English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 163 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
placentation U پیوستگی جفت جنین بدیوارزهدان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
aborticide U دوای جنین کش دوای سقط جنین
symphysis U پیوستگی
steadviness U پیوستگی
steadiness U پیوستگی
joinder U پیوستگی
incontinuity U نا پیوستگی
continuity U پیوستگی
conjunctions U پیوستگی
cohesion U پیوستگی
alliance U پیوستگی
cohesion U به هم پیوستگی
affiliation U پیوستگی
affiliations U پیوستگی
conjunction U پیوستگی
interconnection U به هم پیوستگی
incessancy U پیوستگی
alliances U پیوستگی
coalescence U به هم پیوستگی
unity U پیوستگی
union U پیوستگی
cohesiveness U به هم پیوستگی
coalitions U پیوستگی
coalition U پیوستگی
concomitance U پیوستگی
concrescence U پیوستگی
conjugation U پیوستگی
attachment U پیوستگی
coherence U به هم پیوستگی
unions U پیوستگی
affinity U پیوستگی
affinities U پیوستگی
associations U پیوستگی
association U پیوستگی
consolidation U به هم پیوستگی
linkage U بهم پیوستگی
linkages U به هم پیوستگی پیوندی
inosculation U بهم پیوستگی
interosculation U بهم پیوستگی
linkages U بهم پیوستگی
linkage U به هم پیوستگی پیوندی
syndesis U بهم پیوستگی
magnetic linkage U پیوستگی مغناطیسی
bond U پیوستگی ضمانت
zygosis U ترکیب پیوستگی
contiguous U پیوستگی دوام
connexions U پیوستگی اتصال
incorporation U پیوستگی تلفیق
coneatenation U بهم پیوستگی
accretion U بهم پیوستگی
juncture U پیوستگی مفصل
continuity equation U معادله پیوستگی
continuity of flow U پیوستگی جریان
continuity theory U نظریه پیوستگی
bond stress U تنش پیوستگی
continuous time U با پیوستگی زمانی
continuity equation U رابط پیوستگی
connecting branch U اتصال یا پیوستگی
connection U پیوستگی اتصال
fetus U جنین
embryos U جنین
foetuses U جنین
afterbirth U جنین
chrysalis U جنین
chrysalises U جنین
germs U جنین
germ U جنین
embryo U جنین
fetuses U جنین
foetus U جنین
clanship U پیوستگی بخانواده خود
adhesion U کشش سطحی پیوستگی
electron attachment U پیوستگی یا وابستگی الکترون
solidarity U بهم پیوستگی [اتحاد]
discontinuities U عدم پیوستگی انفصال
continuity of a function U پیوستگی تابعی [ریاضی]
discontinuity U عدم پیوستگی انفصال
foeticide U جنین کشی
ecbolic U جنین انداز
embryogen U تشکیل جنین
embryogeny U پیدایش جنین
secundine U جفت جنین
to have a miscarriage U جنین افگندن
wheatgerm U جنین گندم
foeticide U اسقاط جنین
foetation U تشکیل جنین
foaticide U سقط جنین
foaticide U جنین کشی
implacental U بی جفت جنین
feticide U کشتن جنین
feticide U سقط جنین
fetal U وابسته به جنین
embryogeny U تشکیل جنین
mola U جنین کاذب
aborsement U سقط جنین
abortions U سقط جنین
miscarriage U سقط جنین
aborticide U جنین کشی
abortment U سقط جنین
abortion U اسقاط جنین
abortion سقط جنین
abortions U اسقاط جنین
miscarriages U سقط جنین
miscarried U جنین ساقط
abortive foatus U جنین ساقط
embryogen U پیدایش جنین
blood money of an unborn child U دیه جنین
reunion U بهم پیوستگی تجدید دیدار
reunions U بهم پیوستگی تجدید دیدار
syndactylism U پیوستگی واتصال پنجه ها بیکدیگر
solidarity U بهم پیوستگی مسئولیت مشترک
mesoblast U میان پوست جنین
malposition U حالت غیرطبیعی جنین
aplacental U فاقد جفت جنین
placentas U جفت جنین مشیمه
placental U وابسته به جفت جنین
placenta U جفت جنین مشیمه
malposition U جابجا شدگی جنین
chorion U مشیمه خارجی جنین
abortive foetus U جنین سقط شده
abortionists U سقط جنین کننده
embryotomy U تشریح جنین درزهدان
abortionist U سقط جنین کننده
abortive medicines U ادویه مسقط جنین
hypoblast U غشاء داخلی جنین
chorion U پرده بیرونی جنین
clannish U دارای تعصب قبیلهای پیوستگی ایلی
adhesion U اتصال و پیوستگی غیرطبیعی سطوح در اماس
fusionist U هواخواه اصول پیوستگی وسازش در سیاست
adherence to party U هواخواهی یاتبعیت ازحزبی پیوستگی به حزبی
yolk sac U کیسه زرده دورتادور جنین
eventration U جنین بی شکم یابی روده
by con. U مفهوم مخالف ان جنین میشود
amnion U مشیمه پردهء دور جنین
embryos U جنین کمتر از هشت هفته
miscarriage U سقط جنین غیر عمدی
miscarriages U سقط جنین غیر عمدی
embryo U جنین کمتر از هشت هفته
mesoblast U لایه جرثومه میانی جنین
polyene U ترکیبی الی که دارای پیوستگی مضاعف است
integration U یکی کردن و بهم پیوستن پیوستگی اجزاء
juncture U بحران موقعیت ویژه بهم پیوستگی اتصال
abortionist کسی که موجب سقط جنین میشود
foetuses U جنین بیش از هشت هفته حمل
blasetocyst U جنین تکامل یافته حیوانات پستاندار
conception U لقاح تخم وشروع رشد جنین
conceptions U لقاح تخم وشروع رشد جنین
teratology U مبحث شناسایی جنین ناقص الخلقه
fetuses U جنین بیش از هشت هفته حمل
foetus U جنین بیش از هشت هفته حمل
abortionists U کسی که موجب سقط جنین میشود
embryoctony U ازمیان بردن یافاسدکردن جنین درزهدان
lanugo U کرکی که در روی جنین انسان و برخی جانوران دیده میشود
avianize U ضعیف کردن ویروس بعلت کشت مکرر در جنین جوجه
germinal area U قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
metencephalon U قسمتی از مغز جنین که سازنده مخچه وبصل النخاع است
germ layer U یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
continuity light U وسیله سادهای برای ازمایش پیوستگی یک مدار که پیوسته بودن مغئر الکتریکی را باروشن شدن یک لامپ نشان میدهد
stillbirth U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillbirths U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillborn U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
pretensioning U پیش تنیدگی ناشی از پیوستگی بتن با میل- گردهائی که قبل از بتن ریزی تحت کشش قرار نگرفته اند
abortifacient U سقط جنین کننده سقط جنینی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com