English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 111 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
rotational U چرخشی دورانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
backbone U شبکه چرخشی سریع که شبکههای چرخشی کوچکتر را بهم وصل میکند
backbones U شبکه چرخشی سریع که شبکههای چرخشی کوچکتر را بهم وصل میکند
rotational isomers U همپارهای چرخشی ایزومرهای چرخشی
swirly U چرخشی
rotating U چرخشی
rotary U چرخشی
rotatory U چرخشی
gyration U چرخشی
revolutionaries U چرخشی
revolutionary U چرخشی
peristrephic U چرخشی
gyrations U چرخشی
irrotational U غیر چرخشی
american twist U سرویس چرخشی
rotational level U تراز چرخشی
rotational delay U تاخیر چرخشی
rotation moment U گشتاور چرخشی
circular reaction U واکنش چرخشی
off spinner U توپ چرخشی
rotary switch U گزینه چرخشی
rotating memory U حافظه چرخشی
rotation flow U شارش چرخشی
concentricity U حرکت چرخشی
concentric running U حرکت چرخشی
circular reference U ارجاع چرخشی
rotational motion U حرکت چرخشی
spiral instability U ناپایداری چرخشی
swirling U حرکت چرخشی
swirled U حرکت چرخشی
swirl U حرکت چرخشی
spiral stability U پایداری چرخشی
rotational symmetry U تقارن چرخشی
rotational spectrum U طیف چرخشی
swirls U حرکت چرخشی
dollyo U دورانی
rotary U دورانی
mawashi U دورانی
out flanking U دورانی
vertiginous U دورانی
rotational spectroscopy U طیف بینی چرخشی
radial davit U قایق بالابر چرخشی
radial davit U جرثقیل چرخشی قایق
specific rotatory power U توان چرخشی ویژه
angular momentum U مقدار جنبش چرخشی
axial rotation symmerty U تقارن چرخشی محوری
moment U لحظه گشتاور چرخشی
moments U لحظه گشتاور چرخشی
rotation viscosimeter U گرانروی سنج چرخشی
mawashi geri U ضربه دورانی پا
concentric running U حرکت دورانی
rotational inertia U لختی دورانی
rotation flow U شارش دورانی
rotary drilling U حفاری دورانی
turning movement U احاطه دورانی
turning movement U حرکت دورانی
rotary pump U پمپ دورانی
turbo compressor U کمپرسور دورانی
rotary switch U کلید دورانی
rotation inertia U لختی دورانی
encirclement U احاطه دورانی
cyclic pitch U گام دورانی
circular frequency U تکرار دورانی
cyclical budget U بودجه دورانی
cyclical unemployment U بیکاری دورانی
diode lamp U دیود دورانی
dollyo chagi U ضربه دورانی پا
concentricity U حرکت دورانی
centrifugal pump U پمپ دورانی
eyre U گردش دورانی
revolving U گردنده دورانی
revolutions U سرعت دورانی
revolution U سرعت دورانی
circular parry U دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
extrinsic eye muscles U عضلات برون چرخشی چشم
double three U دوبارحرکت سه چرخشی روی یک دایره
counter parry U دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
vertical envelopement U حرکت دورانی قائم
circular flow of income U گردش دورانی درامد
evolution U چرخش حرکت دورانی
circular dischroism U دو رنگ نمایی دورانی
moom dolly chagi U ضربه پا به عکس دورانی
concentricity test U ازمایش حرکت دورانی
moom dollyo bandea dollyo chagi U ضربه پا برعکس دورانی
gyratory breaker U سنگ شکن دورانی
kwon toul chigi U ضربه مشت دورانی
gyratory crusher U سنگ شکن دورانی
cyclic pitch control U کنترل گام دورانی
cycled U :بصورت دورانی فاهر شدن
cycle U :بصورت دورانی فاهر شدن
cycles U :بصورت دورانی فاهر شدن
screwing U حرکات دورانی یخهای دریایی
semi spinner U پرتاب دورانی گوی بولینگ
semi roller U پرتاب دورانی گوی بولینگ
rock U حرکت دورانی بال به دور بدنه
rocked U حرکت دورانی بال به دور بدنه
rocks U حرکت دورانی بال به دور بدنه
take up reel U چرخشی که نوار مغناطیسی روی آن جمع شده باشد
vortex flow U جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
circulation U حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
rotaglider U گلایدرهایی که دارای بالهای دورانی ازاد هستند
circulations U حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
coffee grinder U حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین
expansion bearing U تکیه گاهی که موجب حرکت طولی یا دورانی میشود
coffee grinders U حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین
gear ratio U نسبت سرعتهای دورانی محورهای ورودی و خروجی یک جعبه دنده
blast hole drill U مته دورانی که با هوای فشرده خورده سنگها را ازسوراخ خارج میکند
kelly U قطعهای از لوله حفاری که باعث میشود علاوه برحرکت دورانی مته در جهت عمود نیز حرکت نماید
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com