English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
machine frame U چارچوب دستگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
housing U چارچوب قسمت ساکن دستگاه
locomotive frame drilling machine U دستگاه مته چارچوب لوکوموتیو
Other Matches
door set U در با چارچوب
door-frame U چارچوب در
frame U چارچوب
casing U چارچوب
wracked U چارچوب
door-case U چارچوب در
racks U چارچوب
quadrat U چارچوب
door frame U چارچوب در
door case U چارچوب در
wracks U چارچوب
racked U چارچوب
rack U چارچوب
hake U چارچوب
threshold U استانه چارچوب
chassis frame U چارچوب شاسی
frameworks U چارچوب چهارچوبه
framework U چارچوب چهارچوبه
thresholds U استانه چارچوب
time frame U چارچوب زمانی
plan frame U چارچوب برنامه
saw gate U چارچوب اره
grating U چارچوب اهنی
gratings U چارچوب اهنی
crane frame U چارچوب جرثقیل
threshholds U استانه چارچوب
time frames U چارچوب زمانی
frame U قاب چارچوب کمان
door-jamb U [تیر عمودی چارچوب در]
escoinson U [گوشه تیر عمودی چارچوب]
chimney-jamb U [تیر عمودی چارچوب دودکش]
frame U چارچوب گرفتن طرح کردن
fusuma U [چارچوب متحرک در خانه های ژاپنی]
attic door-case [چارچوب در کشویی اتاق زیر شیروانی]
Gibbs surround U [معماری نواری اطراف چارچوب در، طاقچه و پنجره]
stillage U چارچوب یاچارپایهای که چیزیرا روی ان می گذارندتاابش کشیده شود
overlap U روی هم امدن لبه دو ورقه ویا تکرار کناره یک تصویر دردو چارچوب
overlapped U روی هم امدن لبه دو ورقه ویا تکرار کناره یک تصویر دردو چارچوب
go cart U چارچوب غلتک داری که کودکان دست بدان گرفته راه رفتن میاموزند
overlaps U روی هم امدن لبه دو ورقه ویا تکرار کناره یک تصویر دردو چارچوب
synchro U دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph U دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin U دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder U فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator U دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
walking chair U چارچوب غلتک دار که کودکان دست خود را بدان گرفته راه رفتن می اموزند
ac dc set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
all mains set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore U دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
quad density U تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
pulmotor U دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressors U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressor U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator U دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
facsimile recorder U دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
jig U ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
jigs U ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
peripheral device U دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer U مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
gun slide U دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
performance factor U ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
cold swaging machine U دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
plate milling stand U مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
transducer U دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
cipher device U وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazier U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator U دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
units U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer U دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine U دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device U اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder U علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
column grinder U دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
intercept receiver U دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
telephone repeater U دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
survey meter U دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
laser linescan U دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
preset vector U دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
traversing mechanism U دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
declination constant U زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
moving iron instrument U دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
machines U دستگاه
mechanisms U دستگاه
apparatus U دستگاه
unit U یک دستگاه
unit U دستگاه
units U یک دستگاه
units U دستگاه
system U دستگاه
appurtenance U دستگاه
instrument U دستگاه
utensils U دستگاه
machined U دستگاه
machine U دستگاه
nervous system U دستگاه پی
utensil U دستگاه
plant U دستگاه
mechanism U دستگاه
appliance U دستگاه
nervous systems U دستگاه پی
appliances U دستگاه
plants U دستگاه
setting up U دستگاه
team U یک دستگاه
installations U دستگاه
teams U یک دستگاه
equipment U دستگاه
installation U دستگاه
sets U دستگاه
set U دستگاه
devices U دستگاه
systems U دستگاه
device code U کد دستگاه
organ system U دستگاه
device U دستگاه
power plant U دستگاه تولیدنیروی
supercharge U دستگاه تشدید
prime movers U دستگاه محرک
fifth column U دستگاه جاسوسی
receiving set U دستگاه گیرنده
rail cambering machine U دستگاه ریل خم کن
separator U دستگاه تجزیه
double v machine U دستگاه ورق خم کن
symbolic device U دستگاه سمبلیک
tape drive U دستگاه نوارخوان
tape drives U دستگاه نوارخوان
puller U دستگاه کشش
shock inducer U دستگاه ضربه زن
abrasive cutting machine U دستگاه برش
punching machine U دستگاه پانچ
radio set U دستگاه رادیو
abel closed tester U دستگاه ابل
sequential device U دستگاه ترتیبی
telegraphs U دستگاه تلگراف
telegraphed U دستگاه تلگراف
telegraph U دستگاه تلگراف
telegraphing U دستگاه تلگراف
quantized system U دستگاه کوانتایی
prime mover U دستگاه محرک
power plants U دستگاه تولیدنیروی
recording instrument U دستگاه ضبط
recording instrument U دستگاه ثبات
retort U دستگاه تقطیر
retorts U دستگاه تقطیر
device U شعار دستگاه
rolling mill U دستگاه نورد
rivet gun U دستگاه پرچ
rhombohedral system U دستگاه لوزوجهی
apparatus U الت دستگاه
reference frame U دستگاه مقایسهای
storage device U دستگاه انبارش
respiratory system U دستگاه تنفسی
nervous system U دستگاه عصبی
storage device U دستگاه ذخیره
guns U دستگاه تزریق
safety device U دستگاه ضامن
nervous systems U دستگاه عصبی
recuperator U دستگاه عاید
curler U دستگاه فرزنی
curlers U دستگاه فرزنی
automatic U دستگاه خودکار
subassembly U مونتاژجزئی از یک دستگاه
automatics U دستگاه خودکار
appendage U دستگاه فرعی
storage device U دستگاه انباره
robot U دستگاه خودکار
robots U دستگاه خودکار
leverage U دستگاه اهرمی
devices U شعار دستگاه
gun U دستگاه تزریق
c.g.s. system U دستگاه سگث
communication device U دستگاه ارتباطی
jack plane U رنده دستگاه
instrumental error U خطای دستگاه
instrumental accuracy U دقت دستگاه
input device U دستگاه ورودی
induction instrument U دستگاه القائی
induction current instrument U دستگاه القائی
control gear U دستگاه کنترل
illuminator U دستگاه روشنایی
coordinates U دستگاه مختصات
identification of friend from foe U دستگاه تشخیص
i.f.f. system U دستگاه تشخیص
counter recoil U دستگاه عاید
jointing plane U رنده دستگاه
lighting set U دستگاه روشنایی
limbic system U دستگاه کناری
mass storage device U دستگاه تل انبارش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com