Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
professional
U
پیشه ور کسیکه رشتهای را پیشه رسمی
professionals
U
پیشه ور کسیکه رشتهای را پیشه رسمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nostradamus
U
کسیکه پیشه اش خبراز غیب دادن است
practician
U
کسیکه دست بکار پیشه ایست وکیل دست در کار
well there are actors and actors
U
آخر هنر پیشه داریم تا هنر پیشه
avocation
U
پیشه
mystery
U
پیشه
professions
U
پیشه
tradesmen
U
پیشه ور
traded
U
پیشه
careered
U
پیشه
occupations
U
پیشه
career
U
پیشه
walk of life
U
پیشه
crafts
U
پیشه
walks of life
U
پیشه
vocation
U
پیشه
vocations
U
پیشه
craftbrother
U
هم پیشه
mysteries
U
پیشه
craft
U
پیشه
occupation
U
پیشه
tradesman
U
پیشه ور
trade
U
پیشه
careering
U
پیشه
handicraftsman
U
پیشه ور
artificer
U
پیشه ور
profession
U
پیشه
functioned
U
پیشه
function
U
پیشه
job
U
پیشه
artisans
U
پیشه ور
artisan
U
پیشه ور
jobs
U
پیشه
line of business
U
پیشه
calling
U
پیشه
functions
U
پیشه
careers
U
پیشه
pursuit
U
حرفه پیشه
pursuits
U
حرفه پیشه
freelancer
U
پیشه ور آزاد
studios
U
پیشه گاه
oppressive
U
ستم پیشه
supervisory
U
مباشر پیشه
studio
U
پیشه گاه
line of business
U
شاخه پیشه
practice
U
رویه پیشه
traded
U
پیشه حرفه
amative
U
عاشق پیشه
profession of medicine
U
پیشه پزشکی
amorist
U
عاشق پیشه
handicraft
U
پیشه دستی
the long robe
U
پیشه قضائی
chisel tooth
دندان پیشه
jackdaws
U
کلاغ پیشه
jackdaw
U
کلاغ پیشه
practice
U
کار پیشه
professionally
U
از لحاظ پیشه
trade
U
پیشه حرفه
profession
U
پیشگانی پیشه کار
professionally
U
ازراه پیشه یاکسب
good will
U
حق کسب و پیشه وتجارت
profession
U
افهار پیشه و حرفه
career women
U
زن دارای حرفه یا پیشه
professions
U
پیشگانی پیشه کار
industries
U
پیشه و هنر ابتکار
industry
U
پیشه و هنر ابتکار
he is a physician byprofession
U
پیشه او پزشکی است
career woman
U
زن دارای حرفه یا پیشه
craft guild
U
صنف پیشه وران
laid up in bed
U
پیشه ویژه رشته
professions
U
افهار پیشه و حرفه
traded
U
پیشه وری کاسبی
ministry of industry
U
وزارت پیشه و هنر
trade
U
پیشه وری کاسبی
specialisms
U
پیروی علم یا پیشه ویژه
specialism
U
پیروی علم یا پیشه ویژه
to retain a freelancer
U
استخدام کردن پیشه ور آزاد
eminence
U
پر مقام
[بالا رتبه]
در گروهی یا پیشه ای
actual job
[job held]
[occupation held]
U
پیشه در حال حاضر نگه داشته شده
industrial wealth
U
مالی که از راه پیشه و هنربدست امده باشد
lay deacon
U
شماسی که پیشه غیر روحانی را دنبال میکند
The box office star of 1980.
U
پول ساز ترین هنر پیشه سال 1980
rigger
U
کسی که پیشه اش بستن بادبانهاوکوبیدن میخهای کشتی است
logographer
U
مورخ نثر نویس یونانی پیش از زمان herodotusیونانی که پیشه اش نطق بود
to engage somebody as somebody
U
کسی را به عنوان کسی
[در پیشه ای]
استخدام کردن
mediaevalist
U
کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
strippers
U
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
stripper
U
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
return
U
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returning
U
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returned
U
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returns
U
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
reviewed
U
بازدید رسمی یاسان رسمی
officiary
U
مامور رسمی مقام رسمی
reviewing
U
بازدید رسمی یاسان رسمی
reviews
U
بازدید رسمی یاسان رسمی
review
U
بازدید رسمی یاسان رسمی
officious
U
نیمه رسمی شبهه رسمی
solemn form
U
در CL تصدیق وصیتنامه یا از طریق رسمی یعنی در دادگاه است یا ازطریق غیر رسمی یا عادی است که توسط دفاتر اسنادرسمی به عمل می اید
duplexes
U
دو رشتهای
duplex
U
دو رشتهای
unifilar
U
تک رشتهای
fibrinous
U
رشتهای
filiform
U
رشتهای
penicillate
U
رشتهای
filament lamp
U
لامپ رشتهای
full duplex
U
کاملا" دو رشتهای
full duplex
U
کاملا دو رشتهای
filamentous
U
لیفی رشتهای
multicore
U
چند رشتهای
single conductor
U
سیم تک رشتهای
interdisciplinary
U
میان رشتهای
incandescent bulb
U
لامپ رشتهای
filamentary
U
لیفی رشتهای
incandescent lamp
U
لامپ رشتهای
full duplex
U
تمام دو رشتهای
string file
U
پرونده رشتهای
string formula
U
فرمول رشتهای
