Perdic | چاله سرویس | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	lubritorium U	چاله سرویس

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	broadband ISDN U	سرویس ارسال داده سریع که به داده و صوت اجازه ارسال در یک شبکه گسترده میدهد در حال حاضر سیستمهای Asynchronous Transfer Mode Multimegabit Data Services دو نوع از این سرویس هستند
	let U	سرویس خطا سرویس بد
	lets U	سرویس خطا سرویس بد
	letting U	سرویس خطا سرویس بد
	lob serve U	سرویس قوسدار بلند سرویس هوایی قوسدار
	fault U	خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
	faulted U	خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
	faults U	خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
	water hole U	چاله اب
	pits U	چاله
	pit U	چاله
	ditch U	چاله
	ditched U	چاله
	depression U	چاله
	pools U	چاله اب
	depressions U	چاله
	pooled U	چاله اب
	ditches U	چاله
	pot hole U	چاله
	boxes U	چاله
	borings U	چاله
	box U	چاله
	pool U	چاله اب
	armpits U	چاله زیربغل
	armpit U	چاله زیربغل
	trenches U	چاله و ترانشه
	silt pit U	چاله رسوب
	ammunition pit U	چاله مهمات
	borrow pit U	چاله خاکبرداری
	chain locker U	چاله زنجیر
	sullage pit U	چاله نارنجک
	loblolly U	چاله گل الود
	pitting U	چاله کنی
	pockety U	چاله دار
	sumps U	چاله سنگر
	sump U	چاله نارنجک
	puddles U	چاله فاضل اب
	puddle U	چاله فاضل اب
	pitted U	سوراخ سوراخ چاله چاله
	rutty U	پر چاله چوله
	pits U	چاله خرج
	sump U	چاله سنگر
	pit U	چاله خرج
	sumps U	چاله نارنجک
	soakage pit U	چاله نارنجک
	pooled U	برکه چاله اب
	streetwise U	چاله میدانی
	FI'll the pit with earth U	چاله را با خاک پ؟ کن
	trench U	چاله و ترانشه
	pools U	برکه چاله اب
	pool U	برکه چاله اب
	soakage pit U	چاله زه کشی سنگر
	plashy U	مانند ابگیریا چاله
	foundry pit U	چاله ریخته گری
	chain pipe U	دهانه چاله زنجیر
	crater U	چاله ترکش گلوله ها
	ashpit U	چاله مخصوص خاکستر
	recoil pit U	چاله تیر قائم
	craters U	چاله ترکش گلوله ها
	recoil pit U	چاله عقب نشینی لوله
	high angle pit U	چاله مخصوص اجرای تیرقائم
	armpits U	چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
	armpit U	چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
	batardeau U	[دیوار عمود بر روی گودال یا چاله]
	cratering charge U	خرج مخصوص تهیه چاله تخریب
	out side U	دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
	water jump U	چاله ابی در مسیر دو 0003 متربا مانع
	Better go around than fall into the dithc.. <proverb> U	از کنار برو تا در چاله نیفتى .((ایتیاط در هر شرطى اصلی است))..
	service dog U	سگ سرویس
	service line U	خط سرویس
	medical response dog U	سگ سرویس
	centermark U	خط سرویس
	service U	سرویس
	serviced U	سرویس
	after sales service U	سرویس
	assistance dog U	سگ سرویس
	in- U	خط سرویس
	in U	خط سرویس
	let U	سرویس خطا
	kick serve U	سرویس پیچشی
	service U	سرویس کردن
	ace U	امتیاز سرویس
	telephone service U	سرویس تلفن
	serviced U	سرویس کردن
	lets U	سرویس خطا
	serviced U	بنگاه سرویس
	american twist U	سرویس چرخشی
	windmill service U	سرویس چکشی
	service U	بنگاه سرویس
	aces U	امتیاز سرویس
	air line U	سرویس هوایی
	service area U	منطقه سرویس
	after sales service U	سرویس خدماتی
	aditional service U	سرویس اضافی
	backcourt U	پشت خط سرویس
	letting U	سرویس خطا
	hand out U	خطای سرویس
	truckline U	سرویس باربری
	underhand service U	سرویس ساده
	service echelon U	ردههای سرویس
	cannon balls U	سرویس چکشی
	side out U	خطای سرویس
	half court U	زمین سرویس
	sevice kick U	ضربه سرویس
	service over U	خطای سرویس
	cooking set	سرویس پخت و پز
	information service U	سرویس اطلاعاتی
	short service line U	خط سرویس کوتاه
	cannon ball U	سرویس چکشی
	service stairs U	پلکان سرویس
	bibliographic retrieval service U	سرویس بازیابی کتابشناسی
	customer service technician U	تکنسین سرویس مشتری
	hand in U	سمت زمین سرویس
	back boundary line U	محوطه پشت خط سرویس
	interrupt serrice routine U	روال سرویس وقفه
	service charge U	سرویس مهمانخانه وغیره
	cumpuserve U	سرویس اطلاعاتی کامپیوتر
	in side U	سمت سرویس زمین
	hook service U	سرویس برگردان والیبال
	dow jones/retrieval service U	سرویس خبری دو جونز
	duplicate service U	سرویس خدماتی دوبله
	communications server U	سرویس دهنده مخابراتی
	field service U	پشتیبانی سرویس رزمی
