Perdic | چایی دارویست که با زنجفیل و هل درست شده و در آن شکر، شراب، تریاک و حشیش نیز به کار میرود. | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	Charbughra U	چایی دارویست که با زنجفیل و هل درست شده و در آن شکر، شراب، تریاک و حشیش نیز به کار میرود.

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	to manipulate U	تریاک را با دست عمل اوردن تریاک را تیارکردن
	tea is sold by the kilogramme U	چایی را کیلویی می فروشند چایی به کیلو فروخته میشود
	winy U	شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
	winey U	شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
	winery U	کارخانه شراب سازی موسسه شراب کشی
	vinosity U	حالت و خصوصیات شراب معتادبه شراب
	wineglass U	لیوان شراب پیمانه شراب
	kef U	حشیش
	cannabis U	حشیش
	hashish U	حشیش
	opium U	تریاک
	kief U	حشیش
	canabis U	حشیش
	opiam U	تریاک
	ganja U	حشیش
	hemp U	حشیش
	cannabis sativa U	حشیش امریکایی
	to smoke opium U	تریاک کشیدن
	opiomania U	اعتیاد به تریاک
	opiam U	تریاک زدن
	marihuana U	کنف حشیش
	marijuana U	کنف حشیش
	emetic resin U	تریاک برگردان
	cannabis indica U	حشیش هندی
	wine of opium U	محلول تریاک وشراب
	to pour out tea U	چایی ریختن
	green tea U	چایی سبز
	iced tea U	چایی سرد
	tea stains U	لکه چایی
	st john's wort U	علف چایی
	beer money U	پول چایی
	husbandŠs tea U	چایی کم مایه و سرد
	meat tea U	چایی یا عصرانه با گوشت
	tea is preferable to water U	چایی بر اب ترجیح دارد
	tea is preferable to water U	چایی از اب بهتر است
	to pour hot water over tea U	اب گرم روی چایی ریختن
	A pot of tea for 4, please.	لطفا یک قوری چایی 4 نفره.
	lactuarium U	شیره تریاک مانندی که از یک جورکاهوی خارداربدست می اید
	joint U	جای کشیدن تریاک با استعمال نوشابه لولا
	My tea isnt cool enough to drink. U	چایی ام آنقدر خنک نشده که بخورم
	intersection U	تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
	intersections U	تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
	and U	تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
	join U	تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
	meets U	تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
	OR function U	تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
	meet U	تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
	joins U	تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
	coincidence function U	تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
	joined U	تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
	conjunction U	تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
	assertion U	1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
	conjunctions U	تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
	union U	تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
	unions U	تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
	false U	1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
	disjunction U	تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
	alternation U	تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
	either or operation U	تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
	temper U	درست ساختن درست خمیر کردن
	tempered U	درست ساختن درست خمیر کردن
	tempers U	درست ساختن درست خمیر کردن
	judiciousness U	قضاوت درست تشخیص درست
	be the spitting image of someone <idiom> U	درست مثل کسی بودن [درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
	the juice of the grape U	شراب
	bacchus U	شراب
	wine U	شراب
	wines U	شراب
	viniferous U	شراب زا
	The convict cannot distinguish between right and wrong [distinguish right from wrong] . U	این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص [تشخیص درست را از نادرست] بدهد.
