English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cell U پیل خانه باطری
cells U پیل خانه باطری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lady help U زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole U کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy U خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house U تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house U خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
homebody U ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
honeycombs U ارایش شش گوش خانه خانه کردن
honeycomb U ارایش شش گوش خانه خانه کردن
tricotine U پارچه زبر لباسی خانه خانه
hound's tooth check U طرح خانه خانه مورب پارچه
houndstooth check U طرح خانه خانه مورب پارچه
our neighbour door U کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
toft U عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
Honey comb design U طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
cell U باطری
cells U باطری
batteries U باطری
battery U باطری
exchange battery U باطری
bettery U باطری
capacitor U باطری
weigh house U قپاندار خانه ترازودار خانه
cellular U لانه زنبوری خانه خانه
bagnio U فاحشه خانه جنده خانه
garde manger U سرد خانه اشپز خانه
microbattery U باطری کوچک
cell tester U ازمایشگر باطری
thermal battery U باطری حرارتی
main battery U باطری اصلی
accumulator battery U اکومولاتور باطری
ampere hour capacity U فرفیت باطری
battery backup U باطری پشتیبان
mercury battery U باطری جیوهای
battery acid U اسید باطری
poles U قطب باطری
oven battery U باطری کوره
battery terminal U ترمینال باطری
pole U قطب باطری
primery battery U باطری اولیه
microphone battery U باطری میکروفن
solar battery U باطری افتابی
torch battery باطری قلمی
dry cell U باطری خشک
battery switch U کلید باطری
dry cell battery U باطری خشک
battery charger U شارژر باطری
low voltage battery U باطری فیلامان
heating battery U باطری فیلامان
ideal galvanic cell U باطری ایده ال
battery box U جعبه باطری
biasing battery U باطری بایاس
c battery U باطری شبکه
cotainer U جعبه باطری
lighting battery U باطری نور
dry pile U باطری قلمی
battery clamp U ترمینالهای باطری
battery output U توان برونداد باطری
cells U جزء اصلی باطری
battery box leg U پایه نگهدارنده باطری
clip U ترمینال باطری بست
traction battery U باطری وسیله نقلیه
battery backup system U سیستم پشتیبان باطری
clipped U ترمینال باطری بست
clippings U ترمینال باطری بست
coke oven battery U باطری کوره ذغالی
flashlight battery U باطری چراغ قوه
internal battery U مقاومت داخلی باطری
cell U جزء اصلی باطری
high voltage battery U باطری فشار قوی
high tension battery U باطری فشار قوی
grid bias battery U باطری بایاس شبکه
grid battery U باطری بایاس شبکه
battery U باطری برجک توپ
batteries U باطری برجک توپ
clips U ترمینال باطری بست
anodes U قطب مثبت باطری
anode U قطب مثبت باطری
point U قطبهای باطری یاپلاتین
nickel cadmium battery U باطری الکتریکی نیکل کادمیوم
Please check the battery. لطفا باطری را کنترل کنید.
hydrometer U وسیله ازمایش اسید باطری
ignition battery U باطری سیستم جرقه زنی
cells U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
i do not know your house U خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
cell U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
dynamo battery ignition unit U سیستم جرقه زنی دینام -باطری
charger U دستگاه پرکردن باطری و هرچیز دیگر
chargers U دستگاه پرکردن باطری و هرچیز دیگر
formula U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
grids U مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
grid U مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
cordless drill driver U دریل برقی [دریلی که با باطری کار می کند] [ابزار]
golf car U وسیله باطری دار برای حرکت دو بازیگر در زمین گلف
honey comb U خانه خانه کردن
ranges U یک خانه یا تعدادی خانه
range U یک خانه یا تعدادی خانه
ranged U یک خانه یا تعدادی خانه
unbalanced cell U سلول باطری نیکل کادنیم که بیش از سلولهای دیگر تخلیه شده است
the house is in my possession U خانه در تصرف من است خانه در دست من است
boost charge U ولتاژ ثابت و اولیهای که به باطری داده میشود تا انرابرای استارت موتور اماده نگه دارد
positive U قطب مثبت باطری الکتریسیته مثبت اری یا تصدیق می کنم
all mains receiver U گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
cordless screwdriver U پیچگوشتی برقی [پیچگوشتی که با باطری کار می کند] [ابزار]
constant current U جریان مستقیم جریان ثابت باطری
bituminous paint U رنگی ضخیم و سنگین که جزء اصلی ان قیر بوده و بعنوان رنگ ضد اسید برای کم کردن خوردگی حاصل از بخارات والکترولیت موجود در باطری استفاده میشود
socket خانه
lodge U خانه
checkered U خانه خانه
pigeon-holes U خانه
furnace house U خانه
houses U خانه
cloisonne U خانه خانه
dwellings U خانه
lodges U خانه
lodged U خانه
cellular U خانه خانه
quarterage U خانه
sockets U خانه
shacks U خانه
dwelling U خانه
shack U خانه
materfamilias U زن خانه
double-fronted U خانه دو در
house U خانه
housed U خانه
honeycomb U خانه خانه
pigeon hole U خانه
pigeon-hole U خانه
her house U خانه اش
honeycombs U خانه خانه
housing U خانه ها
her house U خانه ان زن
cell U خانه
domiciles U خانه
homes U خانه
roommate U هم خانه
roommates U هم خانه
houseless U بی خانه
within doors U در خانه
domicile U خانه
room U خانه
i was under his roof U در خانه
home U خانه
houseroom U جا در خانه
cells U خانه
alveolate U خانه خانه
rooms U خانه
pieds-a-terre U خانه
lar U خانه
lares U خانه
cellulated U خانه خانه
tersellated U خانه خانه
pied-a-terre U خانه
unsheltered <adj.> U بی خانه
door-to-door U خانه به خانه
door to door U خانه به خانه
housewifely U خانه دار
hub or hub by U خانه دار
house to get U خانه اجارهای
home born U خانه زاد
household art U فن اداره خانه
gambling house U قمار خانه
fuse block U خانه فیوز
husbandman U سرپرست خانه
goodwife U کدبانوی خانه
housewifery U خانه دار
house top U بام خانه
house to let U خانه اجارهای
house work U خانه داری
gynaeceum U خانه اندرونی
homemaker U خانه دار
grummet U شاگرد خانه
house agent U دلال خانه
homebred U خانه پرورده
gaming house U قمار خانه
armory U اسلحه خانه
butler pantry U ابدار خانه
cabana U خانه کوچک
camera obscura U تاریک خانه
caserne U سرباز خانه
chancery U دفتر خانه
chequer U خانه شطرنج
chop house U خوراک خانه
coach house U کالسکه خانه
coach house U درشکه خانه
coffee house U قهوه خانه
brick yard U اجرپز خانه
bordel U فاحشه خانه
bookbindery U صحاف خانه
loony bin U دیوانه خانه
bawdy house U جنده خانه
bawdy house U فاحشه خانه
bindery U صحاف خانه
coffee room U خوارک خانه
coffee shop U قهوه خانه
coffeehouse U قهوه خانه
dwelling construction U خانه سازی
dwelling house U خانه مسکونی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com