Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 137 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
malicious prosecution
U
پیگرد یا دستگیری توام با سوء نیت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stealing from a protected palce
U
سرقت توام با هتک حرز دزدی توام با هتک حرز
pursue
U
پیگرد کر دن
prosecution
U
پیگرد
pursuit
U
پیگرد
prosecutions
U
پیگرد
prosecutors
U
پیگرد
prosecutor
U
پیگرد
pursuits
U
پیگرد
pursuing
U
پیگرد کر دن
pursues
U
پیگرد کر دن
pursued
U
پیگرد کر دن
seek time
U
زمان پیگرد
suable
U
قابل پیگرد
prosecutions
U
پیگرد کننده
search party
U
گروه پیگرد
search parties
U
گروه پیگرد
prosecution
U
پیگرد کننده
prosecutions
U
تعقیب قانونی پیگرد
seed
U
پیگرد طلب کردن
seeds
U
پیگرد طلب کردن
prosecution
U
تعقیب قانونی پیگرد
seizures
U
دستگیری
seizure
U
دستگیری
charity
U
دستگیری
apprehension
U
دستگیری
charities
U
دستگیری
apprehensions
U
دستگیری
captures
U
دستگیری
arrest
U
دستگیری
arrested
U
دستگیری
arrests
U
دستگیری
capturing
U
دستگیری
distraint
U
دستگیری
capture
U
دستگیری
in aid of
U
برای دستگیری
welfarism
U
دستگیری از بینوایان
money box
U
صندوق دستگیری
apprehensions
U
هراس دستگیری
apprehension
U
هراس دستگیری
capturing
U
دستگیر کردن دستگیری
captures
U
دستگیر کردن دستگیری
capture
U
دستگیر کردن دستگیری
eleemosinary relief
U
دستگیری خیر خواهانه یامجانی
out relief
U
دستگیری مردمی که در بنگاه اعانه بودباش ندارند
welfare state
U
کشوردارای تشکیلات رفاه اجتماعی دستگیری از بینوایان
biparous
U
توام زا
duad
U
توام
gemini
U
توام
gemel
U
توام
geminate
U
توام
adnate
U
توام
mixed
U
توام
twin
U
توام
joint
U
توام
twinned
U
توام
amalgamate
U
توام کردن
aluminum coating by spraying amalgamate
U
توام کردن
integrates
U
توام کردن
mixed graze
U
توام زمین
mixed air
U
توام هوا
intergrowth
U
رویش توام
integrated training
U
اموزش توام
twinned
U
توام کردن
easeful
U
توام باراحتی
twin
U
توام کردن
accompany
U
توام کردن
geminate
U
توام کردن
integrated staff
U
ستاد توام
twin check
U
بررسی توام
accompanies
U
توام کردن
integrate
U
توام کردن
twin check
U
مقابله توام
amalgamating
U
توام کردن
amalgamates
U
توام کردن
amalgamated
U
توام کردن
twain
U
توام دوقلو
deprived
U
توام با محرومیت
accompanied
U
توام کردن
reatrain
U
عملکرد توام
integrating
U
توام کردن
evasion and scape
U
تاکتیک فرار از اسارت واجتناب از دستگیری مجدد به وسیله دشمن
integrated defense
U
پدافند هوایی توام
rainsquall
U
باران توام باتوفان
work relief
U
استراحت توام با کار
twin bill
U
دو مسابقه توام در یک برنامه
participant observation
U
مشاهده توام با مشارکت
charge coupled device
U
دستگاه توام با بار
blizzard
U
بادشدید توام بابرف
blizzards
U
بادشدید توام بابرف
effective faith
U
ایمان توام باعمل
armstand dive
U
شیرجه توام با بالانس
conjugate
U
درهم امیختن توام
hypocritical
U
توام با تدلیس و تزویر
adnate
U
مربوط باعضاء تناسلی توام
masque
U
نمایش توام با موسیقی ورقص
synergism
U
کار توام ودسته جمعی
synergy
U
کار توام اشتراک مساعی
to wed one quality to onether
U
دوصفت راباهم توام کردن
integrated reservoir operation
U
بهره برداری توام از چندمخزن
integrated defense
U
پدافند ازمناطق توام دفاعی
kleptolagnia
U
تحریک جنسی توام با دزدی
rule of reason
U
تفسیر قانونی توام با سوء نیت
auxesis
U
رشد توام باعدم تقسیم یاخته
pleuropneumonia
U
ذات الجنب توام با سینه پهلو
tinged with cnvy
U
حساسیت امیز توام بارشک یاحسادت
androgyny
U
وجود دو حالت زنانگی ومردانگی توام
High Mass
U
عشاء ربانی توام با موسیقی وبخور
poll degree
U
درجهای که از دانشگاه بگیرندولی با امتیازویژهای توام نباشد
object lessons
U
درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود
object lesson
U
درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود
vaude
U
نمایش جوربجور واریته درام کوچکی که توام بارقص واواز باشد
Bounty hunter
U
جایزه بگیر،کسی که کارش دستگیری خلافکارها برای گرفتن جایزه است
returned
U
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returns
U
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returning
U
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
return
U
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
captions
U
توقیف کردن به حکم دادگاه حکم دستگیری
caption
U
توقیف کردن به حکم دادگاه حکم دستگیری
assist
U
همدستی و یاری کردن دستگیری کردن
assists
U
همدستی و یاری کردن دستگیری کردن
assisting
U
همدستی و یاری کردن دستگیری کردن
assisted
U
همدستی و یاری کردن دستگیری کردن
prosecuted
U
دنبال کردن پیگرد کردن
prosecutor
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecute
U
دنبال کردن پیگرد کردن
prosecuting
U
دنبال کردن پیگرد کردن
prosecutes
U
دنبال کردن پیگرد کردن
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
gall
U
حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
galls
U
حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
melodramas
U
نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
melodrama
U
نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
stroke
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com