Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
clock work
U
چرخهای ساعت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
clockwork
U
چرخهای ساعت منظم وخودکار
Other Matches
cyclic redundancy check
U
بررسی افزونگی چرخهای کاراکتر بررسی و کنترل افزونگی چرخهای
sundials
U
ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
sundial
U
ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
Look at the watch.
U
نگاه کنید به ساعت
[مچی]
ببینید ساعت چند است.
zone time
U
وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
By my watch it's five to nine.
U
طبق ساعت
[مچی]
من ساعت پنج دقیقه به نه است.
My curfew is at 11.
U
من ساعت ۱۱ باید خانه باشم.
[چونکه پدر و مادر اجازه نمی دهند از آن ساعت به بعد]
cyclic
U
چرخهای
spindle
U
دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
He arrives at 4 O'clock instead of 3 O'clock.
U
او
[مرد]
عوض ساعت ۳ ساعت ۴ می آید.
standard time
U
ساعت بین المللی ساعت استاندارد
spindles
U
دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
cyclic process
U
فرایند چرخهای
cyclonic rain
U
باران چرخهای
cyclic code
U
رمز چرخهای
cyclic check
U
مقابله چرخهای
cyclic permutation
U
جایگشت چرخهای
front wheel suspension
U
تعلیق چرخهای جلو
cyclic shift
U
تغییر مکان چرخهای
front wheel drive
U
محرک چرخهای جلو
gears
U
مجموع چرخهای دنده دار
geared
U
مجموع چرخهای دنده دار
gear
مجموع چرخهای دنده دار
front wheel suspension
U
اویزش چرخهای جلوی اتومبیل
nosing
U
باری که چرخهای لوکوموتیومتحمل می شوند
Where are the luggage trolleys?
U
چرخهای دستی حمل بار کجاست؟
pants
U
پوشش ایرودینامیکی ثابت روی چرخهای ارابه فرود
synchronous
U
ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دو وسیله با یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسالی هم سان با سیگنال ساعت است
staging light
U
چراغی که به راننده علامت میدهد که چرخهای اتومبیل درست روی خط قرار دارند
tandem roller
U
نوعی قلطک که دارای چرخهای فلزی بوده وچرخها پشت سر هم حرکت میکند
divided landing gear
U
ارابه فرود ثابت که هیچ محور افقی بین چرخهای ان وجود ندارد
clockwise
U
مطابق گردش عقربه ساعت در جهت عقربه ساعت
anti spin
U
سیستمی برای جلوگیری ازچرخش چرخهای هواپیماهنگامیکه ارابه فرود خارج از هواپیما قرار دارد
cassette
U
کاست کوچک حاوی چرخهای از نوار مغناطیسی باریک که سیگنالهای صوتی قابل ضبط هستند.
cassettes
U
کاست کوچک حاوی چرخهای از نوار مغناطیسی باریک که سیگنالهای صوتی قابل ضبط هستند.
dumptor
U
کامیونی با چرخهای لاستیکی که دارای سرعتی زیاد میباشد و بار خود را درجلو تخلیه میکند
o'clock
U
ساعت از روی ساعت
transmission
U
وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
transmissions
U
وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
watching
U
ساعت
clk
U
ساعت
in hour's time
U
دو ساعت
ticker
U
ساعت
timŠepiece
U
ساعت
maypop
U
گل ساعت
hour ly
U
ساعت به ساعت
clocks
U
ساعت
by my watch
U
ساعت من
horologium
U
ساعت
clock generator
U
ساعت زا
horologii
U
ساعت
watches
U
ساعت
h hour
U
ساعت س
passionflower
U
گل ساعت
watched
U
ساعت
passion flower
U
گل ساعت
horologe
U
ساعت
watch
U
ساعت
oclock
U
ساعت
clock
U
ساعت
clocks
U
ساعت ها
time-piece
U
ساعت
zero hour
U
ساعت س
ticker
[colloquial]
[watch]
U
ساعت
clock
U
ساعت
hour
U
ساعت
hourly
U
ساعت به ساعت
hours
U
ساعت
timepieces
U
ساعت
timepiece
U
ساعت
timepiece
U
ساعت
Every so often . Every hour on the hour.
