Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 127 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
faddish
U
پیرو مد زودگذر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sweepy
U
زودگذر
swift passing
U
زودگذر
fleetingly
U
زودگذر
fleeting
U
زودگذر
caducous
U
زودگذر
fad
U
مد زودگذر
fads
U
مد زودگذر
quick fading
U
زودگذر
perishable
U
زودگذر
transient
U
زودگذر
temporary
U
زودگذر
transients
U
زودگذر
memnetary
U
زودگذر
frailer
U
شکننده زودگذر
frailest
U
شکننده زودگذر
fugitive
U
بی دوام زودگذر
fugitives
U
بی دوام زودگذر
faddism
U
پیروی از مد زودگذر
transitory
U
زودگذر بی بقا
horary
U
بی دوام زودگذر
frail
U
شکننده زودگذر
glinting
U
فهور انی زودگذر
ephemera
U
چیز زودگذر فانی
glints
U
فهور انی زودگذر
glint
U
فهور انی زودگذر
feather footed
U
زودگذر تندرووبی صدا
glinted
U
فهور انی زودگذر
hedonism
U
فلسفه خوشی پرستی وتمتع ازلذایذ دنیای زودگذر
fleeting target
U
هدف متحرک و زودگذر هدفی که با سرعت حرکت میکند
sequent
U
پیرو
to heel
U
پیرو
pursuant
U
پیرو
secondary planet
U
پیرو
sequacious
U
پیرو
sequela
U
پیرو
satellite
U
پیرو
succedaneous
U
پیرو
thereinafter
U
پیرو ان
follwer
U
پیرو
follower
U
پیرو
followers
U
پیرو
henchmen
U
پیرو
satellites
U
پیرو
henchman
U
پیرو
cohorts
U
پیرو
cohort
U
پیرو
slave
U
پیرو
slaved
U
پیرو
slaves
U
پیرو
slaving
U
پیرو
satellite processor
U
پردازشگر پیرو
leninist
U
پیرو لنین
shiite
U
پیرو شیعه
succedent
U
پیرو متعاقب
vassal
U
تابع پیرو
sidekicks
U
ادم پیرو
adherents
U
تابع پیرو
disciples
U
پیرو هواخواه
adherent
U
تابع پیرو
law-abiding
U
پیرو قانون
platonist
U
پیرو افلاطون
sidekick
U
ادم پیرو
true-blue
U
پیرو متعصب
rightteous
U
پیرو شریعت
platonic
U
پیرو افلاطون
obedient to the law
U
پیرو قانون
vassals
U
تابع پیرو
disciple
U
پیرو هواخواه
shia
U
پیرو مذهب شیعه
shiite
U
پیرو مذهب شیعه
conservative
U
پیرو سنت قدیم
conservatives
U
پیرو سنت قدیم
religionist
U
پیرو متعصب دین
slave mode
U
حالت پیرو یا برده
epicure
U
پیرو عقیده اپیکور
epicures
U
پیرو عقیده اپیکور
wesleyan
U
پیرو جان وسلی
wagnerite
U
پیرو واگنرموسیقیدان المانی
wagnerian
U
پیرو واگنرموسیقیدان المانی
sunnite
U
پیرو مذهب سنت
socratic
U
پیرو حکمت سقراط
pragmatist
U
پیرو فلسفه عملی
dialectician
U
پیرو منطق استدلالی
episcopalians
U
پیرو کلیسای اسقفی
episcopalian
U
پیرو کلیسای اسقفی
stoical
U
پیرو فلسفه رواقیون
classical
U
پیرو سبکهای باستانی
master slave system
U
سیستم راهبر پیرو
partisans
U
حامی پیرو متعصب
partisan
U
حامی پیرو متعصب
partizan
U
حامی پیرو متعصب
stoic
U
پیرو فلسفه رواقیون
realists
U
پیرو مکتب realism
realist
U
پیرو مکتب realism
sensuously
U
پیرو محسوسات ولذات نفسانی
governmentalize
U
پیرو و تابع قانون کردن
atistotelian
U
وابسته به ارسطوشاگرد یا پیرو ارسطو
to be at the foot of any one
پیرو یا شاگرد کسی بودن
to lead away
U
پیرو خود کردن کشیدن
sensuous
U
پیرو محسوسات ولذات نفسانی
follower
U
پیرو مذهب شیعه مقلد
followers
U
پیرو مذهب شیعه مقلد
sensualist
U
پیرو هوای نفس واحساس
manichee
U
پیرو مانی نقاش وپیغمبرایرانی
malthusian
U
پیرو عقیده توماس مالتوس
manichean
U
پیرو مانی نقاش وپیغمبرایرانی
manichaean
U
پیرو مانی نقاش وپیغمبرایرانی
major party
U
حزب سیاسی پیرو درانتخابات
rabbinist
U
پیرو خاخام هایاعلمای یهود
kantian
U
وابسته به یا پیرو فلسفه کانت
pythagorean
U
پیرو یا وابسته به فلسفه فیثاغورث
traditionalist
U
پیرو روایات وسنن سنت گرای
platonize
U
پیرو فلسفه ایده الی شدن
cynics
U
بدبین وعیبجو پیرو مکتب کلبیون
cynic
U
بدبین وعیبجو پیرو مکتب کلبیون
traditionalists
U
پیرو روایات وسنن سنت گرای
pindaric
U
پیرو سبک مغلق نویسی شاعریونانی موسوم به
shavian
U
پیرو عقاید اجتماعی وسیاسی وادبی برناردشاو
drum majorette
U
زنی که رهبر طبالان است پیرو موزیک
schoolastic
U
پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
schoolman
U
پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
stalinize
U
کسی را پیرو عقاید ونظرات استالین کردن
evangelic
U
پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
evangelical
U
پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
sunni
U
اهل سنت پیرو مذهب سنت
revisionism
U
روش فکری ادوارد برنشتاین المانی که ابتدا پیرو مارکس بود ولی بعدا" دکترین فوق را که مبتنی است بر اصلاح سیستم انقلابی مارکس و اعتقاد به این که سوسیالیسم از طریق تکامل تدریجی میتواندجهانگیر شود ابداع کرد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com