English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
wrest U چرخش پیچش
wrested U چرخش پیچش
wresting U چرخش پیچش
wrests U چرخش پیچش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
waltz three U سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
intortion U پیچش
ten smus U پیچش
backing off U پس پیچش
buckling U پیچش
curvature U پیچش
deflection U پیچش
intorsion U پیچش
deflections U پیچش
torsion U پیچش
resonantly U با پیچش و ارتعاش
lock torque U قفل پیچش
torsion dynamometer U پیچش سنج
torsion test U ازمایش پیچش
geometric twist U پیچش هندسی
torsion recorder U ضباط پیچش
torsion modulus U مدول پیچش
deflexion U انحراف پیچش
number of threads U تعداد پیچش ها
torsional rigidity U استحکام در مقابل پیچش
torque twist curve U منحنی گشتاور و پیچش
torsion resistant U مقاوم در برابر پیچش
eversion U پیچش کف پا به طرف خارج
draw shot U ضربه با پیچش به عقب
inversions U پیچش کف پا به طرف داخل
inversion U پیچش کف پا به طرف داخل
intorsion U پیچش ساقه انعطاف
intortion U پیچش ساقه انعطاف
resonances U پیچش صدا طنین
resonance U پیچش صدا طنین
curling U پیچش یا حلقه زنی
direction of thread U سوی پیچش پیچ
crimp U پیچش وانقباض عضله درخواب
crimped U پیچش وانقباض عضله درخواب
crimps U پیچش وانقباض عضله درخواب
single action U یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
twists U دوران حول محور افقی پیچش
twist U دوران حول محور افقی پیچش
twisting U دوران حول محور افقی پیچش
outswinger U توپی که در هوا با پیچش ازتوپزن دور میشود
out and in U گویی که با پیچش بطرف شیارمی رود و برمی گردد
wash in U پیچش بال بطوریکه زاویه نصب ان بطرف نوک کاهش یابد
endless knots U طرح گره بدون انتها [که حالتی از پیچش نخ را بصورت متقارن و ستاره ای شکل به نگاره می بخشد.]
hug the rail U غلطیدن یا بلندشدن گوی کنارلبه خارجی میز بیلیارد درنتیجه پیچش گوی
burl [nep] U گلوله ای یا نپ شدن الیاف در سطح بافته شده بدلیل پیچش الیاف بدور یکدیگر
snap pass U پاس سریع با پیچش سریع مچ
twirl U چرخش
spins U چرخش
wheel U چرخش
spin U چرخش
turn U چرخش
turns U چرخش
trolls U چرخش
troll U چرخش
wheeling U چرخش
levorotation U چرخش به چپ
twirled U چرخش
twirling U چرخش
twirls U چرخش
whirl U چرخش
whirled U چرخش
whirling U چرخش
head rolling U سر چرخش
whirls U چرخش
revolutions U چرخش
revolution U چرخش
wheels U چرخش
whirlpools U چرخش اب
gyration U چرخش
wrenched U چرخش
wrench U چرخش
rotation U چرخش
whirlpool U چرخش اب
circulations U چرخش
volte-face U چرخش
volte face U چرخش
circulation U چرخش
gyrations U چرخش
wrenches U چرخش
swirled U چرخش
swirl U چرخش
swirling U چرخش
rotational U چرخش
swirls U چرخش
rotation U مقدار چرخش یک شی
angle of rotation U زاویه چرخش
concentricity U دقت چرخش
compass swing U چرخش خط محوری
rpm U چرخش بر دقیقه
body english U چرخش بی اختیار
twists U چرخش بدن
rotational speed U چرخش بر دقیقه
rev U چرخش بر دقیقه
upturn U چرخش ببالا
rotation U چرخش دوران
speed of rotation U چرخش بر دقیقه
number of revolutions U چرخش بر دقیقه
pivot ship U ناو چرخش
