English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dowse U پی بردن به وجوداب یا منابع دیگر زیرزمینی بوسیله گمانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
renewable resources U منابع تهی ناپذیر منابع تجدیدشدنی منابع قابل تجدید
bore hole U گمانه شناسائی سوراخ گمانه
share U سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
shared U سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
shares U سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
by no one else U از [بوسیله] هیچ کسی دیگر
flume U دره تنگ بوسیله مجرا یاناودان بردن
SMB U که به کاربر امکان دسترسی به فایل ها و وسایل جانبی کامپیوتر دیگر روی شبکه را میدهد به طوری که مانند منابع محلی باشد
server U که به کاربر امکان دستیابی به فایلهای کامپیوتر دیگر و وسایل جانبی روی شبکه میدهد به صورتی که گویی منابع محلی هستند
pneumatic disatch U بردن بستههای امانتی بالوله بوسیله هوای فشرده
cast pearls before swine <idiom> U از بین بردن چیزی ارزشمندی بوسیله کسی که قدرش را نمی داند
hale U سوی دیگر بردن
transpose U بطرف دیگر معادله بردن
transposes U بطرف دیگر معادله بردن
transposing U بطرف دیگر معادله بردن
exhaustable resources U منابع پایان پذیر منابع طبیعی که میزان عرضه انها ثابت بوده و قابل جایگزینی نمیباشدمانند نفت سنگ اهن
ferryboats U قایقی که بوسیله سیم یا طناب وغیره ازیک سوی رودخانه بسوی دیگر میرود
sifting U روشی از مرتی کردن داخلی که بوسیله ان رکوردهاحرکت داده می شوند تا ورودرکوردهای دیگر را مجازسازند
ferryboat U قایقی که بوسیله سیم یا طناب وغیره ازیک سوی رودخانه بسوی دیگر میرود
cut out U وسیله ارتباط بااعضای سازمانهای زیرزمینی رابط یا واسطه ارتباط باسازمانهای زیرزمینی
safety valve U پاس کوتاه به مدافع وقتی دریافت کنندگان دیگر بوسیله حریف مهار شده اند
tree U سیستم ساختار داده که هر داده به دادههای دیگر بوسیله انشعابها وصل است .
clandestine U سازمان زیرزمینی نهضت زیرزمینی نهضت براندازی پنهانی
directory U روش لیست کردن کاربران و منابع متصل به شبکه به روش ساده و با دستیابی راحت تا کاربر بتواند کاربر دیگر را با نام و با آدرس پیچیده شبکه آدرس دهی کند
directories U روش لیست کردن کاربران و منابع متصل به شبکه به روش ساده و با دستیابی راحت تا کاربر بتواند کاربر دیگر را با نام و با آدرس پیچیده شبکه آدرس دهی کند
telemark U پیچ اسکی بجلو وجلو بردن ان از اسکی دیگر
trial hole U گمانه
bores U گمانه
bore U گمانه
boring U گمانه
sound U گمانه زدن
bore hole U گمانه زن شناسائی
bore hole U چاه گمانه
sounded U گمانه زدن
sounds U گمانه زدن
soundest U گمانه زدن
boring U گمانه کنی
rotary drill U گمانه زن گردشی
teasthole U گمانه ازمایش
test hole U چاه گمانه
dowsing U گمانه زنی
probing U گمانه زنی
percussion drill U گمانه زن کوبشی
prospecting by boring U گمانه زنی
speculation U گمانه زنی
wand U چوب گمانه
wands U چوب گمانه
crash conversion U تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
underground U زیرزمینی
cellars U زیرزمینی
subsurface water U اب زیرزمینی
subsurface ice U یخ زیرزمینی
cellar U زیرزمینی
subterranean U زیرزمینی
ground water U اب زیرزمینی
underground water U اب زیرزمینی
chip U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chips U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
otherwise <adv.> U به ترتیب دیگری [طور دیگر] [جور دیگر]
subbing U ابیاری زیرزمینی
under ground survey U برداشت زیرزمینی
under ground working U استخراج زیرزمینی
mine U راه زیرزمینی
mined U راه زیرزمینی
ground water storage U اب انباشت زیرزمینی
ground water trench U بریدگی اب زیرزمینی
ground water table U سطح اب زیرزمینی
fixed ground water U اب زیرزمینی ماندگار
dug out U پناهگاه زیرزمینی
earth house U خانه زیرزمینی
ground water table U سفره اب زیرزمینی
mines U راه زیرزمینی
kobold U غول زیرزمینی
subsoil drainage U زهکشی زیرزمینی
tunnelled U دالان زیرزمینی
ground water runoff U جریان زیرزمینی
tunneling U دالان زیرزمینی
tunneled U دالان زیرزمینی
underground furnace U کوره زیرزمینی
tunnel U دالان زیرزمینی
grottos U غار زیرزمینی
under ground mining U استخراج زیرزمینی
underground cable U کابل زیرزمینی
grottoes U غار زیرزمینی
grotto U غار زیرزمینی
underground U شبکه زیرزمینی
underdrain U زهکش زیرزمینی
subsoil irrigation U ابیاری زیرزمینی
tunnels U دالان زیرزمینی
burrowed U سوراخ زیرزمینی
burrows U سوراخ زیرزمینی
ground water U ابهای زیرزمینی
mattamore U انبار زیرزمینی
cavern U حفره زیرزمینی
caverns U حفره زیرزمینی
camouflet U حفره زیرزمینی
ground water basin U حوزه اب زیرزمینی
