
conveyor worm
U
حلزونی حمل و نقل
seashell
صدف حلزونی یاخرچنگ
seashells
U
صدف حلزونی یاخرچنگ
helical conveyor
U
نقاله پیچی یا حلزونی
helical
U
حلزونی شکل مارپیچی
spiralled
U
حلزونی بشکل مارپیچ
spirals
U
حلزونی فنر مارپیچ
spiralled
U
حلزونی فنر مارپیچ
spiralling
U
حلزونی فنر مارپیچ
spiraling
U
حلزونی فنر مارپیچ
spiraling
U
حلزونی بشکل مارپیچ
spiraled
U
حلزونی فنر مارپیچ
spiraled
U
حلزونی بشکل مارپیچ
spiral
U
حلزونی فنر مارپیچ
spiral
U
حلزونی بشکل مارپیچ
wheal
U
صدف حلزونی شکل
spirals
U
حلزونی بشکل مارپیچ
spiral ratchet drill
U
مته ضامن دار حلزونی
cathetus
U
[محور چشم حلزونی یونی]
helical tooth system
U
سیستم دندانه سازی حلزونی
soft sector
U
علامت گذاری قطاع ها وبخشهای روی یک دیسک که از اطلاعات نوشته شده ان استفاده میشود
hard sectored
U
دیسک لرزانی که در ان سوراخهایی به منظور تعیین حدود هر قطاع یا بخش تعبیه و منگنه شده است
sprocket
U
دنده چرخ زنجیرخور چرخ دنده
close ranks
U
فرمان " صفها جمع " فرمان " فاصله جمع "
computer controlled machine
U
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
close interval
U
فرمان " فاصله جمع " فرمان " جمع به جلو "
guide left
U
فرمان نفر راهنما به راست یابه چپ فرمان نفر هادی به راست یا چپ
cancel check firing
U
فرمان بازرسی اتش ملغی فرمان بازرسی اتش لغو
strictest
U
یک دنده
gears
U
دنده
gear
دنده
drives
U
دنده
drive
U
دنده
geared
U
دنده
stricter
U
یک دنده
slats
U
دنده ها
slat
U
دنده ها
strict
U
یک دنده
dependum
U
ته دنده
spare ribs
U
سر دنده
geap
U
دنده
hard-nosed
U
یک دنده
costa
U
دنده
rib
U
دنده
geared
U
چرخ دنده
gearshifts
U
دنده عوض کن
ratchet
U
دنده جغجغه ای
sprocket
U
دنده زنجیر
gearshifts
U
میله دنده
gear box
U
جعبه دنده
gear
U
جعبه دنده
gearshift
U
میله دنده
frame
U
دنده عرضی
rib
U
گوشت دنده
french chop
U
گوشت دنده
spareribs
U
گوشت دنده
shifting lever
U
دسته دنده
geared
U
جعبه دنده
stave
U
دنده بشکه
rib
U
دنده میله
cog
U
دنده چرخ
cogs
U
دنده چرخ
external thread
U
دنده خارجی
pinions
U
جرخ دنده
planetary gear
U
دنده خورشیدی
cogged wheels
U
چرخ دنده ها
cog wheels
U
چرخ دنده ها
gear case
U
جعبه دنده
longitudinal
U
دنده طولی
pinwheel
U
چرخ دنده
transmission
U
جعبه دنده
cogwheels
U
چرخ دنده ها
spur gear
U
دنده ملخی
gearwheels
U
چرخ دنده ها
transmissions
U
جعبه دنده
gearwheel
U
چرخ دنده
gear wheels
U
چرخ دنده ها
thread
U
دنده پیچ
gear
چرخ دنده
pinioning
U
جرخ دنده
cogged wheel
U
چرخ دنده
threads
U
دنده پیچ
cog wheel
U
چرخ دنده
cog
[cogwheel]
U
چرخ دنده
steering gear
U
دنده سکان
pinion
U
جرخ دنده
gears
U
چرخ دنده
worm gear
U
دنده مارپیچی
gear wheel
U
چرخ دنده
jackshaft
U
دنده عقب
cogwheel
U
چرخ دنده
jackshaft
U
دنده دو در اتومبیل
dependum angle
U
زاویه ته دنده
ribbed
U
دنده دار
grooved
U
دنده دار
gearshift
U
دنده عوض کن
timber
U
دنده عرضی
bendix
U
دنده بندیکس
gear level
U
دسته دنده
cramwheel
U
دنده مخروطی
sheath
U
تیزی دنده
sheaths
U
تیزی دنده
high speed
U
دنده سریع
chop
U
گوشت دنده
reverse gears
U
دنده معکوس
reverse gear
U
دنده معکوس
bevel gear
U
دنده کرامویل
cramwheel
U
دنده کرامویل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com