U
دم به ساعت
self-esteem
U
ساعت
sandglass
U
ساعت ریگی
kwh
U
کیلووات- ساعت
game clock
U
ساعت ورزشگاه
time clock
U
گاه ساعت
sext
U
عبادت ساعت 21
internal clock
U
ساعت داخلی
wall clock
ساعت دیواری
half hour
U
نیم ساعت
horology
U
ساعت سازی
hand glass
U
ساعت شنی
horary
U
ساعت بساعت
hour glass
U
ساعت ریگی
in the space of an hour
U
بفاصله یک ساعت
pocket watch
U
ساعت جیبی
hand
U
عقربه
[ساعت ...]
clock speed
U
سرعت ساعت
watchmaker
U
ساعت ساز
watch maker
U
ساعت ساز
horologer
U
ساعت ساز
clock maker
U
ساعت ساز
clockhand
U
عقربه
[ساعت ...]
civil time
U
ساعت معمولی
chess clock
U
ساعت شطرنج
electric clock
U
ساعت الکتریکی
four o'clock
U
ساعت چهار
dutchmans
U
یکجور گل ساعت
watch glass
U
شیشه ساعت
digital clock
U
ساعت رقمی
civil time
U
ساعت محلی
rush-hour
U
ساعت شلوغی
watchcase
U
جعبه ساعت
watchcase
U
قاب ساعت
watch test
U
ازمون ساعت
watch key
U
کلید ساعت
watch glss
U
شیشه ساعت
We will come at 8.
ما ساعت 8 میاییم.
watch case
U
قاب ساعت
w.h.
U
وات ساعت
universal time
U
ساعت جهانی
tower clock
U
برج ساعت
watt hour
U
وات ساعت
Face of the watch .
U
صفحه ساعت
rush-hour
U
ساعت پرمشغله
passion fruit
U
میوهی گل ساعت
kilowatt hours
U
کیلووات در ساعت
kilowatt hour
U
کیلووات در ساعت
hrs
U
مخفف ساعت
hr
U
مخفف ساعت
daylight saving time
U
ساعت تابستانی
biological clock
U
ساعت زیستی
zulu time
U
ساعت گرینویچ
8 oclock sharp . On the stroke of 8.
U
سر ساعت هشت
wristlet
U
بند ساعت
the watch is warranted
U
خوبی ساعت
pph
U
تعدادصفحه در ساعت
physiological clock
U
ساعت فیزیولوژیکی
face of the clock
U
صفحه ساعت
navy time
U
ساعت دریایی
moon dial
U
ساعت مهتابی
mean time
U
ساعت متوسط
striker
U
ساعت زنگی
man hours
U
نفر در ساعت
man hour
U
نفر ساعت
quarter hour
U
ربع ساعت
real time clock
U
ساعت بلادرنگ
the two o'clock d.
U
توزیع ساعت دو
system time
U
ساعت سیستم
sun dial
U
ساعت افتابی
solar time
U
ساعت شمسی
shot clock
U
ساعت مسابقه
shooting ckock
U
ساعت مسابقه
shipper
U
اهرم ساعت
sext
U
نماز ساعت شش
lights out
U
ساعت خواب
wristwatch
U
ساعت مچی
hourglass
U
ساعت ریگی
hourglass
U
ساعت شنی
hourglasses
U
ساعت ریگی
hourglasses
U
ساعت شنی
solarium
U
ساعت افتابی
solariums
U
ساعت افتابی
alarum
U
ساعت زنگی
alarum clock
U
ساعت شماطهای
ampere hour
U
امپر- ساعت
sundials
U
ساعت افتابی
wristlet watch
U
ساعت مچی
wrist watch
U
ساعت مچی
fob
U
زنجیر ساعت
alarm clock
U
ساعت شماطهای
clockwise
U
درجهت ساعت
clockwise
U
در جهت ساعت
watchband
U
بند ساعت
watchbands
U
بند ساعت
wristwatches
U
ساعت مچی
sundial
U
ساعت افتابی
ampere hour
U
امپر ساعت
business hours
U
ساعت اداری
business hours
U
ساعت کاری
by my watch
U
مطابق ساعت من
at eight o'clock
U
در ساعت هشت
clocks
U
ساعت ورزشگاه
alarm clocks
U
ساعت شماطهای
clock
U
ساعت ورزشگاه
balance wheel
U
رقاص ساعت
capped watch
U
ساعت شکاری
strikers
U
ساعت زنگی
atomic clock
U
ساعت اتمی
stop watch
U
ساعت وقت گذاری
watching
U
ساعت جیبی و مچی
mph
U
مخفف مایل در ساعت
countdown
U
میزان کردن ساعت
watches
U
ساعت جیبی و مچی
countdowns
U
میزان کردن ساعت
sanchin dachi
U
ایستادن ساعت شنی
lock spring
U
قاب ساعت فنری
man hour
U
یک ساعت کار یک کارگر
hour hand
U
عقربه ساعت شمار
military clock
U
ساعت یا وقت نظامی
minute glass
U
ساعت ریگی دقیقهای
in time
<idiom>
U
قبل از ساعت مقرر
What time is it?What time do you have?
U
ساعت چند است
watched
U
ساعت جیبی و مچی
stem winder
U
ساعت دسته کوک
stem winding
U
ساعت دسته کوک
time orderly
U
نگهبان اعلام ساعت
watt hour meter
U
وات ساعت متر
set the clock
U
ساعت را تنظیم کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com