Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 49 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
advance guard
U
پیش لشکر پاسدار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
out post
U
پاسدار پست نگهبانی پاسداری دادن پاسدار صحرایی
divisions
U
لشکر
division
U
لشکر
frontier
U
صف جلو لشکر
corps
U
م عده لشکر
to lead an army
U
لشکر کشیدن
air division
U
لشکر هوایی
logistics
U
مبحث تدارکات لشکر کشی
campaigner
U
کسی که در لشکر کشی شرکت میکند
strategists
U
متخصص فن لشکر کشی وتدابیر جنگی
strategist
U
متخصص فن لشکر کشی وتدابیر جنگی
campaigners
U
کسی که در لشکر کشی شرکت میکند
watches
U
پاسدار
watching
U
پاسدار
watched
U
پاسدار
watch
U
پاسدار
picquet
U
پاسدار
guardsmen
U
پاسدار
watchful
U
پاسدار
guards
U
پاسدار
sentries
U
پاسدار
sentry
U
پاسدار
guard
U
پاسدار
guarding
U
پاسدار
guardsman
U
پاسدار
geostrategy
U
شاخهای از فیزیک سیاسی که در باره علم لشکر کشی بحس میکند
sergeant of the guard
U
گروهبان پاسدار
guard of honour
U
پاسدار تشریفاتی
outsentry
U
پاسدار صحرایی
watchfulness
U
مراقب پاسدار
shore patrol
U
کرانه پاسدار
guard of honor
U
پاسدار تشریفات
picket
U
پاسدار یا دژبان
picketed
U
پاسدار یا دژبان
pickets
U
پاسدار یا دژبان
watchman
U
پاسدار مراقب
watchmen
U
پاسدار مراقب
color guard
U
پاسدار پرچم
general outpost
U
پاسدار عمومی
combat outpost
U
پاسدار رزمی
relief commander
U
گروهبان پاسدار یا پاسبخش
patrolled
U
گشت زنی پاسدار پاسداری دادن
watch fire
U
اتشی که پاسدار یا نگهبان روشن میکند
patrol
U
گشت زنی پاسدار پاسداری دادن
patrols
U
گشت زنی پاسدار پاسداری دادن
patrolling
U
گشت زنی پاسدار پاسداری دادن
guard mount
U
مراسم تعویض پاسدار قدیم یاجدید
march outpost
U
نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com