Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
lighting
U
چراغ بندی ماشین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
self binder
U
ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
tail light
U
چراغ عقب ماشین
tail lights
U
چراغ عقب ماشین
headlight
U
چراغ جلو ماشین
headlights
U
چراغ جلو ماشین
head light
U
چراغ جلو ماشین
to switch on the dipped
[dimmed]
headlights
U
چراغ نور پایین
[ماشین]
را روشن کردن
staplers
U
ماشین عدل بندی
stapler
U
ماشین عدل بندی
harvester
U
ماشین درو و باقه بندی
harvesters
U
ماشین درو و باقه بندی
totalisator
U
ماشین ثبت شرط بندی اسب دوانی
totalizator
U
ماشین ثبت شرط بندی اسب دوانی
totalizer
U
ماشین ثبت شرط بندی اسب دوانی
crate
U
صندوقی که جهت بسته بندی ماشین الات بکاربرده میشود ومعمولا مسبک است
crates
U
صندوقی که جهت بسته بندی ماشین الات بکاربرده میشود ومعمولا مسبک است
types
U
ماشین کردن طبقه بندی کردن
typed
U
ماشین کردن طبقه بندی کردن
type
U
ماشین کردن طبقه بندی کردن
universal
U
نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
The letter is well typed .
U
نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
machinists
U
ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinist
U
ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
evaluation rating
U
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
cybernetics
U
مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
compensation trading
U
معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
bench lathe
U
ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
machined
U
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine
U
ماشین کردن با ماشین رفتن
machine
U
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machined
U
ماشین کردن با ماشین رفتن
machines
U
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machines
U
ماشین کردن با ماشین رفتن
word warp
U
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
carpet classification
U
طبقه بندی
[درجه بندی]
فرش
ratings
U
طبقه بندی کردن درجه بندی
rating
U
طبقه بندی کردن درجه بندی
faxed
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
cross compiler
U
کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
faxing
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
fax
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxes
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
disassembler
U
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
double column vertical boring mill
U
ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
telescopic
U
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging
U
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification
U
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
wording
U
جمله بندی کلمه بندی
laggin
U
اب بندی کردن اب بندی ناوها
classifications
U
طبقه بندی رده بندی
lineaments
U
طرح بندی صورت بندی
lineament
U
طرح بندی صورت بندی
classification
U
طبقه بندی رده بندی
assembled
U
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assemble
U
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembles
U
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembler
U
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
downgrade
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade
U
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrades
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
gift wrap
U
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
automated teller machine
U
ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
d.c. machine
U
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
the machine is in operation
U