axis of rotation U محور چرخش
stuffs U چرخش توپ
stuffed U چرخش توپ
stuff U چرخش توپ
revs per minute U چرخش بر دقیقه
topspin U چرخش توپ
radius of giration U شعاع چرخش
quartimax rotation U چرخش کوارتیماکس
proper rotation U چرخش متعارف
varimax rotation U چرخش واریماکس
pivot point U مرکز چرخش
vertical scrolling U چرخش عمودی
orthogonal rotation U چرخش عمودی
optical rotation U چرخش نوری
upward rotation U چرخش رو به بالا
rotatable U چرخش پذیر
rotational post U شغل در چرخش
trepan U چرخش انحراف
specific rotation U چرخش ویژه
turn table U میز چرخش
upright spin U چرخش ایستاده
sidespin U چرخش توپ
sidespin U چرخش انحرافی
sidespin U چرخش بیک سو
rotational speed U سرعت چرخش
oblique rotation U چرخش مایل
magnetic ritation U چرخش مغناطیسی
williamson turn U چرخش ویلیامسون
fractional turn U چرخش کسری
forward dive U شیرجه رو به اب با چرخش
disrotatory motion U چرخش ناهمسو
cyclostat U دستگاه چرخش
conrotatory motion U چرخش همسو
free rotation U چرخش ازاد
gyoradius U شعاع چرخش
radius of gyration U شعاع چرخش
kick turn U نیم چرخش
turnabout U چرخش به یک طرف
pick and roll U ایجاد سد و چرخش
turnabouts U چرخش به یک طرف
improper rotation U چرخش نامتعارف
molecular rotation U چرخش مولکولی
high spin U چرخش زیاد
revolutions per minute U چرخش بر دقیقه
rolled U چرخش گردش
chases U پایه چرخش
turning points U نقطه چرخش
tumbled U چرخش اشفتگی
roll U چرخش گردش
tumbles U چرخش اشفتگی
turning point U نقطه چرخش
spins U چرخش توپ
spin U چرخش به سرعت
pivoting U قابل چرخش
helicopters U چرخش در هوا
spin U چرخش توپ
helicopter U چرخش در هوا
universal U با چرخش ازاد
tumble U چرخش اشفتگی
chase U پایه چرخش
twisting U چرخش بدن
chased U پایه چرخش
twist U چرخش بدن
turn-offs U محل چرخش
turn-off U محل چرخش
spins U چرخش به سرعت
revolutions U چرخش دوران
rolls U چرخش گردش
revolution U چرخش دوران
chasing U پایه چرخش
turn off U محل چرخش
mutarotation U تغییر چرخش نوری
caracole U نیم چرخش اسب
half circle U چرخش نمیدایره ژیمناست
turning circle U دایره چرخش ناو
turning points U نقطه لولای چرخش
jet turn U چرخش موازی اسکی ها
flow process U جریان چرخش کار
oblimax rotation U چرخش مایل بیشینه
type face U نوع چرخش یکان
hindered rotation U چرخش غیر ازاد
gyrostatics U مبحث چرخش اجسام
hindered rotation U چرخش ممانعت شده
counter rotate U چرخش بالاتنه در پیچ
dorro yoop chagi U ضربه پا به بغل با چرخش
evolution U چرخش حرکت دورانی
pinwheel U چرخش از پهلو بدوربارفیکس
oblimin rotation U چرخش مایل کمینه
vertigo U دوار سر چرخش بدور
pivot point U نقطه چرخش ناو
period of roll U زمان تناوب چرخش
roll U چرخش توپ والیبال
fullest U چرخش با پشتک کامل
full U چرخش با پشتک کامل
rolled U چرخش توپ والیبال
rotational reflection axis U محور چرخش انعکاس
pivot U چرخش حول یک محور
rolls U چرخش توپ والیبال
spinning U چرخش [گردش] [دوران ]
spindling U چرخش دیسک دستی
turning point U نقطه لولای چرخش
optical rotatory dispersion U پاشندگی چرخش نوری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com