Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (23 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
unilateral contract
U
پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
privity in contract
U
انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
contra proferentem
U
قراردادی که مورد رضای طرفین باشد قرارداد مرضی الطرفین
it is binding on me
U
برای من الزام اوراست
restitution of conjugal rights
U
دعوی الزام شوهر به مراجعت به خانه دعوی الزام به ایفاء وفایف زناشویی
In this contract , there are no loopholes for either party .
U
دراین قرار داد هیچ را ؟ فراری برای طرفین نیست
outrigger
U
چوبهای دراز طرفین قایق برای نگاه داشتن تورماهیگیری
armistise
U
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
sightscreen
U
دیوار یا نرده در طرفین زمین کریکت به عنوان زمینه برای توپ انداز
i was reserved for it
U
تنها برای من مقدر شده بود
This is the only way to guarantee that ...
U
تنها راه برای تضمین این است که ...
contracting parties
U
طرفین متعاهدین طرفین متعاقدین
prize fighting
U
درمحلهای عمومی برای جایزه که طرفین نزاع و شرط بندی کنندگان قابل تعقیب هستند
liberal education
U
اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
open
U
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
opens
U
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
opened
U
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
slandering
U
درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
slandered
U
درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
slander
U
درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
This is important, not only today, but also and especially for the future.
U
این، نه تنها امروز، بلکه به ویژه برای آینده هم مهم است.
slanders
U
درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
touch judge
U
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
double coincidence of wants
U
زیرا هرطرف مبادله باید کالائی را به بازار عرضه کند که طرف دیگر مبادله به ان نیاز دارد ونیز شرایط مبادله باید موردتوافق طرفین مبادله باشد
pace
U
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paced
U
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paces
U
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
wild cord
U
تیم انتخاب شده برای مسابقه اضافی در وضع تساوی طرفین براساس سوابق ان تیم
offensive weapon
U
در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند
infra red link
U
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
charges
U
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge
U
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
high contracting parties
U
طرفین معظمین متعاقدین طرفین معظمین متعاهدین
confederacies
U
هم پیمانی
conferderation
U
هم پیمانی
contractual
U
پیمانی
confederation
U
هم پیمانی
confederacy
U
هم پیمانی
federal
U
پیمانی
confederations
U
هم پیمانی
nonalignment
U
نا هم پیمانی
How can you ask?
U
این باید واضح باشد برای تو
treaty port
U
بندر پیمانی
cadre
U
پرسنل پیمانی
cadres
U
پرسنل پیمانی
runs
U
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
run
U
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
to have stood the test of time
U
برای مدت زیاد دوام آورده باشد
It is yours for keeps .
U
این برای همیشه پیش خودت باشد
contract technical instructor
U
مربی فنی پیمانی
confederacies
U
ایالات هم پیمان هم پیمانی
confederacy
U
ایالات هم پیمان هم پیمانی
emptied
U
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
empties
U
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
emptier
U
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
pestiferously
U
چنانکه برای اخلاق دیگران زیان اور باشد
grilse
U
ماهی ازادکوچک که برای نخستین بارازدریابرودخانه امده باشد
empty
U
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
emptiest
U
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
psychological moment
U
موقعی که از لحاظ روان شناسی مقتضی برای کارکردن باشد
convoy
U
کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
liberty civil
U
ازادیی که محدود باشد بوضع قوانین برای اسایش مردم
convoys
U
کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
