Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 67 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
camp
U
چادر زدن
camped
U
چادر زدن
camps
U
چادر زدن
encamp
U
چادر زدن
encamped
U
چادر زدن
encamping
U
چادر زدن
encamps
U
چادر زدن
To pitch a tent.
U
چادر زدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
marquee
U
چادر بزرگ
marquees
U
چادر بزرگ
bedspread
U
چادر شب رختخواب
bedspreads
U
چادر شب رختخواب
strike
U
چادر را از جا کندن
strikes
U
چادر را از جا کندن
camper
U
شرکت کننده در اردو کسی که در چادر زندگی میکند
campers
U
شرکت کننده در اردو کسی که در چادر زندگی میکند
uncover
U
برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
uncovering
U
برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
uncovers
U
برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
awning
U
چادر
awnings
U
چادر
slat
U
پاره پاره شدن چادر
slats
U
پاره پاره شدن چادر
pavilion
U
چادر صحرایی
pavilions
U
چادر صحرایی
camp
U
چادر
camp
U
پادگان اردو زدن چادر زدن
camped
U
چادر
camped
U
پادگان اردو زدن چادر زدن
camps
U
چادر
camps
U
پادگان اردو زدن چادر زدن
veil
U
چادر پوشاندن
veils
U
چادر پوشاندن
nomad
U
چادر نشین ایلیاتی
nomads
U
چادر نشین ایلیاتی
canvas
U
چادر
canvases
U
چادر
nomadic
U
چادر نشین
tent
U
چادر
tents
U
چادر
fly
U
فرستادن توپ والیبال به ارتفاع زیاد پارچه سقف چادر
bell tent
U
چادر قلندری
double tent
U
چادر دو نفره
frapping awning
U
باد نگیر کردن چادر
furl awning
U
جمع کردن چادر
pup tent
U
چادر پناهگاه
ridge pole
U
کش دیرک افقی چادر
roof tree
U
کش دیرک افقی چادر
sail hook
U
قلاب چادر
side screen
U
چادر افتاب گیر
slopping awning
U
شیب دادن چادر
spred awning
U
چادر پهن کردن
stanchion
U
سایبان یا چادر جلومغازه
tent pole
U
تیر چادر
tent pole
U
دیرک چادر
tentage
U
وسایل چادر
tentage
U
چادر
tentless
U
بی چادر
untented
U
بی چادر
You went in a black veil, but must come out in a w.
<proverb>
U
با چادر سیاه رفتى باید با کفن سفید بیرون بیائى .
for a tent
U
برای هر چادر
No camping
U
چادر زدن ممنوع
Can we camp here?
U
آیا اینجا میتوانیم چادر بزنیم؟
Is there a camp site near here?
U
آیا نزدیک اینجا چادر زدن وجود دارد؟
Camping
U
اردو یا چادر زدن
Ensi
U
[نوعی قالیچه پرده آویز بین ترکمن ها بر سر درب ورودی به چادر استفاده می شود و حالتی از پنجره را نشان می دهد.]
tent
U
چادر عشایر
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com