Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
squib
U
چاشنی خرج راکتهای دریایی
squibs
U
چاشنی خرج راکتهای دریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dormant
U
عامل تاخیری مین دریایی چاشنی تاخیری
fuze
U
ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
flash tube
U
لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
seabee
U
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
first fire mixture
U
خرج انفجاری یا چاشنی انفجاری سریع العمل چاشنی اولیه
charge
U
جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
charges
U
جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
midshipman
U
افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic
U
درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
oceanography
U
تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
kites
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
petty officers
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
running lights
U
فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
kite
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
pilot chart
U
نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
petty officer
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
chine
U
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
fuzing
U
چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
sea cucumber
U
حلزون دریایی از جنس راب دریایی
stadimeter
U
مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea mark
U
راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
sea power
U
قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner
U
ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
naval activity
U
تاسیسات دریایی قسمت دریایی
terns
U
پرستوک دریایی چلچله دریایی
marine
U
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
marines
U
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
tern
U
پرستوک دریایی چلچله دریایی
task unit
U
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director
U
وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
summary areas
U
مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
light lists
U
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
knot
U
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
U
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
maritime
U
ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
rear commodore
U
سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
bureau of naval personnel
U
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
naval aviation
U
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
light period
U
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
capsules
U
چاشنی
capsule
U
چاشنی
primer
U
چاشنی
flavouring
U
چاشنی
flavorings
U
چاشنی
flavoring
U
چاشنی
flavourings
U
چاشنی
fuze
U
چاشنی
lured
U
چاشنی
destructor
U
چاشنی
lures
U
چاشنی
igniter
U
چاشنی
ignitor
U
چاشنی
amorce
U
چاشنی
seasoning
U
چاشنی
devices
U
چاشنی
luring
U
چاشنی
device
U
چاشنی
detonating charge
U
چاشنی
lure
U
چاشنی
sauce
U
چاشنی
capped
U
چاشنی
cap
U
چاشنی
dressings
U
چاشنی
dressing
U
چاشنی
sauces
U
چاشنی
detonators
U
چاشنی
detonator
U
چاشنی
salmagundi
U
چاشنی
primers
U
چاشنی
percussion caps
U
چاشنی
stuffing
U
چاشنی
percussion cap
U
چاشنی
safety fuze
U
چاشنی
sauces
U
چاشنی زدن به
ketchup
U
چاشنی غذا
spice
U
چاشنی غذا
spiced
U
چاشنی غذا
detonating cord
U
مدار چاشنی
detonation cord
U
فتیله چاشنی
detonation cap
U
کلاهک چاشنی
destructor
U
چاشنی انفجاری
percussion cap
U
چاشنی ضربتی
spices
U
چاشنی غذا
percussion caps
U
چاشنی ضربتی
adapter booster
U
چاشنی خوران
spicing
U
چاشنی غذا
blasting cap
U
کلاهک چاشنی
garnish
U
چاشنی زدن
cannon primer
U
چاشنی توپ
sauce
U
چاشنی زدن به
garnishes
U
چاشنی زدن
garnished
U
چاشنی زدن
electric primer
U
چاشنی الکتریکی
tutti frutti
U
چاشنی میوهدار
prime
U
چاشنی گذاشتن
seasoner
U
چاشنی زننده
igniter train
U
مجموعه چاشنی
igniting powder
U
خرج چاشنی
relished
U
چاشنی ذوق
primes
U
چاشنی گذاشتن
ignition cap
U
