Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
shift
U
چرخش بیتها در یک کلمه به طوری که آخرین بیت در محل اولین بیت درج خواهد شد
shifted
U
چرخش بیتها در یک کلمه به طوری که آخرین بیت در محل اولین بیت درج خواهد شد
shifts
U
چرخش بیتها در یک کلمه به طوری که آخرین بیت در محل اولین بیت درج خواهد شد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
circular
U
چرخش بیتها در کلمه که آخرین بیت در محل اولین بیت قرار می گیرد
cyclic
U
چرخش بیتها در کلمه که آخرین بیت به محل اولین بیت منتقل میشود
circulars
U
چرخش بیتها در کلمه که آخرین بیت در محل اولین بیت قرار می گیرد
It will be interesting to see how the first free elections play themselves out.
U
خیلی جالب خواهد بود تا ببینید که نتیجه اولین انتخابات آزاد چه خواهد شد .
fifo
U
روش ذخیره سازی خواندن و نوشتن به طوری که اولین عنصر در اولین فراخوانی ذخیره میشود
for the first
[last]
time
U
برای اولین
[آخرین]
بار
cycles
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
soft
U
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
softer
U
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
softest
U
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
identity
U
مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند
ring
U
لیست داده که آخرین عنصر آن به اولین اشاره کند
identities
U
مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند
worded
U
طول کلمه کامپیوتری که به صورت تعداد بیتها شمرده میشود
word
U
طول کلمه کامپیوتری که به صورت تعداد بیتها شمرده میشود
illegal
U
ترکیب نادست بیتها در کلمه کامپیوتری طبق قوانین ز پیش تنظیم شده
identities
U
الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
identity
U
الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
initialling
U
اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
initial
U
اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
initialled
U
اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
initialing
U
اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
initialed
U
اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
drop cap
U
حرف درشت اولین کلمه پاراگراف
initials
U
اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
end
U
عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
ends
U
عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
ended
U
عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
output
U
به طوری که با گونه دیگر رسانه ذخیره سازی سازگارند 2-بخشی از کلمه پرداز که متن را طبق دستورات تو کار فرمت میکند
outputs
U
به طوری که با گونه دیگر رسانه ذخیره سازی سازگارند 2-بخشی از کلمه پرداز که متن را طبق دستورات تو کار فرمت میکند
end
U
کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
ended
U
کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
ends
U
کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
circular
U
فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circulars
U
فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circulars
U
لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
circular
U
لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
it will make against us
U
برای مازیان خواهد داشت بزیان ما تمام خواهد شد
first in first out
U
صف موقت که در آن اولین عنصر در اولین محل خواندن ذخیره میشود
hyphen
U
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
hyphens
U
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
logogriph
U
نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد
search and replace
U
خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
fifo
U
اولین صادره از اولین وارده
first strike
U
اولین ضربت در اولین حمله
waltz three
U
سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
telnet
U
پروتکل TCP/ IP که به کاربر امکان اتصال و کنترل از طریق اینترنت به کامپیوترهای راه دور میدهد به طوری ککه گویی همان جا هستند و دستورات را تایپ میکند به طوری که گویی در مقابل کامپیوترهستند
runs
U
دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
run
U
دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
word
U
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
worded
U
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
least significant bit
U
رقم دودویی در سمت راست یک کلمه که کمترین توان کلمه را می گیرد.
statute at large
U
چاپ قانون به طور کلمه به کلمه از روی متن اصلی
prefix
U
کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
prefixes
U
کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
marker
U
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augmenting
U
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augmented
U
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
markers
U
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augment
U
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
word
U
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
worded
U
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augments
U
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
Persian rug
U
[فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]
to rime one word with another
U
یک کلمه رابا کلمه دیگر قافیه اوردن
fifo
U
که اولین عنصری که وارد صف میشود. اولین عنصری است که خوانده میشود
ring shift
U
جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند
bytes
U
گروهی از بیتها یا ارقام باینری
lengths
U
شماره بیتها که یک ثبات را می سازند
length
U
شماره بیتها که یک ثبات را می سازند
byte
U
گروهی از بیتها یا ارقام باینری
accuracy
U
هر قدر تعداد بیتها بیشتر باشد
collect transfer
U
بار کردن یک ثبات با بیتها ازمحلهای مختلف
hypertext
U
روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر
processor
U
ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
syllable
U
جزء کلمه مقطع کلمه
synonym
U
کلمه مترادف کلمه هم معنی
syllables
U
جزء کلمه مقطع کلمه
synonyms
U
کلمه مترادف کلمه هم معنی
lsb
U
رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
levels
U
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
levelled
U
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
leveled
U
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
level
U
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
keyword
U
1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد
enclitic
U
متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
single action
U
یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
shifts
U
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shift
U
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifted
U
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
mask
U
محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
masks
U
محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
softer
U
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
softest
U
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
soft
U
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
adjunct register
U
ثبات بیت که در آن بیتهای ابتدایی اطلاعات کنترلی و سایر بیتها در اختیار برنامه است
trendier
U
مطابق آخرین مد
at the eleventh hour
U
در آخرین لحظات
swan song
<idiom>
U
آخرین سیما
trendy
U
مطابق آخرین مد
trendiest
U
مطابق آخرین مد
last-ditch
U
آخرین فرصت
The last school day.
U
آخرین روز مدرسه
billionths
U
آخرین عدد یک میلیارد
last-ditch
U
وابسته به آخرین تلاش
billionth
U
آخرین عدد یک میلیارد
... in such a way as to ...
