English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 105 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
leninist U پیرو لنین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
leninism U اصول عقاید لنین مارکسیسم با تفسیر واستنباطی که لنین از ان به منظور انطباق با ایدئولوژی مذکور با وضع روسیه کرده است
leninist U وابسته به لنین
leninism U عقاید اشتراکی لنین
trotskism U سیستم فکری تروتسکی همکار لنین که به وسیله استالین از روسیه طرد شد
democratic comiteism U سیستم کمیتهای دمکراتیک اصطلاحی است که لنین وتروتسکی و سایر نویسندگان کمونیست برای کمیسیون بازیهای سیستم دممراتیک وضع کرده اند و این نحوه عمل را از نقاط ضعف و عیوب دمکراسی می دانند
thereinafter U پیرو ان
henchman U پیرو
henchmen U پیرو
succedaneous U پیرو
sequent U پیرو
satellite U پیرو
satellites U پیرو
sequela U پیرو
sequacious U پیرو
secondary planet U پیرو
follwer U پیرو
cohorts U پیرو
cohort U پیرو
to heel U پیرو
slaves U پیرو
slaved U پیرو
follower U پیرو
pursuant U پیرو
slave U پیرو
followers U پیرو
slaving U پیرو
faddish U پیرو مد زودگذر
disciples U پیرو هواخواه
disciple U پیرو هواخواه
vassal U تابع پیرو
platonist U پیرو افلاطون
rightteous U پیرو شریعت
satellite processor U پردازشگر پیرو
true-blue U پیرو متعصب
succedent U پیرو متعاقب
shiite U پیرو شیعه
obedient to the law U پیرو قانون
adherent U تابع پیرو
law-abiding U پیرو قانون
platonic U پیرو افلاطون
sidekicks U ادم پیرو
sidekick U ادم پیرو
vassals U تابع پیرو
adherents U تابع پیرو
dogmatic marxism U مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
wagnerite U پیرو واگنرموسیقیدان المانی
pragmatist U پیرو فلسفه عملی
realist U پیرو مکتب realism
wagnerian U پیرو واگنرموسیقیدان المانی
partizan U حامی پیرو متعصب
conservatives U پیرو سنت قدیم
religionist U پیرو متعصب دین
stoical U پیرو فلسفه رواقیون
stoic U پیرو فلسفه رواقیون
sunnite U پیرو مذهب سنت
classical U پیرو سبکهای باستانی
socratic U پیرو حکمت سقراط
shiite U پیرو مذهب شیعه
shia U پیرو مذهب شیعه
realists U پیرو مکتب realism
master slave system U سیستم راهبر پیرو
episcopalian U پیرو کلیسای اسقفی
dialectician U پیرو منطق استدلالی
epicure U پیرو عقیده اپیکور
slave mode U حالت پیرو یا برده
partisans U حامی پیرو متعصب
partisan U حامی پیرو متعصب
episcopalians U پیرو کلیسای اسقفی
epicures U پیرو عقیده اپیکور
wesleyan U پیرو جان وسلی
conservative U پیرو سنت قدیم
bolshevism U مکتبی متفرع از مارکسیسم که مبدع ان لنین بوده است و مبتنی است بر تاکید این مسئله که طبقه پرولتاریا باید با جنبش و اعمال قوه و بدون اینکه منتظر فرسودگی خودبخودی سیستم کاپیتالیستی باشد قدرت سیاسی را به دست گیرد.
to lead away U پیرو خود کردن کشیدن
followers U پیرو مذهب شیعه مقلد
follower U پیرو مذهب شیعه مقلد
to be at the foot of any one پیرو یا شاگرد کسی بودن
atistotelian U وابسته به ارسطوشاگرد یا پیرو ارسطو
manichee U پیرو مانی نقاش وپیغمبرایرانی
manichean U پیرو مانی نقاش وپیغمبرایرانی
manichaean U پیرو مانی نقاش وپیغمبرایرانی
malthusian U پیرو عقیده توماس مالتوس
major party U حزب سیاسی پیرو درانتخابات
kantian U وابسته به یا پیرو فلسفه کانت
governmentalize U پیرو و تابع قانون کردن
sensuous U پیرو محسوسات ولذات نفسانی
pythagorean U پیرو یا وابسته به فلسفه فیثاغورث
rabbinist U پیرو خاخام هایاعلمای یهود
sensualist U پیرو هوای نفس واحساس
sensuously U پیرو محسوسات ولذات نفسانی
traditionalist U پیرو روایات وسنن سنت گرای
cynics U بدبین وعیبجو پیرو مکتب کلبیون
cynic U بدبین وعیبجو پیرو مکتب کلبیون
platonize U پیرو فلسفه ایده الی شدن
traditionalists U پیرو روایات وسنن سنت گرای
drum majorette U زنی که رهبر طبالان است پیرو موزیک
stalinize U کسی را پیرو عقاید ونظرات استالین کردن
pindaric U پیرو سبک مغلق نویسی شاعریونانی موسوم به
schoolman U پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
schoolastic U پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
shavian U پیرو عقاید اجتماعی وسیاسی وادبی برناردشاو
evangelical U پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
evangelic U پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
sunni U اهل سنت پیرو مذهب سنت
revisionism U روش فکری ادوارد برنشتاین المانی که ابتدا پیرو مارکس بود ولی بعدا" دکترین فوق را که مبتنی است بر اصلاح سیستم انقلابی مارکس و اعتقاد به این که سوسیالیسم از طریق تکامل تدریجی میتواندجهانگیر شود ابداع کرد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com