burrow U سوراخ زیرزمینی
underground mine U معدم زیرزمینی
burrowing U سوراخ زیرزمینی
under ground U راه اهن زیرزمینی
actual velocity of ground water U سرعت واقعی اب زیرزمینی
hydrogeology U بررسی ابهای زیرزمینی
hypogeum U قسمت زیرزمینی بنا
underground U راه اهن زیرزمینی
atomic underground burst U ترکش زیرزمینی اتمی
rhizmatous U دارای ساقه زیرزمینی
underground railway U راه اهن زیرزمینی
kanat U کانالهای زه کشی زیرزمینی
metro U راه آهن زیرزمینی
fluctutaion of water table U نوسان سفره اب زیرزمینی
metros U راه آهن زیرزمینی
sources U منابع
resources U منابع
silo U مخزن زیرزمینی غلات و غیره
endophagous U تغذیه کننده از موادفاسد زیرزمینی
imbibing U تحلیل بردن فرو بردن
imbibed U تحلیل بردن فرو بردن
imbibe U تحلیل بردن فرو بردن
imbibes U تحلیل بردن فرو بردن
to push out U پیش بردن جلو بردن
resource allocation U تخصیص منابع
economic resources U منابع اقتصادی
resource endowment U منابع طبیعی
human resources U منابع انسانی
allotment U منابع اختصاصی
meanest U منابع درامد
allotments U منابع اختصاصی
fixed resources U منابع ثابت
revenue sources U منابع درامد
natural sources U منابع طبیعی
overhead U منابع حاشیهای
unused resources U منابع بیکار
fixed inputs U منابع ثابت
resource sharing U اشتراک در منابع
scarce resources U منابع کمیاب
sources law U منابع حقوق
allocation of resources U تخصیص منابع
military resources U منابع نظامی
meaner U منابع درامد
mean U منابع درامد
complementary resources U منابع مکمل
control of resources U کنترل منابع
control of resources U نظارت بر منابع
resource deallocation U بازستانی منابع
sourcing U منابع یابی
natural resources U منابع طبیعی
culvert U لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی
culverts U لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی
magazine space U زاغه زیرزمینی محل انبار مهمات
lateral U افقی راهرو زیرزمینی موازی جبهه
rhizomatous U دارای ساقههای ریشه مانند زیرزمینی
retrench U دارای سنگر موقتی زیرزمینی کردن
conservationists U طرفدارحفظ منابع طبیعی
conservationist U طرفدارحفظ منابع طبیعی
depletion U کاهش منابع طبیعی
nonrenewable resources U منابع تمام شدنی
conservation programs U برنامههای حفافت منابع
sourcing of suppliers U یافتن منابع فروش
conservation U حفظ منابع طبیعی
optimum allocation of resources U تخصیص مطلوب منابع
software resources U منابع نرم افزار
efficient allocation of resources U تخصیص کارای منابع
resources U منابع اماد ذخایر
inputs U عوامل تولید منابع
misallocation of resources U تخصیص نادرست منابع
exhaustable resources U منابع تمام شدنی
hardware resources U منابع سخت افزاری
unused resources U منابع استفاده نشده
intrapermafrost water U ابهای زیرزمینی واقع در لایه منجمد زمین
apparatus U شعبه زیرزمینی و مخفی فعال دستگاه وسیله
masochism U لذت بردن از درد لذت بردن از جور وجفای معشوق یا معشوقه
conversion U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversions U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
some other time U دفعه دیگر [وقت دیگر]
economic mobilization U بسیج منابع اقتصادی باصرفه
mobility U انتقال اسان منابع تولید
water utilization project U پروژه بهره برداری از منابع اب
nonrenewable resources U منابع غیر قابل تجدید
production resource planning U برنامه ریزی منابع تولید
gathered U دریافت داده از منابع مختلف
gather U دریافت داده از منابع مختلف
tunnelling U روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
molehills U توده خاکی که موش کور زیرزمینی درست میکند
keyth rope system U شبکه زیرزمینی که زهکشهاخط بزرگترین شیب را قطع نماید
accross the slope system U شبکهای زیرزمینی که در ان زهکش ها خط بزرگترین شیب را قطع می کنند
molehill U توده خاکی که موش کور زیرزمینی درست میکند
irm U Resourese Informationمدیر منابع اطلاعاتی anager
complexity U اندازه منابع سیستم در یک عمل یا کار
collections U عمل دریافت داده از منابع مختلف
collection U عمل دریافت داده از منابع مختلف
complexities U اندازه منابع سیستم در یک عمل یا کار
he was otherwise ordered U جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
dowse U گمانه زدن میل زدن
To pool resources to gether . U کلیه منابع وامکانات موجود را یک کاسه کردن
babble U اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
resource U تقسیم منابع موجود در سیستم بین کارها
departmental LAN U چاپگرها و سایر منابع اشتراکی استفاده کنند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com