کلاهک چاشنی
primed
U
چاشنی گذاشتن
relishes
U
چاشنی ذوق
defusing
U
چاشنی کشیدن
relishing
U
چاشنی ذوق
defuses
U
چاشنی کشیدن
defused
U
چاشنی کشیدن
defuse
U
چاشنی کشیدن
relish
U
چاشنی ذوق
primer seat
U
مقر چاشنی
primer pouch
U
محفظه چاشنی
flash fuze
U
چاشنی الکتریکی
garniture
U
تزیین چاشنی
crash position indicator
U
برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
naval gunfire
U
تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
convoy commodore
U
فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
Marine Corps
U
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
seasoned
U
دوران چاشنی زدن
primer pouch
U
کیف یافانوسقه چاشنی
chutney
U
یکنوع چاشنی غذا
primming
U
چاشنی گذاری کردن
precussion detonator
U
چاشنی ضربتی یا دنگی
primer leak
U
نشد کردن چاشنی
condiment
U
چاشنی ادویه زدن
primer leak
U
خروج گازاز ته چاشنی
safing
U
چاشنی برداری کردن
season
U
دوران چاشنی زدن
seasons
U
دوران چاشنی زدن
uncharged
U
چاشنی گذاری نشده
primer setback
U
عقب نشستن چاشنی
condiments
U
چاشنی ادویه زدن
melinite
U
مخصوص تهیه چاشنی
flavours
U
چاشنی زدن به معطرکردن
adhesion agent
U
چاشنی چسب افزا
garnish
U
چاشنی زدن به ارایش
garnished
U
چاشنی زدن به ارایش
garnishes
U
چاشنی زدن به ارایش
sauce-boat
U
فرف چاشنی خوری
sauce boat
U
فرف چاشنی خوری
French dressing
U
چاشنی سالاد فرانسوی
flavor
U
چاشنی زدن به معطرکردن
activate
U
چاشنی مین را کشیدن
flavour
U
چاشنی زدن به معطرکردن
sauce-boats
U
فرف چاشنی خوری
initiator
U
چاشنی مشتعل کننده
au naturel
U
ساده و بدون چاشنی
flavored
U
چاشنی زدن به معطرکردن
igniting primer
U
چاشنی مشتعل کننده
cannon primer
U
چاشنی خرج توپ
flavors
U
چاشنی زدن به معطرکردن
flavors
U
چاشنی مزه دار کردن
flavored
U
چاشنی مزه دار کردن
flavour
U
چاشنی مزه دار کردن
flavours
U
چاشنی مزه دار کردن
electric squib
U
نوعی چاشنی با فتیله الکتریکی
hung striker
U
چاشنی عمل نکرده نارنجک
salad dressings
U
چاشنی وادویه مخصوص سالاد
salad dressing
U
چاشنی وادویه مخصوص سالاد
hung striker
U
ضارب چاشنی معیوب نارنجک
gamey
U
چاشنی زده افتضاح اور
flavor
U
چاشنی مزه دار کردن
firing mechanism
U
چاشنی مین مکانیسم تیراندازی
gamy
U
چاشنی زده افتضاح اور
coupling base
U
اتصال دهنده چاشنی به کلاهک
initiator
U
چاشنی اولیه خرج ابتدایی
convoy schedule
U
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
crash locator beacon
U
برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
convoy routing
U
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
mayonnaise
U
نوعی چاشنی غذا وسالاد مایونز
squibs
U
یک نوع چاشنی مخصوص در مداراتش موشک
squib
U
یک نوع چاشنی مخصوص در مداراتش موشک
cocks
U
چخماق کشیدن ضربه زدن به چاشنی
cock
U
چخماق کشیدن ضربه زدن به چاشنی
cocking
U
چخماق کشیدن ضربه زدن به چاشنی
to dress
[salad]
U
چاشنی زدن
[آرایش دادن ]
[سالاد]
arm
U
مسلح کردن چاشنی کشیدن اماده انفجارکردن
coupling base
U
وسیلهای که چاشنی را به کلاهک یا خرج مشتعل کننده وصل میکند
commandant of marine corps
U
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
light ship
U
کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
convoy route
U
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
sofar
U
سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
soy
U
سبوس یا چاشنی چینی یاژاپونی مرکب از لوبیای جوشانده وشیر وغیره
activated
U
به کار انداختن چاشنی مین را کشیدن چکانیدن ماشه جنگ افزار
activating
U
به کار انداختن چاشنی مین را کشیدن چکانیدن ماشه جنگ افزار
activates
U
به کار انداختن چاشنی مین را کشیدن چکانیدن ماشه جنگ افزار
lobsters
U
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobster
U
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
delayed contact
U
چاشنی با تماس تاخیری سیستم پیش تنظیم تاخیری
spotting board
U
طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
duplex
U
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplexes
U
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
salty
U
دریایی
nautical
U
دریایی
dogfish
U
سگ دریایی
marine
U
دریایی
maritime
U
دریایی
marines
U
دریایی
saltiest
U
دریایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com