	left court U	زمین سرویس سمت چپ
	change of service U	تعویض سرویس والیبال
	wide area telephone service U	سرویس تلفنی گسترده
	railroad service U	سرویس راه اهن
	servicing U	سرویس کردن خودروها
	service court U	محل فرود سرویس
	tea services U	سرویس چای خوری
	tea service U	سرویس چای خوری
	tea sets U	سرویس چای خوری
	tea set U	سرویس چای خوری
	service ace U	امتیاز سرویس تنیس
	infrastructure U	ساختار یا سرویس ابتدایی
	side out U	خراب کردن سرویس
	outed U	دریافت کننده سرویس
	odd court U	زمین سرویس سمت چپ
	outed U	نوبت سرویس اسکواش
	out U	دریافت کننده سرویس
	out U	نوبت سرویس اسکواش
	on line information service U	سرویس اطلاعاتی مستقیم
	out- U	دریافت کننده سرویس
	out of hand serve U	سرویس پایین دست
	out- U	نوبت سرویس اسکواش
	intelligent building U	[ساختمانی با سرویس هوشمند]
	hand out U	خراب کردن سرویس اسکواش
	hand out U	حریف دریافت کننده سرویس
	Service Included U	سرویس حساب شده است.
	in side U	سمت سرویس زمین اسکواش
	right court U	زمین سرویس سمت راست
	service court U	محل فرود سرویس اسکواش
	hand in U	سمت زمین سرویس اسکواش
	supplied U	تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
	no-man's land U	منطقه بین خط سرویس و خط پایانی
	ad court U	زمین سرویس سمت چپ تنیس
	supplying U	تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
	half court U	قسمت سرویس زمین تنیس
	army service area U	منطقه سرویس نیروی زمینی
	supply U	تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
	replenishing U	سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
	replenishes U	سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
	replenished U	سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
	replenish U	سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
	front court U	محوطه جلو خط سرویس اسکواش
	stopboard U	تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
	Is service included? U	آیا سرویس حساب شده است؟
	self-service U	بدون مسئول توزیع سلف سرویس
	down U	خطای سرویس توپ خارج از بازی
	self service U	بدون مسئول توزیع سلف سرویس
	prestel U	سرویس متن تجاری تصویری در انگلستان
	deuce court U	زمین سرویس سمت راست تنیس
	ten year device	وسیله ای که هر ده سال یک بار احتیاج به سرویس دارد
	travel agent U	بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
	service line U	حد مرزی سرویس روی دیوار مقابل اسکواش
	travel agents U	بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
	replacement service U	سرویس جایگزین رفت و آمد [حمل و نقل]
	America Online U	بزرگترین تامین کننده سرویس اینترنت در جهان
	replacement bus service U	سرویس جایگزین رفت و آمد [حمل و نقل]
	sullage pit U	چاله زه کشی سنگر یا حفره زه کشی
	thirds U	شرکتی که سرویس میدهد به سیستمی فروخته شده از یک شخص
	toss a coin for choice of service of cou U	شیریاخط اول بازی جهت تعیین سرویس والیبال
	principal U	قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
	principals U	قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
	third U	شرکتی که سرویس میدهد به سیستمی فروخته شده از یک شخص
	serviced U	توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
	bundling U	دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
	service U	توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
	bundle U	دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
	bundles U	دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
	teleinformatic services U	هر وسیلهای مثل تلکس , رونوشت که از ارتباطات راه دور سرویس می گیرد
	telesoftware U	نرم افزاری که سرویس را از داده تصویری یا متن راه دور می گیرد
	bay U	یک بخش برای کار ویژه [مانند سرویس یا انبار یا هواپیما وغیره]
	name U	کامپیوتری در اینترنت که حاوی سرویس نام میدان است به سایر کامپیوترها
	names U	کامپیوتری در اینترنت که حاوی سرویس نام میدان است به سایر کامپیوترها
	throwing U	باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
	throw U	باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
	dial up service U	سرویس اطلاعات onlineکه باشماره گیری کامپیوترمرکزی قابل دستیابی است
	throws U	باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
	dialup U	سرویس اطلاعات onlineکه باشماره گیری کامپیوترمرکزی قابل دستیابی است