Perdic | پیوند مرمانی که از دو نژاد یادو کیش باشند | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	mixed marriage U	پیوند مرمانی که از دو نژاد یادو کیش باشند

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	outcrossing U	پیوند دو نژاد
	epistasis U	اختفای اثرات یک نژاد بوسیله نژاد دیگری
	epistasy U	اختفای اثرات یک نژاد بوسیله نژاد دیگری
	tell apart <idiom> U	تشخیص تا کس یادو چیز
	beakiron U	سندان دو کوه یادو دماغه
	double action U	عمل دوبله یادو طرفه
	hydrogen bonding U	پیوند هیدروژنی [ایجاد پیوند مولکولی توسط هیدروژن] [در رنگرزی]
	differential pressure U	اختلاف فشار بین دو سیستم یادو حجم
	agoines U	مسابقههای سه گانه یونانیان باستان ورزش وموسیقی وغشه یادو
	colony U	گروهی ا ز مردم یک کشور که جایی دور از کشورشان مستقر شده باشند ولی تابع قوانین و حکومت کشورشان در آنجا باشند
	anti- U	ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
	symmetric difference U	تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
	equality U	تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
	except U	تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
	issue U	نژاد
	descents U	نژاد
	congenerous U	هم نژاد
	blood U	نژاد
	descent U	نژاد
	origin U	نژاد
	issued U	نژاد
	origins U	نژاد
	issues U	نژاد
	Lurs U	نژاد لر
	phylon U	نژاد
	raced U	نژاد
	siblings U	هم نژاد
	stirps U	نژاد
	sibling U	هم نژاد
	race U	نژاد
	strains U	نژاد
	phylum U	نژاد
	races U	نژاد
	strain U	نژاد
	full-blooded U	پاک نژاد
	mutt U	سگ پست نژاد
	anglian U	مربوط به نژاد
	ethnocentric U	نژاد پرست
	biotype U	جانداران هم نژاد
	ethnology U	نژاد شناسی
	Adegenerate ( decadent ) race . U	نژاد فاسد
	genocide U	نژاد زدایی
	genocide U	نژاد ستیزی
	mutts U	سگ پست نژاد
	pedigrees U	ریشه نژاد
	purebred U	پاک نژاد
	pedigree U	ریشه نژاد
	eugenics U	اصلاح نژاد
	mongrels U	پست نژاد
	mongrel U	پست نژاد
	racist U	نژاد پرست
	full blood U	نژاد خالص
	full blooded U	از نژاد اصیل
	Slav U	از نژاد اسلاو
	half breed U	از نژاد مختلف
	Slavs U	از نژاد اسلاو
	racism U	نژاد پرستی
	racists U	نژاد پرست
	Norman U	از نژاد نرمان
	highborn U	نیک نژاد
	ethnocentrism U	نژاد پرستی
	the black race U	نژاد سیاه
	master race U	نژاد برتر
	ethnography U	نژاد پرستی
	Normans U	از نژاد نرمان
	Celts U	نژاد سلت
	Celt U	نژاد سلت
	underbred U	از نژاد غیراصیل
	africander U	افریقایی فرنگی نژاد
	akkadian U	نژاد اکد یا اکاد
	skinheads U	رذل نژاد پرست
	top dog U	نژاد یا شخص غالب
	white civilization U	تمدن نژاد سفید
	humankind U	بشریت نژاد انسان
	schnauzer U	سگ " تری یر "المانی نژاد
	creole U	دارای نژاد مخلوط
	Celtic U	وابسته به نژاد سلت
	skinhead U	رذل نژاد پرست
	creoles U	دارای نژاد مخلوط
	quadroon U	از نژاد سفید وسیاه
	semitics U	نژاد شناسی سامی
	gerontomorphosis U	پیر شدگی نژاد
	interbreed U	اصلاح نژاد کردن
	inbreed U	از یک نژاد ایجاد کردن
	negrophobe U	بیمناک از نژاد سیاه
	African American U	نژاد آفریقایی آمریکایی
	anti-Semitic U	مخالف نژاد سامی
	heaven born U	خدایی اسمانی نژاد
	hamito semitic U	از نژاد حامی وسامی
	hamitic U	مربوط به نژاد حام
	game fowl U	نژاد خروس جنگی
	of alow parentage U	فرومایه پست نژاد
	paleface U	نژاد سفید پوست
	anglo saxon U	نژاد انگلیسی وساکنسونی
	improvement in stock breading U	اصلاح نژاد چارپایان
	bon ton U	خوش نژاد اشرافی
	euthenics U	اصلاح نژاد محیطی
	non-human U	غیر متعلق به نژاد انسان
	wiltshire U	نژاد گوسفند سفیدرنگ انگلیسی