limit state of failure
U
حالت حدی که برای ان حداکثرفرفیت باربری حاصل شده باشد
middleware
U
نرم افزار سیستم که برای کاربر خاص طراحی شده باشد
analysis
U
بررسی یک فرآیند یا سیستم برای اینکه آیا میتواند کاراتر باشد
input/output
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد
to suggest it is appropriate to do so
[matter]
U
پیشنهاد می کند که برای انجام این کار مناسب باشد
[چیزی ]
ties
U
الزام
requirement
U
الزام
necessity
U
الزام
commitments
U
الزام
obligation
U
الزام
tie
U
الزام
convincement
U
الزام
commitment
U
الزام
irremissibility
U
الزام
obstriction
U
الزام
obligations
U
الزام
hangers
U
اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
hanger
U
اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
mediums
U
هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
adc
U
وسیله مبدل ورودی آنالوگ به خروجی دیجیتال که قابل فهم برای کامپیوتر باشد
medium
U
هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
liability
U
الزام مسئولیت
binding
U
الزام اور
convincingness
U
قوت الزام
irremissible
U
الزام اور
bindings
U
الزام اور
obligatory
U
الزام اور
imperatives
U
الزام اور
promissory
U
الزام اور
mandatory
U
الزام اور
liabilities
U
الزام مسئولیت
committal
U
تعهد الزام
imperative
U
الزام اور
of obligation
U
الزام اور
pleadings
U
افهارات طرفین دعوی صورت افهارات طرفین دعوی
multisync monitor
U
صفحه نمایش که حاوی قفل امنیتی برای فرکانس اسکن هر نوع کارت گرافیکی باشد
card
U
وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
tactile
U
صفحه کلیدی که حاوی نشانههای مخصصوص برای انتخاب کلید باشد مثل ایجاد صدا
cards
U
وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
MIDI setup map
U
فایلی که حاوی تمام داده مورد نیاز برای بیان تنظیم MIDI Mapper باشد
estoppel
U
اقراریاعملی که انکاریانقص ان قانوناممنوع باشد مانع قانونی برای انکارپس ازاقرارعدم امکان انکار پس از اقرار
acceptance duty
U
الزام به قبولی نویسی
case of necessity
U
حالت الزام و ضرورت
control column
U
فرمانی برای کنترل حرکت هواپیما حول محور طولی وعرضی که میتواند بصورت میله یا رل باشد
pacta sunt servanda
U
تعهد الزام اور است
transylvania
U
فرش ترانسیلوانیا
[ریشه اصلی آن مربوط به ترکیه می باشد که بیشتر برای کلیساهای رومانی و مجارستان بافته شده.]
pooler
U
وسیلهای برای یکپارچه کردن و یا تبدیل داده کلیدی ورودی به صورتی که قابل قبول کامپیوتر اصلی باشد
record
U
برنامهای که رکوردها را نگه می داردو میتواند به انها دستیابی داشته باشد و برای تامین اطلاعات پردازش کند
de rigueur
U
از نظر سنتی یا اخلاقی الزام اور
verbal note
U
شود مورد استفاده قرار می گیرد و گاهی نیز برای ان که خلاصهای از مذاکرات شفاهی در دست باشد تنظیم می گردد
data interchange format
U
استانداردی در میان سازندگان نرم افزار که اجازه میدهدتا داده از یک برنامه برای برنامههای دیگر قابل دسترس باشد
machine address
U
نوعی برنامه زبان اسمبلی که برای تولید کد که فقط از آدرس و مقدار مطلق استفاده میکند تشکیل شده باشد
bind
U
الزام اور وغیر قابل فسخ کردن
binds
U
الزام اور وغیر قابل فسخ کردن
text
U
فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
texts
U
فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
snd
U
مشخصه سه حرفی نام فایل برای فایل که حاوی داده صوتی دیجیتال باشد
recode
U
کد کردن برنامهای که برای سیستم دیگری کد شده باشد , به طوری که دیگری هم کار کند
insinuative smile
U
لبخندی که برای خود شیرینی یا خود جا کنی باشد
graphics
U
تصاویر یا خط وطی که قابل رسم روی کاغذ یا صفحه نمایش باشد برای نمایش اطلاعات
style sheet
U
الگویی که برای تولید خودکار نحوه یا نوع یک متن مثل روش کار , کتاب , برنامه ,... از پیش فرمت و قالب بندی شده باشد
MMI
U
سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای اینکه کاربر راحت تر با ماشین ارتباط داشته باشد
north atlantic treaty organization (nato
U
پیمانی که در 9491 باشرکت 51 کشور به وجود امدو هدف ان در واقع مقابله نظامی با پیمان ورشو وبلوک شرق است
a closed mouth catches no flies
<proverb>
U
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
extremes
U
طرفین
parties
U
طرفین
moored mine
U
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
document
U
وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