string manipulation
U
دستکاری رشتهای
string operation
U
عملیات رشتهای
bulbs
U
لامپ رشتهای
single conductor
U
هادی تک رشتهای
single core cable
U
کابل یک رشتهای
single core
U
هادی تک رشتهای
single core
U
کابل یک رشتهای
half duplex
U
نیم دو رشتهای
bulb
U
لامپ رشتهای
fibrous protein
U
پروتئین رشتهای
multicore line
U
خط چند رشتهای
rbis
U
همبستگی دو رشتهای
biserial correlation
U
همبستگی دو رشتهای
duplex channel
U
مجرای دو رشتهای
duplex transmission
U
مخابره دو رشتهای
three core cable
U
کابل سه رشتهای
duplexing
U
دو رشتهای کردن
triserial correlation
U
همبستگی سه رشتهای
multiple wire
U
چند رشتهای
continous strand furnace
U
کوره رشتهای دائمی
multiple cable
U
کابل چند رشتهای
multi conductor cable
U
کابل چند رشتهای
point biserial correlation
U
همبستگی دو رشتهای نقطهای
rpbis
U
همبستگی دو رشتهای نقطهای
multicore cable
U
کابل چند رشتهای
multi strand machine
U
دستگاه چند رشتهای
half duplex transmission
U
مخابره دو نیم رشتهای
multiple conductor cable
U
کابل چند رشتهای
bifilar winding
U
سیم پیچ دو رشتهای
full duplex channel
U
مجرای کاملا دو رشتهای
multiple cable joint
U
اتصال کابل چند رشتهای
double filament lamp
U
لامپ رشتهای با فیلامان مضاعف
null
U
رشتهای که هیچ حرفی ندارد
exchange devaluation
U
تنزل رسمی قیمت ارز تضعیف رسمی ارز
string
U
رشتهای که فقط حاوی اعداد است
alphabetic character set
U
رشتهای که فقط حروف الفبا را دارد
colon
U
که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
cacogenics
U
رشتهای از علم درباره فسادو خرابی نژاد
colons
U
که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
to cut brake or beat a r
U
گوی سبقت رادر رشتهای ازپیشینیان ربودن
energetics
U
رشتهای ازعلم مکانیک که درباره نیرو وتحولات ان بحث میکنند
atoms
U
مقدار یا رشتهای که به حالت ساده تری قابل تبدیل نیست
atom
U
مقدار یا رشتهای که به حالت ساده تری قابل تبدیل نیست
urology
U
رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
urological
U
رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
urologic
U
رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
photochemistry
U
رشتهای از علم شیمی که درباره اثر نور در موادشیمیایی بحث مینماید
biocenology
U
رشتهای از زیست شناسی که از اجتماعی موجودات و تاثیرانها بریکدیگر بحث میکند
gerontology
U
رشتهای ازعلوم که درباره پیری و مسایل مربوط به سالخوردگان بحث میکند
inks
U
چاپگر کامپیوتر که رشتهای از نقاط جوهری با بار الکتریکی را به کاغذ می فرستد
ink
U
چاپگر کامپیوتر که رشتهای از نقاط جوهری با بار الکتریکی را به کاغذ می فرستد
biogeography
U
رشتهای از زیست شناسی که درباره طرزانتشار و پخش حیوانات ونباتات بحث میکند
cryogenics
U
سرمازایی رشتهای از فیزیک که درباره تبادلات واثرات اجسام درحرارتهای پایین گفتگومیکند
cirrus
U
لایهای از ابرهای سفیدرنگ منفصل و رشتهای در ارتفاع تقریبی 0057 متری از سطح زمین
scalar
U
نوع داده حاوی دادههای مجزا که قابل پیش بینی هستندو رشتهای را دنبال می کنند
blank
U
1-رشته خالی . 2-رشتهای که دارای فضاهای خالی است
blankest
U
1-رشته خالی . 2-رشتهای که دارای فضاهای خالی است
snobol
U
Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
gospeller
U
کسیکه
one who
U
کسیکه
dragman
U
کسیکه
blessed is he who
U
کسیکه
whom
U
کسیکه
ascii
U
رشتهای از حروف ASCII که در ادامه کد ASCII صفر را به عنوان بیان کننده انتهای رشته دارا می باشند
bioecology
U
رشتهای از محیط شناسی که روابط گیاهان و حیوانات رابا محیط اطراف خود موردبحث قرار میدهد
constructionist
U
کسیکه قانون
minimalist
U
کسیکه خرسنداست
whomso
U
بهر کسیکه
long shot
U
کسیکه درمسابقات
stalker
U
کسیکه میخرامد
introspectionist
U
کسیکه معتقد به
heliophobe
U
کسیکه ازافتاب بیزاراست
pall bearer
U
کسیکه در همراهی با جنازه
euphuist
U
کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
figurant
U
کسیکه باجمع میرقصد
rumormonger
U
کسیکه شایعه میسازد
scaler
U
کسیکه مقیاس بکارمیبرد
tugger
U
کسیکه کوشش وتقلامیکند
snorter
U
کسیکه خرناس میکشد
benedick
U
کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
wonder worker
U
کسیکه معجزه میکند
joggers
U
کسیکه اهسته می دود
nobs
U
کسیکه از طبقات بالاباشد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com