U
طوری ... که ...
... in such a way that ...
U
طوری ... که ...
in such a way
<adv.>
U
[به]
طوری
printed
U
آخرین صفحه چاپ شده
ended
U
کد ارسالی پس از آخرین حرف متن
son file
U
آخرین گونه کاری یک فایل
prints
U
آخرین صفحه چاپ شده
She was dressed in the latest fashion .
U
آخرین مد لبا ؟ پوشیده بود
print
U
آخرین صفحه چاپ شده
What is the latest news?
U
آخرین خبرها ( اخبار ) چیست ؟
ended
U
نمایش گر پس از آخرین رکورد فایل
printouts
U
آخرین صفحه چاپ شده
ends
U
کد ارسالی پس از آخرین حرف متن
last straw
<idiom>
U
[آخرین مشکل از یک سری مشکلات]
end
U
کد ارسالی پس از آخرین حرف متن
end
U
نمایش گر پس از آخرین رکورد فایل
ends
U
نمایش گر پس از آخرین رکورد فایل
printout
U
آخرین صفحه چاپ شده
aft flap
آخرین قسمت فلپهای سه قسمتی
bitblt
U
در گرافیک کامپیوتری جابجا کردن یک بلاک از بیتها از یک محلی در حافظه به محلی دیگر
blit
U
در گرافیک کامپیوتری جابجا کردن یک بلاک از بیتها از یک محلی در حافظه به محلی دیگر
highs
U
تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
high
U
تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
highest
U
تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
It is all right . It is o. k.
U
طوری نیست
demodulator
U
دستگاهی که سیگنالهای انتقال یافته در یک اتصال مخابراتی را دریافت کرده وانها را به پالسهای الکتریکی یا بیتها که قابل ورود به ماشین داده پردازباشند
queues
U
ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
queueing
U
ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
To play ones last card
U
آخرین تیر ترکش رارها کردن
queue
U
ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
date
U
افزودن آخرین و جدیدتری اطلاعات به چیزی
dates
U
افزودن آخرین و جدیدتری اطلاعات به چیزی
to give somebody an ultimatum
U
به کسی آخرین پیشنهاد را دادن
[در معامله ای]
to go down to the wire
<idiom>
U
تا آخرین لحظه با تهیج معلق ماندن
to go down to the wire
<idiom>
U
تا آخرین لحظه با تهیج نا معلوم ماندن
This is the latest mens fashion.
U
این آخرین مد لباس مردانه است
last but not least
<idiom>
U
آخرین موقعیت وپر اهمیت ترین
He emptied the glass to the last drop .
U
لیوان را تا آخرین قطره خالی کرد
This is my last chance .
U
این برایم آخرین فرصت است
queued
U
ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
that fauit will right itself
U
خواهد شد
twill _
U
ان خواهد
in such a way as to enable them
U
به طوری که آنها بتوانند
Sh spoke in such a way that…
U
طوری صحبت کرد که
pop
U
خواندن و یا حفظ کردن آخرین داده از پشته
popped
U
خواندن و یا حفظ کردن آخرین داده از پشته
pops
U
خواندن و یا حفظ کردن آخرین داده از پشته
initiatory
U
اولین
headmost
U
اولین
initialing
U
اولین
initial
U
اولین
initialling
U
اولین
initials
U
اولین
initialled
U
اولین
initialed
U
اولین
it will manifest it self
U
اشکار خواهد شد
the secret will open to me
U
خواهد گردید
it askes for attention
U
دقت می خواهد
he shall go
U
خواهد رفت
he will go
U
خواهد رفت
flashes
U
حافظه غیر فرار مشابه EEPROM که با بلاکهای داده کار میکند و نه بیتها که معمولاگ در درایور دیسک به کار می رود
flashed
U
حافظه غیر فرار مشابه EEPROM که با بلاکهای داده کار میکند و نه بیتها که معمولاگ در درایور دیسک به کار می رود
flash
U
حافظه غیر فرار مشابه EEPROM که با بلاکهای داده کار میکند و نه بیتها که معمولاگ در درایور دیسک به کار می رود
Doom
U
[نمایش تصویری از آخرین قضاوت عیسی مسیح در کلیسا]
trailer
U
آخرین رکورد فایل که حاوی خصوصیات و کنترل است
to give somebody an ultimatum
U
به کسی آخرین مدت را دادن
[برای اجرای قراردادی]
Last stop. All out.
U
آخرین ایستگاه. همه پیاده بشن.
[حمل و نقل]
lifo
U
سیستم صف که آخرین عنصر ذخیره شده را اول می خواند
When is the last train to Oxford?
U
چه وقت آخرین قطار به سمت آکسفورد حرکت می کند؟
trailers
U
آخرین رکورد فایل که حاوی خصوصیات و کنترل است
first generation
U
اولین سری
seconds
U
که پس از اولین می آید
initialing
U
اولین امضاء
initialing
U
اولین یا در ابتدا
initialing
U
اولین قسمت
betimes
U
در اولین فرصت
initialed
U
اولین قسمت
first salvo
U
اولین رگبار
initialled
U
اولین یا در ابتدا
initialed
U
اولین امضاء
initials
U
اولین امضاء
initialling
U
اولین امضاء
initialled
U
اولین امضاء
initials
U
اولین قسمت
initialling
U
اولین یا در ابتدا
initialled
U
اولین قسمت
initialling
U
اولین قسمت
initial
U
اولین امضاء
initial
U
اولین یا در ابتدا
immediate destination
U
اولین مقصد
initialed
U
اولین یا در ابتدا
first strike
U
اولین ضربه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com