statitizing
U
فرایند انتقال یک دستورالعمل از حافظه کامپیوتر به ثباتهای دستورالعمل و نگهداری ان ان در انجا بگونهای که برای اجرا شدن اماده باشد
documented
U
وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
documenting
U
وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
markers
U
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
marker
U
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
hotter
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
parties to a contract
U
طرفین متعاهدین
the litigants
U
طرفین دعوی
parties to a contract
U
طرفین قرارداد
the contracting parties
U
طرفین متعاقدین
mutual agreement
U
توافق طرفین
the contracting parties
U
طرفین متعاهدین
disposed flank
U
طرفین باز
contracting parties
U
طرفین قرارداد
parties to the contract
U
طرفین عقد
mutual concent
U
تراضی طرفین
contracting parties
U
طرفین متقاعدین
to pair somebody off
[up]
with somebody
U
کسی را با کسی دیگر زوج کردن
[برای ازدواج یا رابطه دوست دختر یا پسر]
[همچنین می تواند لحن منفی داشته باشد]
bilinear filtering
U
مرکب با توجه به چهار پیکسل تنظیم شده اطراف هر پیکسل برای بررسی اینکه تغییری در رنگ آنها و جود نداشته باشد
systems analysis
U
1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن
documented
U
عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
document
U
عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
documenting
U
عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
limb
U
هرکدام از طرفین کمان
privity of a contract
U
مسئوولیت طرفین قرارداد
side lights
U
چراغهای طرفین ناو
corners
U
طرفین پایگاه اصلی
privity of contract
U
مسئولیت طرفین قرارداد
cornering
U
طرفین پایگاه اصلی
corner
U
طرفین پایگاه اصلی
limbs
U
هرکدام از طرفین کمان
tilt angle
U
زاویه تمایل به طرفین
escutcheon
U
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
quamdiu bene se gesserit
U
تا زمانیکه تخلفی نکند منظور برقرار کردن حق انتفاع است برای کسی به این شرط که تا از شروط عقدتخلف نکند تصرفش ادامه داشته باشد
parties to the contract
U
طرفین معامله یاتعهد متعاهدین
verandahs
U
ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
sidelines
U
خطوط طرفین میدان بازی
sidelining
U
خطوط طرفین میدان بازی
verandas
U
ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
straddle split
U
وضع باز پاها به طرفین
leeboard
U
یکی از دو تخته طرفین کف قایق
covenant
U
که بین طرفین مبادله می گردد
pitch curves
U
تلاقی سطوح طرفین دندانه
like as we lie
U
طرفین دارای ضربات مساوی
sidelined
U
خطوط طرفین میدان بازی
veranda
U
ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
consensual
U
مبنی بر رضایت طرفین رضایتی
verandah
U
ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
voluntary partition
U
افراز با رضایت یا سازش طرفین
side lights
U
چراغ دریانوردی طرفین ناو
covenants
U
که بین طرفین مبادله می گردد
sideline
U
خطوط طرفین میدان بازی
brian kellogg
U
پیمانی که مبتکر ان بریان کلوگ وزیرخارجه امریکا در 8291 بودو امضا کنندگان ان جنگ را به عنوان وسیله حل اختلافات بین المللی محکوم و تحریم کردند
hotbeds
U
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed
U
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
inputted
U
وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
input
U
وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
active army
U
ارتش پیمانی ارتش کادر ثابت
imperfect competition
U
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
The two parties seem irreoncilable.
U
طرفین آشتی راناپذیر بنظر می رسند ت
hamstrung
U
زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstrings
U
زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstringing
U
زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstring
U
زردپی طرفین حفره پشت زانو
huygen's principle
U
قانون عمومی مربوط به همه حرکتهای موجی : هر نقطه دلخواه در جبهه فاز یا جبهه موج میتواند خود منبع ثانویهای برای انتشار موجهای کروی باشد
ten yard
U
خط شکسته در طرفین خط نیمه به فاصله 01 یارد ازان
side staddle hep
U
پرش به بالا با پاهای باز ودستها به طرفین
rectification
U
تصحیح سند بر مبنای قصد واقعی طرفین
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com