	grcen wine U	شراب نارس
	wine maker U	شراب ریز
	fortified wines U	شراب قوی
	grcen wine U	شراب تازه
	grail U	جام شراب
	vermt U	شراب افسنطین
	guzzler U	شراب خور
	oenomel U	شراب عسلی
	oenologist U	شراب شناس
	wines U	شراب نوشیدن
	filtrate U	شراب ناب
	ustulation U	سوزاندن شراب
	wineskin U	مشک شراب
	fortified wine U	شراب قوی
	wine U	شراب نوشیدن
	wine cellar U	انبار شراب
	pottle U	رطل شراب
	binge U	شراب خواری
	decanted U	ریختن شراب
	decant U	ریختن شراب
	viticulturist U	شراب ساز
	it is a racy wine U	شراب رادارد
	wino U	معتاد به شراب
	vinous flavour U	طعم شراب
	vinal U	بشکل شراب
	cider U	شراب سیب
	wine cellar U	شراب دخمه
	viniferous U	دارای شراب
	winebibber U	شراب خور
	viniculture U	شراب سازی
	wineglass U	جام شراب
	rhenish wine U	شراب اسمانی
	winegrower U	شراب ساز
	enology U	شراب شناسی
	binges U	شراب خواری
	cochineal U	قرمز شراب کش
	riesling U	شراب سفید
	decants U	ریختن شراب
	decanting U	ریختن شراب
	he is going U	میرود
	i had no idea he was going U	که او میرود
	the train runs without a stop U	میرود
	vinifacteur U	اسباب شراب سازی
	fortified wine U	شراب تقویت شده
	viniculture U	پرورش انگور شراب
	fiascos U	ناکامی بطری شراب
	gladstone U	نوعی شراب ارزان
	clarets U	نوعی شراب قرمز
	claret U	نوعی شراب قرمز
	goblet U	گیلاس شراب [در مراسم]
	chalice U	گیلاس شراب [در مراسم]
	fortified wines U	شراب تقویت شده
	frutex U	شراب شربت الکلی
	scuppernong U	شراب انگور مشک
	goblets U	گیلاس شراب تکه
	vintnery U	عمده فروشی شراب
	enology U	مبحث شراب شناسی
	goblet U	گیلاس شراب تکه
	malmsey U	شراب شیرین قبرس
	argol U	دردشراب .ته نشین شراب
	maderia U	شراب محصول مادریا
	bacchus U	رب النوع شراب و باده
	jeroboam U	جام شراب بزرگ
	cellars U	جای شراب انداختن
	loading U	امیختن موادخارجی به شراب
	fiasco U	ناکامی بطری شراب
	vinic U	مربوط به شراب یا الکل
	vintners U	عمده فروش شراب
	vintner U	عمده فروش شراب
	vermouths U	شراب شیرین افسنطین
	chablis U	نوعی شراب سفید
	vermouth U	شراب شیرین افسنطین
	straw wine U	شراب شیرین کشمش
	wineglasful U	گیلاس شراب خوری
	winepress U	خمره شراب سازی
	wineshop U	مغازه شراب فروشی
	gill U	پیمانهای برای شراب
	cellar U	جای شراب انداختن
	chianti U	نوعی شراب قرمز
	it wont wash U	اگرانرابشویندرنگش میرود
	the probability is U	احتمال میرود
	if he goes U	اگر او میرود
	presumedly U	احتمال میرود
	Which line goes to ... ?	کدام خط به ... میرود؟
	differences U	تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
	difference U	تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
	exjunction U	تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
	EXOR U	تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
	alternatives U	تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
	alternative U	تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
	port U	شراب شیرین بارگیری کردن
	crust of wine U	جرم شراب در روی شیشه
	libation U	تقدیم شراب به حضور خدایان
	sherris U	شراب شیرین یا تلخ اسپانیولی
	gourmets U	خبره خوراک شراب شناس
	buret U	تنگ مخصوص شراب مقدس
	gourmet U	خبره خوراک شراب شناس
	libations U	تقدیم شراب به حضور خدایان
	libation U	نوشابه پاشی نوشیدن شراب
	buretto U	تنگ مخصوص شراب مقدس
	libations U	نوشابه پاشی نوشیدن شراب
	amontillado U	نوعی شراب تلخ و سفیداسپانیایی
	sherries U	شراب شیرین یا تلخ اسپانیولی
	sacked U	شراب سفید پرالکل وتلخ
	sherry U	شراب شیرین یا تلخ اسپانیولی
	sack U	شراب سفید پرالکل وتلخ
	to lay down wine U	شراب را انبار کردن یا جادادن
	sacks U	شراب سفید پرالکل وتلخ
	altar of credence U	[جایگاه نان و شراب مقدس]
	vinometer U	الت سنجش الکل شراب
	exclusive U	تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
	bleeder U	کسی که خونش میرود
	bleeders U	کسی که خونش میرود
	neck or nothing U	یا سر میرود یا کلاه می اید
	in all probability U	احتمال کلی میرود
	birl U	شراب نوشیدن وجام را بدیگری دادن
	punches U	مشروب مرکب از شراب ومشروبات دیگر
	wine taster U	جام شراب مخصوص نمونه گیری
	rhenish U	شراب المانی rhein وابسته به رودخانه
	dionysus U	>دیونسیوس <خدای شراب و میگساری وزراعت
	tartarous U	دردی شکل مشتق از درده شراب
	punched U	مشروب مرکب از شراب ومشروبات دیگر
	punch U	مشروب مرکب از شراب ومشروبات دیگر
	nectar U	شراب لذیذ خدایان یونان شهد
	wine cooler U	هرنوع وسیله یا مخزن سردکننده شراب
	tents U	اموختن نوعی شراب شیرین اسپانیولی
	tent U	اموختن نوعی شراب شیرین اسپانیولی
	churchgoer U	کسی که مرتب به کلیسا میرود
	nightwalker U	کسیکه شب در خواب راه میرود
	Which line goes to ... ?	کدام خط راه آهن به ... میرود؟