ماشین در گردش است ماشین دایر است
digital computer
U
ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
security classification
U
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
line astern
U
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
declassification
U
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
nightlights
U
چراغ کم سو
overtaking light
U
چراغ
lamp
چراغ
lampad
U
چراغ
lamps
U
چراغ
lamplighter
U
چراغ چی
nightlight
U
چراغ کم سو
lampers
U
چراغ
white steaming light
U
چراغ
black designation
U
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
traffic signal
U
چراغ راهنمایی
come-on
U
چراغ زدن
portable lamp
U
چراغ سیار
blowtorch
U
چراغ جوشکاری
blowtorches
U
چراغ جوشکاری
lamp
لامپ چراغ
light bulb
U
چراغ برق
light bulbs
U
چراغ برق
portable standard
U
چراغ مطالعه
lamps
U
لامپ چراغ
incandescent mantle
U
توری چراغ
bunsen burner
U
چراغ بونزن
lamp post
U
تیر چراغ
warning light
U
چراغ خطر
lampblack
U
دوده چراغ
red lights
U
چراغ قرمز
gas lights
U
چراغ گازی
gas light
U
چراغ گازی
portable lamp
U
چراغ گردان
flashing light
U
چراغ چشمک زن
battle lights
U
چراغ پلیس
battle lantern
U
چراغ خطرجنگی
electric bulb
U
چراغ برق
come-ons
U
چراغ زدن
stop light
U
چراغ ترمز
stop lamp
U
چراغ ترمز
red lights
U
چراغ سمت چپ
red lights
U
چراغ خطر
red light
U
چراغ سمت چپ
red light
U
چراغ خطر
red light
U
چراغ قرمز
stereopticon
U
چراغ عکس
electric lamp
U
چراغ برق
lamppost
U
تیر چراغ
spotlights
U
چراغ نورافکن
spotlighting
U
چراغ نورافکن
light line
U
خط چراغ جنگی
light list
U
چراغ نامه
flashlight
U
چراغ قوه
flashlights
U
چراغ قوه
light house
U
چراغ دریایی
gaslight
U
چراغ گاز
dim light
U
چراغ جنگی
pressure lamp
U
چراغ تلمبهای
head lamp
U
چراغ پیشانی
landing light
U
چراغ فرود
dashboard light
U
چراغ داشبورد
spotlighted
U
چراغ نورافکن
spotlight
U
چراغ نورافکن
lucernal
U
چراغ دار
lamplight
U
روشنائی چراغ
blind
U
چراغ چشمک زن
stoplight
U
چراغ ترمز
light
U
چراغ برق
neon
U
چراغ نئون
bunsen burners
U
چراغ بونزن
kerosene
U
نفت چراغ
dome light
U
چراغ برجک
gas flame
U
چراغ گازی
lamp-posts
U
تیر چراغ
lampron
U
چراغ موشی
indicator
U
چراغ راهنما
lamp-post
U
تیر چراغ
leading light
U
چشم و چراغ
stoplights
U
چراغ ترمز
blinker
U
چراغ چشمک زن
portable standard
U
چراغ ایستا
lantern
U
چراغ بادی
nightlights
U
چراغ خواب
occulting light
U
چراغ ممتد
hurricane lamp
U
چراغ بادی
hurricane lamp
U
چراغ دریایی
activity light
U
چراغ فعالیت
paraffin oil
U
نفت چراغ
acetylene burner
U
چراغ استیلنی
hurricane lamps
U
چراغ بادی
limelight
U
چراغ یانورقوی
indicating lamp
U
چراغ راهنما
aiming light
U
چراغ شاخص
blinded
U
چراغ چشمک زن
blinds
U
چراغ چشمک زن
spirit lamp
U
چراغ الکلی
alcohol lamp
U
چراغ الکلی
alcohol burner
U
چراغ الکلی
aiming post light
U
چراغ شاخص
nightlight
U
چراغ خواب
abat jour
U
پرتوافکن چراغ
lampshades
U
گنبدهی چراغ
torching
U
چراغ قوه
torched
U
چراغ قوه
lampshade
U
گنبدهی چراغ
magic lanterns
U
چراغ عکس
torches
U
چراغ قوه
fanal
U
چراغ گشتی
fixed light
U
چراغ ثابت
light
U
چراغ راهنمایی
hurricane lamps
U
چراغ دریایی
lighted
U
چراغ راهنمایی
lightest
U
چراغ راهنمایی
leading lights
U
چشم و چراغ
torch
چراغ قوه
flash light
U
چراغ قوه
magic lantern
U
چراغ عکس
safety lamp
U
چراغ ایمنی
beacon
U
چراغ دریایی
traffic lights
U
چراغ راهنمایی
traffic light
U
چراغ راهنمایی
lanterns
U
چراغ توری
mantle
U
توری چراغ
mantles
U
توری چراغ
lamp stand
چراغ دان
battery lamp
U
چراغ قوه
standing light
U
چراغ پلیسی
torch light
U
چراغ قوهای
electric torch
U
چراغ قوهای
pocket lamp
U
چراغ قوه
standing light
U
چراغ ثابت
safety lamp
U
چراغ اطمینان
mantle lamp
U
چراغ توری
mantle burner
U
چراغ توری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com