	non human U	غیر متعلق به نژاد انسان
	broodmare U	مادیان برای تولید نژاد
	hamp shire U	نژاد خوک سیاه امریکایی
	turanian U	مردمی از نژاد التایی اورال
	Eurasian U	از نژاد مختلط اروپایی واسیایی
	jersey giant U	نژاد ماکیان خانگی بزرگ
	purebred U	جانور یا گیاه خوش نژاد
	Eurasians U	از نژاد مختلط اروپایی واسیایی
	a racist attack U	حمله ای با غرض نژاد پرستی
	cross fertile U	اصلاح نژاد از راه لقاح متقابل
	Semitic U	از نژاد سام بن نوح زبان سامی
	orthogenesis U	اصلاح و پرورش نژاد درطی زمان
	selected breed U	[گوسفند یا چهارپای اصلاح نژاد شده]
	Afro-American U	نژاد آفریقایی آمریکایی [عبارت قدیمی]
	anti-Semitic U	مقرون به دشمنی با نژاد سامی یایهود
	segregationist U	طرفدار جدایی نژاد سفید وسیاه
	eugenic U	از نژاد یانسب خوب اصلاح نژادی
	arrays U	می باشند
	the like of you U	باشند
	array U	می باشند
	gamodeme U	نژاد دور افتاده یا منزوی موجود زنده
	amphimictic U	مناسب برای تولید و تناسل واختلاط نژاد
	cacogenics U	رشتهای از علم درباره فسادو خرابی نژاد
	amerind U	نژاد مختلط امریکایی و سرخ پوست یا اسکیمو
	slovak U	نژاد اسلواک ساکن قسمت مرکزی چکوسلواکی
	studhorse U	اسب مخصوص تخم کشی واصلاح نژاد
	linebreeding U	پرورش نژاد انسان یا حیوان درجهت یا هدف معینی
	kaffir U	کافر نام قبیله ای درافریقای جنوبی از نژاد بانتو
	melanochroi U	سیه مویان نژاد سیاه موی سبزه روی
	kafir U	کافر نام قبیله ای درافریقای جنوبی از نژاد بانتو
	implication U	B درست باشند
	implications U	B درست باشند
	inclusion U	B درست باشند
	shearling U	چیده باشند
	pan germanism U	نظریه مبتنی بر برتری نژاد اریایی ژرمنی بر سایر نژادها
	to be tuned in to a channel U	کانالی را گرفته باشند
	to be of the opinion that ... U	به این عقیده باشند که ...
	connexion U	پیوند
	colligation U	پیوند
	strapping U	پیوند
	associate U	هم پیوند
	ligature U	خط پیوند
	associated U	هم پیوند
	associates U	هم پیوند
	associating U	هم پیوند
	grafting U	پیوند
	inosculation U	رگ پیوند
	inosculation U	پیوند رگ ها
	grafter U	پیوند زن
	bond U	پیوند
	linkage U	پیوند
	imping U	پیوند
	linkages U	پیوند
	graftage U	پیوند
	nexus U	پیوند
	transplantation U	پیوند
	anastomosis U	پیوند
	ligaments U	پیوند
	connexions U	پیوند
	slurred U	پیوند
	unrelated U	بی پیوند
	connection U	پیوند
	zonule U	پیوند
	grafts U	پیوند
	slurs U	پیوند
	consociation U	پیوند
	merging U	پیوند
	relation U	پیوند
	bonding U	پیوند
	link U	پیوند
	synthesis U	پیوند
	hyphen U	پیوند
	graft U	پیوند
	hyphens U	پیوند
	slur U	پیوند
	ligament U	پیوند
	grafted U	پیوند
	syntheses U	پیوند
	slurring U	پیوند
	jackrabbit U	نژاد خرگوشهای بزرگ شمال امریکا که گوشهای دراز و اویخته دارند
	cradle scythe U	داسی که درچهارچوب کارگذاشته باشند
	beer on draught U	ابجوی که درچلیک شیردارریخته باشند
	draught beer U	ابجوی که درچلیک شیردارریخته باشند
	silver inwrought with gold U	سیمینهای که زردر ان کارکرده باشند
	they are t of their doctrines U	موافب اصول خودمی باشند
	corporations U	که دارای شخصیت حقوقی باشند
	corporation U	که دارای شخصیت حقوقی باشند
	bond distance U	طول پیوند
	chink grafting U	پیوند اسکنهای
	peptide linkage U	پیوند پپتیدی
	bond strength U	قدرت پیوند
	bond moment U	گشتاور پیوند
	bond energy U	انرژی پیوند
	bent bond U	پیوند خمیده
	bond order U	مرتبه پیوند
	grafted U	پیوند گیاه
	chemical bond U	پیوند شیمیایی
	chain splice U	پیوند زنجیری
	bond polarity U	قطبیت پیوند
	bond rupture U	گسیختن پیوند
	graftage U	پیوند زنی